تانک اصولگرایان را میشناسید؟ اگر به خاطر نمیآورید باید به ۱۸ ماه پیش بازگردید. علیرضا زاکانی کسی بود که ۱۸ ماه قبل و در زمان انتخابات ریاست جمهوری به واسطه حملات بی محابا وبدون ملاحظهاش به رقبای غیراصولگرایش، به تانک اصولگرایان معروف شده بود. او در اولین برف جدی تهران زمینگیر شد و حتی در برف دوم تهران که روز گذشته بارید باز هم زمینگیر شد. تا جایی که مدیرکل خدمات شهرداری تهران اعلام کرد باتوجه به حجم بالای بارش برف، بزرگراههای یادگار، نیایش، چمران و مدرس با کندی حرکت مواجه هستند و از طرفی هم پلیس راهور از شهروندان خواست که از تردد غیرضروری در تهران بپرهیزند؛ چون بارش برف سبب یخزدگی معابر شده و به همین جهت در بیشتر بزرگراهها و خیابانها ترافیک، سنگین و نیمه سنگین است و این وضعیت بهخاطر کندی شنپاشی ونمکپاشی در معابر ایجاد شده است.
زمانی که مردم نسبت به این وضعیت اعتراض کردند، علیرضا جعفری، مدیر کل خدمات شهری تهران علت اعلام کرد: «بارش برف و باران همیشه تردد در معابر را کند میکند؛ اما بازهم نمیدانم باتوجه به تعطیلی تهران چرا این حجم از ماشین در خیابان تردد میکردند. کند بودن شنپاشی به شلوغی سطح معابر باز میگردد.»
درواقع مدیر کل خدمات شهری تهران بازهم تقصیر را گردن مردم انداخت. این شرایط درحالی رخ داده که هواشناسی بیش از یک هفته است که هشدار بارش برف در شهر تهران را اعلام کرده بود، البته در دورههای قبلی نیز ترک فعل از جانب شهرداران بسیار رخ میداد؛ بهطور مثال زمانی که محمدعلی نجفی شهردار تهران بود نیز چنین مسئلهای پیش آمد؛ اما با وجود هشدارهای قبلی، اقدام چشمگیری انجام نشد. حتی باوجود آگاهی از بارش برف وضعیت خبررسانی برای تعطیلی روز یکشنبه تهران نیز مایه سرافکندگی بود.
سادهترین مسئله یعنی اعلام خبر تعطیلی شهر تهران در ۴۸ ساعت گذشته سورژه شبکههای مجازی بود. تمام استانهای کشور تکلیفشان را در یک کلام و با انتشار یک خبر مشخص کردند؛ اما نوبت به تهران که رسید، ابتدا خبری با عنوان تعطیلی شهر تهران در روز یکشنبه و به نقل از ایرنا منتشر شد، دقایقی بعد از انتشار این خبر، روابط عمومی استانداری تهران اعلام کرد خبر نقل شده درباره تعطیلی نادرست است.
دو ساعت بعد جلسه استانداری تهران برگزار شد و معاون استاندار با انتشار خبری اعلام کرد روز یکشنبه کلیه سیستمهای گرمایشی ادارات دولتی تهران خاموش است و یک سوم کارمندان حاضر باید لباس گرم بپوشند. مدارس و دانشگاهها هم فردا تعطیل هستند، اما برگزار شدن یا نشدن امتحانهای دانشجویان بر عهده مدیریت دانشگاهها است و در نهایت وزارت کشور اعلام کرد بخش خصوصی و دولتی تهران فردا تعطیل است.
واگذاری تصمیم بخش به مسئولان آنجا نتایج دیگری هم داشت و باعث شد مدیریت غلط تا خود دانشگاهها هم نفوذ کند و دانشجویان را پشت درهای بسته نگه دارد. دانشگاه علوم تحقیقات، شنبهشب اعلام کرد که امتحاناتش برقرار است و تا ساعت ۱۱ و ۱۸ دقیقه صبح نیز روی حرف خودش ماند و در نهایت اعلام کرد امتحانهای ساعت ۱۲ لغو شده است و نتیجهاش ماندن دانشجویان پشت درهای بسته دانشگاه علوم تحقیقات شد.
مسئولین چه میکنند؟
عملکرد شهرداری تهران که مورد بررسی قرار گرفت، اما روزگذشته مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به سرمای سراسری در کشور و بحران گاز گفت: «درخواست ما این است که مردم خودشان به خودشان یاری برسانند که از این سرما آسیب نبینند.»
قطعا منظور چمران از این جمله رعایت اصول استفاده از انرژی است، چون این امکان وجود ندارد که مسئولین به این راحتی و با چند جمله سلب مسئولیت انجام دهند. مسئولینی است که مدتهاست دم از سرمای بیسابقه و قیاس آن با سال ۱۳۸۶ میزنند و نتوانستند گاز شهروندان را تامین کنند، مسئولینی که هر اتفاقی رخ میدهد به دعا متوسل میشوند و دعا میکنند باد بیاید تا آلودگی برود، باران بیاید تا آب تامین شود و برف نبارد تا گاز قطع نشود.
با این همه دعا نقش دولت، شهرداری، نمایندگان مجلس و تمام مسئولین مربوط به تامین انرژی و یخزدگی معابر، رفع آلودگی هوا و چنین مواردی چیست؟ آیا فقط باید بنشینند و از مردم و خدا طلب استمداد کنند؟ زمانی که بحث آرادکوه پیش آمد، شهردار تهران ادعای ناسا را دروغ خواند، هنگامی که آلودگی هوا شد و وظیفه شهرداری بود که به این موضوع رسیدگی کند، شهردار تهران توییتی درباره خرید و فروش دلار منتشر کرد، حالا هم قفل شدن تمام معابر از دستآوردهای دیگر شهردار تهران است با اینکه چهارشنبه هفته گذشته تجربه بارش برف و قفل شدن ۹۰ درصدی معابر در شما شهر تهران را داشت.
این تعطیلیها عملا یک نوع مسکن موقتی برای اوضاع کمبود گاز و انرژی به حساب میآید، از طرفی علیرضا جعفری، مدیر کل خدمات شهری تهران این پرسش برایش ایجاد میشود که چرا با وجود تعطیلی مردم در کوچهها هستند، از طرفی ممکن است فردی بخواهد به بیمارستان مراجعه کند، مگر امکانات حمل و نقل عمومی فراهم است؟ بیآرتیها و اتوبوسها که با تاخیر هم نیم ساعته در روز گذشته به ایستگاهها رسیدند، تاکسیهای خطی یا درخواست پول دوبرابر داشتند، یا اصلا سر خط نبودند، تنها امید شهروندان مترو و تاکسیهای اینترنتی است.
اما سوار مترو شدن برای افرادی که مترو سوار نیستند یا حتی ممکن است شارژ بلیتشان کافی نباشد هم یک معضل بزرگ است و آن هم خراب بودن دستگاههای دریافت بلیت مترو یا شارژ کارت بلیت است. افرادی که مسیرشان به ایستگاههای راهآهن واقع در خط ۳ مترو، میدان ولیعصر در خط ۳ مترو و تئاتر شهر تقاطع خط ۳ و ۴ مترو خورده قطع با انبوه جمعیتی که در صف ایستادهاند تا تنها با دو دستگاه سالم کارتشان را شارژ کنند را دیدهاند پس تنها گزینهای که روی میز میماند خودرو است. با تمام این شرایط بهتر است مردم خودشان به خودشان یاری برسانند که از این سرما آسیب نبینند.