مرد بدهکار که پولهای فردی ثروتمند را تصاحب کرده، او را کشته و جسدش را سوزانده بود به قصاص محکوم شد.
حکم قصاص متهم و ۱۵ سال حبس همدستش از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید شد.
یک سال قبل صاحب باغی به پلیس گزارش داد جسدی در باغش پیدا کرده است. این مرد گفت: صبح برای سرکشی به باغ رفته بودم که با جسد سوخته یک مرد در گوشه باغ روبهرو شدم. من او را نمیشناسم و نمیدانم جسد متعلق به کیست و چه کسی آن را به باغم منتقل کرده است.
جسد سوخته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران پلیس تحقیقات را برای رازگشایی از این جنایت آغاز کردند. شواهد نشان میداد قربانی در محل دیگری کشته و جسدش در باغ شهریار به آتش کشیده شده است.
در نخستین گام از بررسیها مشخص شد جسد متعلق به پسر پولداری به نام آرین است. ماموران پلیس به بررسی مکالمات تلفنی قربانی پرداختند و دریافتند او از مدتی قبل با یک مرد بنگاهی به نام سهیل اختلاف مالی داشته است.
با افشای این ماجرا سهیل ردیابی و بازداشت شد و به جنایت اعتراف کرد.
متهم در بازجوییها گفت: چند سال قبل با آرین در یک مهمانی آشنا شدم. پسر پولداری بود. کمکم رابطه ما نزدیکتر شد و من با او درددل کردم و گفتم بدهکار هستم. به همین خاطر او مبلغ یک میلیارد تومان پول نقد و ۱۵۰ سکه طلا به من داد تا با آن کاری راه بیندازم و سپس پول را همراه با سودش به او برگردانم. من فقط توانستم با آن پول بدهیهایم را بدهم و دیگر نتوانستم سرمایهگذاری کنم.
او ادامه داد: مدتی از این ماجرا گذشت و وقتی آرین فهمید در هیچ کاری سرمایهگذاری نکردهام، عصبانی شد و خواست پولش را پس بگیرد. او حتی تهدید کرد از من شکایت میکند. به دروغ گفتم پول را به زودی به او برمیگردانم اما پولی در بساط نداشتم. آخرین بار تصمیم گرفتم او را بکشم. به همین خاطر او را به یک باغ در شهریار که پانسیون سگهای تزئینی بود دعوت کردم و در فرصتی مناسب با اسلحه به سرش شلیک کردم. سپس جسد او را با کمک دوستم پیام سوار ماشین آرین کردیم و به باغ متروکهای بردیم و آنجا آن را آتش زدم. من هرگز فکر نمیکردم به این زودی ردیابی و بازداشت شوم.
به دنبال بازسازی صحنه جرم برای سهیل کیفرخواست صادر شد و او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل و پیام به اتهام معاونت در جنایت پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند. سپس سهیل در جایگاه متهم ایستاد و اتهامش را نپذیرفت.
او بازگو کرد: من و آرین دوستان صمیمی بودیم و من با او هیچ اختلافی نداشتم. من آرین را نکشتم و قبلاً تحت فشار در پلیس آگاهی به قتل و آتش زدن جسد او اعتراف کرده بودم. اما حالا حقیقت را میگویم. من بیگناه هستم.
پیام نیز اتهام معاونت در قتل را گردن نگرفت و گفت: قبول دارم همراه سهیل به باغی که پانسیون سگهای تزئینی بود رفتم تا او بتواند در فرصتی مناسب نقشهاش را اجرا کند و آرین را بکشد؛ اما من در قتل دستی نداشتم و فقط به سهیل کمک کردم تا جسد را آتش بزند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده سهیل را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت و پیام را به ۱۵ سال زندان به خاطر معاونت در جنایت محکوم کردند.
با اعتراض متهمان، پرونده در دیوان عالی کشور بررسی و در نهایت رأی صادره تایید شد. به این ترتیب اجرای حکم به دادسرای تهران سپرده شد.