دو شرور ورامینی که با نوچههایشان خون به پا کرده و مردی را کشته و گوشاش را بریدهاند به قصاص و زندان محکوم شدند.
در درگیری خونین گندهلاتهای ورامین که با دخالت گسترده ماموران تمام شد، پای یک زن در میان بود.
این درگیری سه سال قبل اتفاق افتاد. بر اساس گزارش پلیس، صدای شلیک چند تیر در یکی از میدانهای ورامین پیچید و درگیری خونین میان اوباش با کشته شدن جوانی به نام پیمان پایان یافت. جسد پیمان که با شلیک دو گلوله و ضربههای متعدد قمه از پا درآمده و گوشاش بریده شده بود به پزشکی قانونی منتقل و پلیس مشغول پیگیری ماجرا شد.
در بررسیهای بعدی مشخص شد در آن درگیری دو نفر از دوستان پیمان نیز زخمی و توسط دوستانشان به بیمارستان منتقل شدهاند.
سیاوش و دانیال که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفته بودند شناسایی شدند و گفتند دوستشان پیمان در درگیری با یکی از گندهلاتهای ورامینی و نوچههایش که آن شب نقاب به صورت داشتند کشته شده است.
پلیس در ادامه تحقیقات زن جوانی را که با قربانی رابطه تلفنی داشت ردیابی و بازداشت کرد. اظهارات این زن تحقیقات را وارد مرحله تازهای کرد.
زن جوان گفت: مدتی بود با پیمان در رابطه بودم اما یکی از دوستان او که شروری به نام جواد بود به من ابراز علاقه کرده بود و میخواست با من بیشتر آشنا شود. چند بار تلفنی با او صحبت کردم. آخرین بار گفت قصد دارد همراه دوستانش، پیمان را به میدان اصلی شهر بکشاند و او را با شلیک کلاشینکف بکشد.
اعتراف به شلیک مرگبار
با اظهارات زن جوان، جواد ۲۶ساله ردیابی و بازداشت شد و به شلیک خونین با همدستی ۱۸ نوچهاش اعتراف کرد.
او گفت: خانواده من و خانواده پیمان از سالها قبل بر سر یک زمین با هم اختلاف داشتیم. اختلاف خانوادههایمان باعث شده بود من و پیمان چند بار در اینستاگرام با هم کلکل کنیم. آخرین بار وقتی پیمان در لایو اینستاگرام به من فحاشی کرد در خانه دوستم نقشه قتل او را کشیدم و از نوچههایم خواستم برایم کلاشینکف تهیه کنند.
جواد که چند سابقه کیفری در پروندهاش دارد ادامه داد: ما میدانستیم آن شب پیمان قصد دارد به نمایشگاه خودرو دوستش برود. به همین خاطر شبانه به آنجا رفتیم. نوچههایم که همگی چاقو و قمه داشتند به پیمان و دوستانش حملهور شدند و من با کلاشینکف به آنها شلیک کردم. سپس دوستانم گوش او را بریدند و ماشین آنها را آتش زدند و ما فرار کردیم.
به دنبال اعترافهای مرد شرور، ۱۸ متهم دیگر ردیابی و بازداشت شدند و به درگیری خونین اعتراف کردند. در این میان جواد اعترافاتش را پس گرفت و منکر شلیک مرگبار شد.
او گفت: یکی از دوستانم به نام شهاب که از گندهلاتهای ورامین است آن شب شلیک کرد؛ اما من به خاطر مرام و معرفتم قتل را گردن گرفتم.
این در حالی بود که دوربین مداربسته میدان شهر، صحنه شلیک خون را ضبط کرده بود. با به دست آمدن فیلم دوربین مداربسته پرونده جواد به اتهام محاربه به دادگاه انقلاب فرستاده شد تا به جرم او رسیدگی شود.
پرونده قتل پیمان نیز برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. برای جواد به اتهام مباشرت در قتل و برای ۱۸ نوچهاش به اتهام معاونت در جنایت و کمک در فراری دادن او کیفرخواست صادر شد و آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کردند.
نخستین دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد. او گفت: من به خاطر مرامم قتل را گردن گرفتم اما حالا میخواهم حقیقت را بگویم. آن شب کلاشینکف در دست نداشتم و شهاب دست به شلیک زد.
متهم ادامه داد: بعد از کشته شدن پیمان، دوستان او به تلافی برادر بزرگ مرا با شلیک گلوله مقابل خانه پدریام در ورامین کشتند که پروندهاش برای تکمیل تحقیقات در پلیس آگاهی است. من دروغ نمیگویم.
نوبت دفاع به شهاب که رسید گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول دارم اما من به پیمان شلیک نکردم.
۱۷ متهم دیگر نیز به دفاع پرداختند و تنها یک نفر از آنها شهاب را عامل شلیک به پیمان معرفی کرد.
به این ترتیب فیلم دوربین مداربسته و جواد و شهاب به مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی معرفی شدند تا کارشناسان بتوانند تشخیص دهند عامل شلیک خونین کدام یک از این متهمان بوده است.
دومین جلسه دادگاه
در حالی که نتیجه تحقیقات نشان میداد شهاب عامل شلیک خونین است متهمان بار دیگر در دادگاه حاضر شدند.
این بار در ابتدای جلسه وکیل اولیای دم،خواستار قصاص شد و گفت: پرونده دیگری که طی آن یکی از دوستان قربانی، برادر متهم را کشته همچنان در حال رسیدگی است و در حال حاضر اولیای دم حاضر به گذشت نیستند.
سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من قبلاً به خاطر رفاقتی که با شهاب داشتم به شلیک اعتراف کردم، اما حالا میگویم من او را نکشتهام. ما بعد از درگیری سوار ماشین شدیم و شهاب گفت برای من سوپرایزی عجیب دارد. او گوش قربانی را که بریده بود از جیبش بیرون آورد و به ما نشان داد.
او ادامه داد: شهاب برای اینکه نتیجه تنپیمایی را دچار خطا کند و معلوم نشود فردی که تصویرش در فیلم ضبط شده خود اوست، در زندان معتاد شد. او به شدت لاغر شده و همین موضوع باعث شده کارشناسان مرا به عنوان عامل شلیک معرفی کنند.
سپس شهاب به دفاع پرداخت. او نیز انگشت اتهام را به سوی رفیقش نشانه رفت و جواد را عامل جنایت معرفی کرد. شهاب گفت: جواد انگیزه کافی برای قتل داشته و خودش به سمت پیمان شلیک کرده است.
در ادامه رسیدگی به این پرونده پیچیده، شاهدان یک به یک به تشریح آنچه دیده بودند پرداختند. چند نفر از آنها گفتند لحظه شلیک گلوله را ندیدهاند. اما دو نفر مدعی شدند شهاب دست به شلیک زده است.
سپس سایر متهمان به دفاع پرداختند و گفتند همگی در آن درگیری قمه در دست داشتهاند.
حکم قطعی در دیوان عالی کشور
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده شهاب را به قصاص و جواد را به خاطر معاونت در قتل به ۲۵ سال زندان محکوم کردند. سایر شرکتکنندگان در دعوا نیز به خاطر شرکت در دعوای منجر به قتل به زندان محکوم شدند.
در این میان شهاب به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی موشکافانه به دیوان عالی کشور فرستاده شد. سرانجام این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. این در حالی است که قرار شد به اتهام گوشبریِ متهمان در جلسهای جداگانه رسیدگی شود.