عفو زندانیان اعتراضات اخیر کشور، از منظر حقوقدانان و ناظران سیاسی و حزبی، بسیار مهم قلمداد شده تا جایی که آن را مقدمه تحولات آتی کشور میدانند. حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، درباره اهمیت حکم عفو رهبری، آینده کشور و مخاطرات تهدیدکننده پیش رو به خبرآنلاین گفته است که برای اصلاح وضع موجود، خردمندان باید به جایگاه واقعی خود در اداره کشور برسند و تندروها به اندازه نفوذ اجتماعی خود دارای صدا و قدرت شوند. این گفتگو از نظرتان میگذرد.
ارزیابی شما به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی از عفو رهبری چی ست؟
از مقام معظم رهبری بسیار سپاسگزارم، ایشان انتظار جامعه و ملت ایران و همچنین منتقدان و ناراضیان وضع موجود را در جهت حل و فصل مشکلات کشور برآورده ساختند. به نظر من این گام نخست، اما بسیار مهم است که مقام رهبری برداشتند؛ و ان شاالله در ادامه همه مقامات کشور و همه فعالان سیاسی و اجتماعی همسو و در جهت حل نارضایتیها حرکت کنند و به تدریج فضای حاکم بر کشور آرامش رو به تزاید و دستیابی به اهداف بر زمین مانده باشد.
در این زمینه دولت و احزاب چه ابتکارهایی باید به خرج بدهند تا امید جامعه به طور روزافزونی منجر به تحرک همه جانبه برای سازندگی کشور شود؟
برداشت من از شرایط ایران این است که در حال حاضر کشور و مردم در یک شرایط بسیار سخت و بحرانی قرار دارند. به عبارت دیگر میتوانم بگویم کشور در حال آتش گرفتن است. این آتش مهار نمیشود جز این که نهادهای مختلف در سطوح مختلف حاکمیت و نهادها و طیفهای مختلف گروههای منتقد امکان تحرک و عمل در جهت حل منافع ملی داشته باشند؛ گروههایی که اعتقاد به اصلاح روشها و منشهای حکومت با همین قانون اساسی دارند، یا کسانی که گام بالاتری را هدف قرار داده اند، از جمله انجام اصلاحاتی در قانون اساسی با هدف حفظ جمهوری اسلامی مد نظرشان است، یا عدهای که از نظام جمهوری اسلامی عبور کرده اند. ولی همه اینها اجزای یک ملت هستند و باید مورد احترام باشند.
از این رو کشور راهی ندارد جز این که به جای تصمیمات فردی یا تصمیماتی که در گروههای کوچک، که اقلیتی از مردم را نمایندگی میکنند، به یک سند جمعی ملی رجوع کند. یعنی باید همه تجربیات، شخصیت ها، احزاب، فعالان بخشهای خصوصی و دولتی را کنار یکدیگر قرار بدهیم، تا کشور را از گرفتاریهای حاضر نجاب بدهیم. تورم نقطه به نقطه ۵۲ درصد، تشدید کسری بودجه، تشدید ناتراضی ترازنامه بانک ها، همگی خبرهای بدی هستند، آن هم برای کشوری که نفتی است، و بزرگترین ذخایرگازی جهان را دارد، و باید روزی یک میلیارد دلار صادرات نفتی داشته باشیم، اما اکنون کار به جایی رسیده است که دولت محترم، برای جبران کسر بودجه بر روی فروش چند زمین، و چندباشگاه متمرکز شده است. اینها علامتهای بسیار بدی است و به معنای تنزل سطح ایران است.
حال که رهبری این گام مهم را برداشته اند، و نشان داده اند که به خواست مردم اهمیت میدهند، انتظار آن است که کشور به سمت نظام جمعی خردمندانه حرکت کند تا از زمین بلند شود. تاکید میکنم که مردم دیگر طاقت تورم ۵۰ درصدی و افزایش روزافزون قیمتها را در سال ۱۴۰۲ ندارند. مردم نمیتوانند زندگی خود را اداره کنند. کسی با جمهوری اسلامی دشمنی ندارد، و همه مایلند ایران با سربلندی کامل اداره شود. اما مشکلات و مسایل مردم هم جز با رجوع خرد ملی و جلب همکاری همگان شدنی نیست.
مخاطرات این وضعیت جدید چیست؟
همواره از کسانی که خود را دایههای مهربانتر از مادر ضربه خورده ایم. تندروهایی که خودشان را از رهبری هم دلسوزتر میدانند و مواضع خاصی دارند از مخاطرات جدی وضع جدید به شمار میروند. ما به آنها احترام میگذاریم و معتقدیم آنان هم باید دیدگاههای خود را مطرح کنند، اما آنها باید به اندازه نفوذی که درجامعه دارند، به همان اندازه صدا داشته باشند. یک اقلیتی که دارای شعارهای تند با روش رادیکال است، و ایرانی را میپسندند که در درگیری با دنیا، در تحریم و مردمش در فقر باشند، حق ندارند به جای اکثریت مردم حرف بزند. خطر تندروها هستند، زیرا برای اداره کشور راه حلی ندارند، ضمن این که توان مشاهده موفقیت رقبایشان را نیز فاقد هستند. اینها باید به اندازه سهمشان در نفوذ در جامعه در قدرت هم نفوذ داشته باشند. کشور باید به گونهای اداره شود که خردمندان در همه عرصههای دولتی و حاکمیتی حضور داشته باشند. اداره بازسازی کشور با حضور خردمندان، به طور کامل وجود دارد.