آفتابنیوز : آفتاب-مازیار ناظمی: رفتن سید داریوش مصطفوی از باشگاه پرسپولیس یکی از خبرهای داغ این روزهای فوتبال ما بود، به تجربه دیدهام که تغییرات در ورزش ایران ابتدا با شایعه آغاز میشود و سپس به تایید ناگهانی میرسد!
بهیاد آورید روزی را که او به دیدار رئیس ورزش رفت و وقت برگشت به همگان گفت که در این یک ساعت ملاقات چیزهایی شنیدم که در پنجاه سال عمر فوتبالیم ندیده بودم !؟ درست میگفت. در طی این سالها سیاسیون ما آنقدر رشد کردهاند که هنوز هم مدیر ارشد ورزش باشند و ورزشیهای ما آنقدر در جا زدهاند که هنوز اندر خم یک کوچه باشند ...
بیایید به شبی برویم که آخرین جلسه هیات مدیره باشگاه پرسپولیس در یکی از خیابانهای بالای شهر در حال برگزاری است مدیری که همیشه به من یادآوری میکرد ما را به حاشیه نبرید! در متن داستان مقابل هدایتی، رئیس قدرتمند و متمول هیات مدیره باشگاه، بازی را باخت و با چشمانی گریان ( به قرار اطلاع!) از در بیرون رفت تا شیر نفت دوباره برای قرمزها باز شود ...
جالب اینکه در جلسه رایگیری برای انصاریفرد، مدیر عامل جدید تنها سه رای میآورد و حتی یکی از اعضای با نفوذ هیات مدیره دیگران را از عواقب الهی اخراج این سید! ( مصطفوی ) بر حذر میدارد و به مدیر عامل جدید رای منفی میدهد.....
تغییرات پرسپولیس بهزودی دامن «افشین پیروانی» مربی محجوب این تیم را هم میگیرد تا نفر خارجی به جای او بیاید، گفته میشود برخی دنبال «افشین قطبی» بودند تا چند روزی مانور رسانهای دهند که ظاهرا امپراتور در دسترس نبود .....
پدیده مصطفوی نمونه روشنی از وضع بسیاری از مدیران ورزشی ماست که برای در قدرت بودن همه کار میکنند و هر موقع هم نیاز شد بدون هزینه میروند.
این شکل گلخانهای از مدیریتهای ورزشی در ایران سابقه طولانی دارد فردی با وعده و وعید میآید، هزینهای بر این ورزش و مردم تحمیل میکند و یک روز هم گریان میرود ...
بهراستی این قدرت چیست که آدمیان در طلب آن همیشه بیقرارند و گاهی همه چیز خود را به معامله میگذارند، حتی دنیا و آخرتشان را ....
بعد از سالها حضور در کار رسانهای ورزش، امروز به این نتیجه رسیدهام که اگر ورزش ما هنوز هم در جا میزند بخش مهمی از ان بر میگردد به آدمهای داخل همین ورزش که هیچگاه نتوانستند شایستگی خود را ثابت کنند و همواره ابزاری در دست غیر ورزشیها هستند.
آين آقايي كه شما حرفش را مي زنيد نمونه يك مدير بي كفايت و نابلد است كه فقط به خاطر پست و سمت به اين جا رسيده است و گرنه كدام مديري پاي يك رسانه حرف از قوانين نيوتن مي زند .
یک ازم سوال کرد مگر قاجار چطور بوده که در کتابهای تاریخ بدانها لعن و نفرین می کنند گفتم هیچی ببین [...]
يا حق
خداحافظ