آیا هیچ وقت فکر کردید فرد وسواسی که خانه و زندگیش مثل دست گل میماند و مدام تمیز می کند و میشوید خودش چه حالی دارد؟ آیا خودش هم از این همه نظافت لذت می برد؟.
برای اینکه بیشتر در این مورد بدانیم با سمیرا ساغری کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و متخصص در حوزه وسواس یا OCD گفت و گو کردیم:
ـ از سه سال گذشته و شروع کرونا، بسیاری از ما رفتارهای وسواسی شدیدی از خود نشان میدادیم ، مثل شست و شوی مداوم دستها و یا شست و شوی مواد خریداری شده از بیرون؛ آیا تشخیص وسواس بر روی این رفتار ها که در شرایط خاص به وجود آمد صحیح است و آیا ادامه این روند در افراد منجر به رفتار وسواس به شکل مزمن خواهد شد؟
خیر، برای تشخیص مرز بهنجار و نابهنجار یک رفتار، باید به فاکتورهای زیادی توجه کرد. بسیاری اوقات بسیاری افراد بعد از اتمام شرایط بحرانی به موقعیت عادی خود بر می گردد بنابراین فاکتور موقعیت در تشخیص بسیار مهم است.
از طرف دیگر وسواس یک مسئله مزمن است که برای شکل گیری آن سالها زمان برده است و مسالهای نیست که یک شبه ایجاد شود. اصولا اختلالات روانشناختی اینگونه ایجاد نمی شوند. در شرایط بحران حتی اضطراب و استرسی که افراد تجربه می کردند و گزارش می دادند طبیعی بود، چون همه ما با پدیدهای ناشناخته مواجه بودیم که یکباره وارد دنیای ما شد و اثرات مختلف و چندجانبهای درپی داشت. برای ایجاد اختلالی مثل وسواس زمینه های مختلفی مثل خانواده، ژنتیک، اجتماع، شیوه تربیتی و شخصیتی و مزاجی فرد مهم است.
ـ اساسا چطور می توانیم تفاوت بین رعایت بهداشت یا رعایت آداب شرعی با وسواس را تشخیص دهیم؟
تا وقتی که رفتارها در اختیار ما باشند یعنی فرد با اراده و اختیار خودش بشوید/ نشوید یا تمیز کند/ نکند، یا آدابی را مراعات کند اسم آن رفتار وسواسی نیست. رفتارهای وسواسی اتوماتیک وار و عادتی هستند و اگر فرد بخواهد خلاف وسواسش عمل کند پریشانی یا اضطراب یا حال بدی را تجربه می کند که برایش قابل تحمل نیست. به زبان ساده میتوان گفت آدمهایی که به وسواس مبتلا هستند مجبور هستند به این شکل رفتار کنند، دست خودشان نیست.
ـ آیا در شرایط بحرانی مانند بحران کرونا میتوانیم ادعا کنیم وسواس در بین افراد جامعه شدت بیشتری پیدا کرده؟
اگر منظورمان از جامعه، عموم مردم باشد باید بگویم خیر؛ اما در شرایط بحرانی افراد مبتلا به وسواس به دلیل افزایش سطح اضطراب و ایجاد فشار روانی، رفتارهای وسواسیشان شدت می گیرد و احتمالا این افراد بیشتر آسیب می بینند.
ـ از نظر شما وسواس باعث اختلاف و یا ایجاد اضطرابهای شدید در بین فرزندان شده است؟
والدین وسواسی به خاطر فشارها و افکار وسواسی که دارند، پرخاشگرتر، کنترل گرتر و اضطرابی تر برخورد میکنند. از آنجا که معمولا افراد در شرایط هیجانی درست برخورد نمیکنند و واکنش و پاسخ های نامتناسب یا بعضا آسیب زایی خواهند داشت، باعث بروز اختلافات خانوادگی خواهد شد. تصور کنید مادر/ پدری که ذهنش با آلودگی و میکروب و... درگیر است، این فرد علاوه برمراعاتهایی که خودش میکند یا آدابی که به جا می آورد، کلی قاعده و قانون برای فرزندانش میگذارد تا آنها و خود را در امان نگه دارد و حتما در این اعمال فشارها، رابطهها دچار مشکل و اختلافاتی به وجود میآید.
ـ بسیاری اوقات افراد وسواسی از سمت دیگران تحت فشار روانی قرار میگیرند و دیگران آنها را باور نمی کنند یا شاید رفتار افراد وسواسی را به گونهای نمایشی بدانند، نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
بسیاری اوقات باور اینکه کاری که همه انجام میدهند را فرد وسواسی نمیتواند انجام دهد برای اطرافیان سخت ، آزاردهنده و یا غیرقابل باور است؛ یا کارهایی که او انجام میدهد از نظر بقیه ممکن است عجیب و نمایشی باشد. مثلا همه میروند دستشویی چند دقیقهای بیرون میآیند اما فرد وسواسی احتمالا زمان بسیار زیادی را برای این کار بگذارد اما اگر بدانیم چه اتفاقی در سیستم مغزی و روانی این افراد افتاده شاید برایمان باورپذیرتر باشد. خیلی خلاصه برایتان بگویم در مغز بیشتر انسانها کورتکس مسئول و مدیر اعمال ارادی است ولی اتفاقی که افتاده این است که مدارها یا به زبان ساده تر سیم کشی/ مسیر مغزی ارسال و دریافت پیامها، در فرد وسواسی جابجا و متفاوت شده است. مغز از حالت ارادی خارج و به نوعی در وضعیت اتوپایلوت قرار دارد. درست مثل هواپیمایی که خلبان آن برای کاهش فشار و استراحت، پرواز را در اتوپایلوت گذاشته و سیسیتم خودش اتوماتیک وار کارهایی را انجام میدهد. در مرحله ای از زندگی فرد جایی که برای هر فرد متفاوت ممکن باشد مغز برای محافظت از خود و کاهش فشار و تنش، رفتارها را عادتی و مدیریت را واگذار کرده است و برگرداندن این وضعیت ایجاد شده به حالت قبل نیاز به تخصص و صرف زمان و صبوری دارد.
ـ مواجه اطرافیان فرد وسواسی باید چگونه باشد که هم خودشان آسیب کمتری ببینند و هم فرد دچار وسواس فشار کمتری را تحمل کند؟
کلیدی ترین جمله در این موضوع "پذیرش" است. اینکه من بپذیرم رفتارهای فرد از روی عمد و برای درآوردن حرص دیگران یا انتقام نیست بلکه به خاطر اختلالش است. اگر بتوانیم اختلالی که فرد دارد را از ماهیت وجودی او جدا بدانم به جای خشم، او را میپذیرم و حتی یک قدم فراتر برای درمان ترغیبش میکنم.
ـ با توجه به اینکه باز هم شاهدیم کرونا در حال افزایش است، چه راهنمایی هایی می تواند به افراد کمک کند که از رفتارهای وسواسی دور بمانند؟
یادمان باشد کرونا و امثالهم یک موقعیت گذراست. از توصیههای پزشکی و بهداشتی قاعده همیشگی نسازیم.