ملک آرایی حضور در عرصه دوبله را از نیم قرن گذرانده بود. خودش میگفت هرکاری کرده صرفا بخاطر عشقش بوده است؛ دوبله را میگفت. او مثل بسیاری از هم نسلانش، همانهایی که به نسل طلایی دوبله معروف اند و متاسفانه این روزها بسیاری از آنها را از دست داده ایم، عاشق کارش بود و البته بارها تاکید کرده بود که از «به غلط رفتن و هرز رفتن دوبله» ناراحت است.
شهروز ملک آرایی در دوبله کارتونهای نوستالژیک بسیاری همکاری داشت. او صداپیشه «آقای ووپی» در ماجراهای تنسی تاکسیدو و چاملی بود. در کارتون «رابین هود» به جای جان کوچولو حرف زد. «ببر آهنگر» دهکده حیوانات هم با صدای ملک آرایی برای کودکان ایرانی جان گرفت.
همکاری با کارتون «سیندرلا» با مدیریت دوبلاژ ژاله علو و صداپیشگی به جای شخصیت وزیر از دیگر کارهای اوست. این دوبلور فقید در «ماجراهای سندباد» با مدیریت دوبلاژ ناصر ممدوح هم صداپیشگی شخصیت «شیطان بزرگ» را عهده دار بود.
در مصاحبهای که در نیمه دوم دهه ۸۰ با ایسنا انجام داد، گلهمند بود از اینکه «در سیستم هنری ما به کار انیمیشن و کارتون با چشم بصیرت نگاه نمیشود و به همین خاطر در ارائه دوبله، انتخاب گوینده، تصحیح و ترجمه دیالوگها سهل انگاری میشود و در نتیجه به جای اوج گرفتن افت پیدا میکند.»
در ظاهر کارتون دوبله میکرد، اما دوبله را بسیار جدی میپنداشت؛ چنانچه بسیاری از اساتید فن دوبله معتقدند، دوبله کارتون یکی از سختترین حوزه هاست و ملک آرایی با همین نگاه، نقشهای فانتزی کارتونها را بسیار جدی دوبله میکرد.
میگفت: «کار انیمیشن در دنیا جزو ویژگیهای خاص کار هنری است و به همین دلیل هنرپیشهها و آکتورهای بزرگ سینما یکی از افتخاراتشان این است که در کارتون حرف زدهاند.»
او حُسن انیمیشن را در این میدانست که توسط نسلهای مختلف دیده میشود و، چون از کودکی دیده میشود که شروع زندگی انسان هاست، پس هیچگاه از یاد نمیرود و فراموش نمیشود؛ «شروع زندگی کودکان و نوجوان از مسایل تصویری انیمیشن شروع میشود. انیمیشن میتواند تاثیرات زیادی را بر روی شخصیت بچهها بگذارد و چه به جاست که دست اندرکاران رسانههای ما فکر عاجلی برای آن کنند.»
ملک آرایی بر این عقیده پافشاری میکرد که «در دوبله انیمیشن باید از گویندگانی استفاده شود که در کار اجرا تبحر داشته و از افراد خبره و کارکشته باشند.»
برایش فرق نمیکرد کارتونی که دوبله میکند خارجی باشد یا داخلی، به جای نقش «سبزه» در انیمیشن ایرانی «کوشا» حرف بزند یا «جان کوچولو» در «رابین هود»، آنچه اهمیت داشت محتوا بود؛ «زمانی کارتونهای خارجی قشنگ و حاوی پیامهای متنوعی هستند که طبعا دوست داشتنیاند و زمانی هم انیمیشنهای خودمان که قصههای تاریخی مان را به تصویر میکشند خوب و دوست داشتنیاند؛ اماای کاش به مقوله صداگذاری در انیمیشن بیش از این توجه شود و به دنبال ارزانکار کردن نباشند. چرا که انیمیشن ماندگار است و نباید نگاه به آن سبدی باشد.»
ملک آرایی علت ضعف در دوبله در دهه ۸۰ به بعد را متوجه مسایل مادی میدانست و تاکید داشت: «تا زمانی که دست اندرکاران برای کارهای فرهنگی بهای خوبی نپردازند کارها همیشه رو به سقوط است. این سقوط، سقوط مالی است و سقوط فرهنگی هنری نیست.»
«کارگری که این کار (دوبله) را از جوانی آموخته و ریزه کاری هایش را یاد گرفته و به درجات بالا رسیده است، دستمزد تلف شدن عمرش را میخواهد. اما کنار گذاشته و از مبتدیها استفاده میشود و همیشه کار از سر شروع میشود و هیچ وقت به وسط و آخر نمیرسد.»
او بر این باور بود «هنوز هم انیمیشنهایی نظیر «سیندرلا» در سنین مختلف بیننده دارد و این در حالی است که در حال حاضر بسیاری از انیمیشنهایی که از تلویزیون پخش میشود توسط بچهها دیده نمیشود و انگار هوش و حواسشان به آن نیست. در صورتی که اگر کار قابل فهم و ملموس باشد همه اعضا خانواده کارشان را کنار میگذارند و به آن برنامه توجه میکنند.»
او ۸۵ درصد مدیریت کار دوبلاژ را در انتخاب گوینده و تقسیم مناسب نقشها میدانست و میگفت: اگر این اتفاق نیفتد ضایعهای است که روز به روز به کار هنری ما وارد میشود.
و، اما در پایان ملک آرایی بر باور بود که در دوبله اجرای خوب مطرح است و نه صدای خوب و مثال میزد: «در تئاتر هم همین طور است؛ هنرپیشهای شاید قیافه سمپاتی نداشته باشد، اما اجرای او همه را جذب کند و اجرای خوب گوینده نیز همه مسایل حرفهای را در خود جمع میکند.»