پژمان جمشیدی، بازیکن سابق فوتبال که حتی به تیم ملی ایران رسید و در عرصه باشگاهی هم تجربه حضور در تیم معتبری مانند پرسپولیس را به کارنامهاش اضافه کرد، این روزها چنان از این ورزش فاصله گرفته که شاید نسل جدید بهسختی به یاد بیاورد که هنرپیشه اول سالهای اخیر سینمای ایران روزگاری در مستطیل سبز هنرنمایی میکرد. البته که خودش هنوز هم اگر مورد پرسش قرار بگیرد، فوتبال را انتخاب میکند، ولی واقعیت این است که آنقدر در سینما پیشرفت کرده و از کنار این حرفه جدید به توفیق رسیده که حالا ورزشیتوصیفکردن او آنهم بهعنوان یک چهره حرفهای کار دشواری است.
بههرروی او این روزها به یکی، دو دلیل دوباره به صدر اخبار برگشته و از آنجا که هنوز هم رسانههای ورزشی اخبار مرتبط با پژمان را با جدیت دنبال میکنند، همین روز گذشته به دلیل یک موضوع خبرساز، روی جلد یکی از روزنامههای ورزشی رفته بود. قبل از رسیدن به این مورد، ولی بهتر است اتفاق رخداده برای او در مراسم جشنواره فیلم فجر بررسی شود. پژمان جمشیدی در این دوره بهواسطه بازی در فیلم یادگار جنوب در فهرست کاندیداهای نقش مکمل مرد قرار گرفته بود، ولی نهایتا دستش به سیمرغ جشنواره نرسید و فقط موفق به کسب دیپلم افتخار از جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۱ شد.
این رویه شاید بعد از ۱۱ سالی که او سریال معروف خودش را در تلویزیون به خانههای مردم برد، پیشرفت چشمگیری باشد، ولی همین حالا حرفوحدیث درباره اینکه حق او خورده شده مطرح است. موضوعی که برای راستیآزماییاش نمیشود کار زیادی انجام داد و فقط باید با چیدن موارد مختلف آنها را به شیوه آزمون و خطا کنار همدیگر قرار داد.
حالا همان مسئله خبرساز اخیر میتواند موردبحث قرار بگیرد؛ همان موضوعی که باعث شده اسم پژمان دوباره مطرح شود. آیا پژمان کاندیدای اصلی دریافت سیمرغ بود؟ با توجه به دیپلم افتخاری که به او رسیده پاسخ منفی است، ولی روز گذشته یکی از روزنامههای ورزشی موضوعی جدی را مطرح کرده که سیمرغ پژمان به دلیل غیبتش در مراسم جشنواره تبدیل به دیپلم افتخار شده است! اینکه جشنواره این دوره فیلم فجر جشنواره خاصی بود و بسیاری از هنرپیشهها به دلیل اتفاقات اخیر ترجیح داده بودند غیبت داشته باشند، امری پنهانی نیست. غیبت پژمان، ولی خبرسازتر هم شده است؛ چراکه از دیدگاه افراد حاضر در مراسم او خبر داده که به دلیل گیرکردن در ترافیک به این مراسم نرسیده است. اینجا، ولی گمانهزنیها خبر از آن میدهد که پژمان هم نمیخواسته در این مراسم حضور داشته باشد و بهطوررسمی چنین موضوعی را عنوان نکرده است.
البته که این موضوع فقط گمانهزنی رسانهای است و صحت و سقمش را فقط خودش در صورتی که تمایل داشته باشد، میتواند تأیید یا رد کند.
بههرروی، ولی این مورد، فقط یکی از موضوعاتی است که بهتازگی اسم پژمان جمشیدی را مطرح کرده؛ چراکه در کنارش اتفاق تازهتری رخ داده و تلویزیون هم چندوقتی میشود که دوباره تبلیغاتی را که این چهره ورزشی – سینمایی در آن ایفای نقش کرده، به تصویر میکشد. اهمیت این خبر مربوط به جایی است که او پیشتر از سوی تلویزیون محروم شده بود و البته بیلبوردهای تبلیغاتی او هم از سطح شهر جمع شده بودند.
در آن برهه علی دایی و پژمان جمشیدی دو چهره مطرح ورزشی بودند که به گزارش روزنامه همشهری، به دلیل حمایت از اعتراضات، بیلبوردهای تبلیغاتیشان از سطح شهر جمع شده بود. علی دایی در آن زمان، کارش را با یکی از تأمینکنندههای گوشی همراه شروع کرده و برای آنها تبلیغ میکرد، ولی مواضع اینستاگرامیاش بعد از مرگ مهسا امینی و سپس ماجرای اسرا پناهی باعث شد تبلیغات او از سطح شهر جمع شود و سپس تلویزیون هم آگهیهای مربوط به همان قسمت را که علی دایی در آن ایفای نقش میکرد، دیگر هرگز پخش نکرد.
همانطورکه عنوان شد علی دایی تنها چهره تبلیغاتی نبود که بیلبوردهایش از سطح شهر تهران برداشته شد، چون مشابه این موضوع برای پژمان جمشیدی هم رخ داد. در آن برهه، پژمان تقریبا چهرهای پرکار در عرصه تبلیغات داشت و برای یکی از کمپانیهای عرضه فرش تبلیغات گستردهای میکرد که تیزر این تبلیغات هم بهطور آزاردهندهای هر روز، بیش از دهها بار از طریق شبکههای تلویزیونی پخش میشد.
بعد از داستان علی دایی، علاوه بر جمعشدن بیلبوردهای تبلیغاتی پژمان، تیزرهای تلویزیونی همان تبلیغ که او در آن نقش بازی کرده بود هم از قاب تلویزیون رخت بربست. البته که مواضع اینستاگرامی پژمان جمشیدی هرگز به شفافیت علی دایی نبود. بهطوریکه در همان برهه بسیاری از این سکوت جمشیدی انتقاد کرده بودند. انتقادات، ولی به جایی رسید که جمشیدی مجبور به واکنش شد.
او آن زمان با انتشار یک پست در اینستاگرام قسم خورد که در کنار مردم است و همیشه کنار آنها خواهد ایستاد. «چندین سال است که از فعالیت در فضای مجازی کنار کشیدهام؛ بنا بر دلایلی که دستکم برای خودم محترم است. یکی از اصلیترین دلایل این بود که دوست نداشتم از این طریق کنار مردم باشم. حس میکنم در این فضا نمیتوانم خود واقعیام باشم. بااینحال، این چند روز احساس کردم شاید این نبودن جور دیگری تعبیر شود. تصمیم گرفتم متنی بنویسم و برای آخرینبار اعلام کنم به روح مادرم و به شرفم قسم تا وقتی نفس میکشم، کنار مردمم هستم. هیچکس به اندازه من مدیون مردم نیست. مگر میشود از اتفاقات اخیر غمگین نبود. مگر میشود از اسم مهسا امینی که میتوانست خواهر همه ما باشد، خشمگین و افسرده نشد. اگر در این فضا چیزی نمیگویم و فعالیتی نمیکنم، چون خستهام، ناامیدم و تمام شادیهای اندک باقیمانده در قلبم بدل به یأس و افسردگی شده است. روزها و لحظات سختی است. قسم میخورم به جان تکتک مردم عزیز کشورم که زندگی برایم ارزشی ندارد چه برسد به اینکه بخواهم از ترس بیکاری یا مشابه آن، به مردمم پشت کنم».
درست بعد از همان پست بود که پژمان هم اسیر محرومیتهایی شد که احتمالا برایش ضرر مالی هم در پی داشته است. حالا، ولی بعد از گذشت چند ماه از آن اتفاق، تیزرهای تبلیغاتی پژمان جمشیدی دوباره به تلویزیون برگشته و اگرچه نه بهشدت و تکرار سابق، ولی میتوان آنها را مشاهده کرد. اینکه در این زمینه تغییر رویه صورت گرفته یا محرومیت پژمان برداشته شده، ابهامی است که شاید هنوز هم نتوان پاسخ اصلیاش را حدس زد.