به هر میزان که مرجعیت رسانهای افزایش پیدا میکند و رسانههای داخلی دارای جایگاه مطلوبتری برای مخاطبان میشوند، رسانههای خارج از ایران امکان تأثیرگذاری محدودتری پیدا میکنند. هرچه مرجعیت داخلیها بیشتر لطمه ببیند، ما باید شاهد نقش پررنگتر رسانههای خارجی و حضور رسانههای جدید افزون بر قبلیها باشیم.
این چیزی است که ترکیه به دنبال آن است. بخش دیگری از آن، سبک زندگی است، یعنی رسانه به سمت رسانه سیاسی و اجتماعی خواهد رفت، نه صرفاً سیاسی. این امر اتفاقا در جذب مخاطب میتواند بسیار مؤثر باشد، چون ممکن است رسانهای زرد یا نزدیک به زرد باشد.
باید محدودیت فعالیت روزنامهنگاران را کنار بگذاریم. آزادی بیان هویت کار رسانه است، جدا از این که در قانون اساسی کشور به آن تصریح شده است. باید این نگاه را در کشور جا بیندازیم که رسانه زمانی میتواند مؤثر باشد که به آزادی بیان پایبند باشیم و رسانه و فعالیت روزنامهنگاران را به عنوان قشری که میتوانند از طرف افکار عمومی ناظر باشند و فعالیت حاکمیت را تحت نظر بگیرند، به رسمیت بشناسیم. باید به همان میزان که ترویج و تبیین میکنند، اجازه داشته باشند که نقد و نظارت کنند. قوه ناظر اگر برای قوه قضاییه در نظر گرفته شده و قضات میتوانند بخشهای مختلف حاکمیت را به پاسخگویی وادار کنند، این وظیفه در دنیا به عهده رسانهها و روزنامهنگاران نیز گذاشته شده است. اگر ما فضای کنونی را اصلاح کنیم، مطمئن باشید که آن تهدید به فرصت تبدیل میشود. اگر این کار را نکنیم، به مرجعیت رسانهای برنمیگردیم. اساساً مرجعیت رسانهای برای رسانههای داخلی، وقتی از بین میرود که به جای به رسمیت شناختن فعالیت رسانهها و روزنامهنگاران، آنها را محدود کنند. در این شرایط است که مخاطب پاسخ پرسشهای خود را در جای دیگری پیدا میکند.
صداوسیما در حداقل بیش از یک دهه اخیر، نتوانسته با رسانههای خارج از ایران رقابت کند و جاهایی عقب مانده است. بازنگری لازم دارد و این بازنگری را همه گفتهاند. حرف این است که اگر این بازنگری صورت بگیرد، جلوی ریزش مخاطب گرفته خواهد شد. منهای این که اساساً رسانههای خارج از ایران چقدر مرجعیت دارند و مرجعیت صداوسیما چه اندازه لطمه دیده و باید ترمیم شود، این بازنگری برای صداوسیما ضروری است.
صداوسیما متعلق به کل حاکمیت است و هر 3 قوه در آن نماینده دارند، نه یک دولت و یک قوه. بنابراین اگر دولت مسیر اشتباهی میرود، باید نقد کند، اما میبینید که نقدی وجود ندارد. وقتی درسیاست، اشتباهی هست و افکار عمومی، کارشناسان، صاحبنظران و نخبگان نقد میکنند و این نقدها را در صداوسیما نمیبینید، این موضوع به اعتبار صداوسیما لطمه میزند. صداوسیما باید واژه «رسانه ملی» را محقق کند، در حالی که اکنون چنین چیزی نیست؛ در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و اجتماعی. این عرصهها به طور مشخص به بازنگری نیاز دارد و مبنای آن استقلال از همه قواست.