خبرگزاری ایسنا، در یادداشتی از مواضع اخیر گلشیفته فراهانی، بازیگر مشهور سینمای ایران که ساکن خارج از کشور است به شدت انتقاد کرده است.
در بخشی از این یادداشت آمده:
* دو شب قبل گلشیفته فراهانی که به عنوان داور امسال در جشنواره فیلم برلین حضور دارد، در مراسم افتتاحیه سخنرانی ضد ایرانی کوتاهی انجام داد که جملات کلیدی مهمی در آن وجود داشت.
* جملاتی که میتوان گفت قرار بود تنفس مصنوعی به اعتراضات و درگیریهای خاموش شده باشد.
* سخنرانی «گلشیفته فراهانی» در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم برلین شاید یکی از روانترین و شسته رفتهترین سخنرانیهای این چندماهه فعالان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بودهاست.
* او تلاش دارد بگوید این جنبش همچنان زندهاست. او در ابتدای سخنرانی کوتاه خود جملهای از مولانا را وام میگیرد و اعتراضات ایران را که در ابتدا بسیار داغ و شعلهور در رسانه ها به نظر می رسید به باران تشبیه میکند.
* بارانی که با تُندر شروع شد اما حالا به نمنمهای خودش رسیدهاست و در این نمنم باران است که گل میتواند رشد کند. توجیهی شاعرانه برای اعتراضات اخیر. بعد از آن در ادامه حرفهایش از انقلاب آفریقا یاد میکند که بیش از ۸۰۰ روز طول کشید و باز هم اعتراضات در ایران را اینطور توجیه میکند.
* او در مورد بعد اعتراضات در ایران را که به اذعان تمام کارشناسان رسانه و جامعهشناسان بُعد رسانه ای بسیار بزرگتری نسبت به آنچه در میدان رخ داد داشت را به «انقلاب» تشبیه میکند و از باقی مردم و رسانههای خارج از ایران نیز میخواهد که به جای لفظ اعتراض از انقلاب استفاده کنند تا بر بزرگی و عظمت نداشته ماجرا اضافه کند.
* این در حالیست که اعتراض برای بسیاری از مردم داخل ایران که با وجود اعتراض به مسائل مختلف خواهان زندگی در این کشور و این نظام هستند لفظ صحیحتر و دقیقتری است تا انقلابی که قرار باشد سردمدارانش او و امثال پهلوی و باقی باشند و این جملات او تنها مصرف خارجی برای چنین فستیوالهایی خواهد داشت.
* او بلافاصله به جنگ اوکراین و پهپادهای ایرانی اشاره میکند و بعد از برلین، آلمان و فرانسه کمک میخواهد که برای تحقق شعار «زن، زندگی، آزادی» که در نتیجه سقوط کمک کنند.
* آنچه که گلشیفته فراهانی در جشنواره برلین از خود نشان داد واضحترین و دقیقترین تصویر از بهترین حالت یک زن ایرانی است که ذائقه غربی نیز برایش دست میزند. زنی با موهای مشکی، چشم و ابروهای شرقی و آرایش شده روبرویش بایستد و ملتمسانه در یک رویداد بینالمللی التماسش کند و حرفهای تاثیرگذار بزند و بعد از آن مخاطب غربی دستمال سفیدش را از کیفش بیرون بیاورد و از سر ترحم برای بخت و اقبال بد دختر ایرانی اشک گوشه چشمهایش را پاک کند و دست آخر بگوید طفلیها و کاش دولتهای غربی کاری برایشان کنند!