لیست سیاستهای اقتصادی کشور که از دهههای گذشته به اجرا گذارده شده و ضد آزادی فردی است بسیار بلندبالا است، اما یکی از اصلیترین سیاستها و شاید اقدامات از سر ناچاری دولتها، کسری بودجه بوده است که امری است کاملا ضد ارزشهای اخلاقی. شاید برای بسیاری این گزاره عجیب به نظر برسد و از خود بپرسند، چرا کسری بودجه اقدامی غیراخلاقی است؟
دنیای اقتصاد در ادامه به این پرسش چنین پاسخ داده است: از منظر اخلاقی توجیه کسری بودجه برای اهل سیاست، یعنی تیغ دادن به کف زنگی مست؛ و اینگونه نیست که کسری بودجه یعنی «بدهی جامعه به خودش». اولا کسانی که از این کسری منفعت میبرند با کسانی که باید هزینه آن را بدهند متفاوت هستند و ثانیا چه این کسری با مالیات تورمی جبران شود، یعنی برداشتن از جیب قشر آسیبپذیری که نمیتوانند در برابر تورم خود را محفوظ کنند یا از آن بهره برند که امری است به تمامی ضداخلاقی و اگر با اوراق بدهی تامین شود به هنگام بازپرداخت آن از جیب آیندگان دزدیده میشود. چه بسا آیندگان هم بخواهند این مشکل را به بعد از خود حواله کنند و این داستان بهخصوص در کشورهایی که نهادهای سیاسی ضعیفی دارند به معنی انباشت مفرط بدهیها و خارج شدن آن از حالت پایدار است و مشکلات بیشماری را بر سر اقتصاد آوار میکند. عبور از خطوط اخلاقی نتیجهای غیر از این نخواهد داشت.