آفتابنیوز :
آفتاب- علی اندرزگو: میدانیم، که اگر خداوند میخواست همه را به یک گروه و ملت واحد (عقیده)خلق مینمود و میدانیم که از آیات صریح دیگر خداوندی است که میفرماید: «شما را شعبه، شعبه و گروه، گروه خلق کردیم».
آنچه از فحوای این دو کلام خداوندی به ذهن متبادر میشود به طریق اولویت اختلافات در رای و نظر در مباحث زمینی، روزمره و حکومتداری و...امری طبیعی و نعمتی است الهی، تقبیح کنندگان این نوع اختلاف و مبارزه کنندگان با آن که سعی وافر شان تک صدایی کردن جامعه بشری است چه در مقیاس جهانی و یا داخلی گام در مسیر خلاف سنت قطیه الهیه گذاشتهاند که اثباتاً و ثبوتاً محکوم به شکستند که تاریخ گذشتگان از این قبیل گروهها و افراد که در صدد آن بودند همه تجربه کرده است که را به جایی نبردهاند.
منظوری که راقم از این مختصر دنبال میکند تامل در مباحث انحرافی و زمزمههایی است که اخیراً در آستانه دهمین انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود. کسانی که در ادعاهای خویش مبنی بر عدم عدالتمحوری و غیر انقلابی و غیر مردمی بودن دولتهای قبل، تحقق پیش فرضهای رسیدن به عدالت را بیرمق و کم بازده و رو به افول میبینند با تشبث به اموری غیر منطقی و نخ نما میکوشند تا آب رفته را به جوی برگردانند، غافل از شواهد محکم تاریخی گویای بر گرفته از مشی بزرگان انقلاب که این قبیل سحرها را ابطال میکند.
آنان به بهانه بیانات اخیر رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه علم وصنعت که در وصف از رئیس جمهور محترم مطالبی را برحسب روال معمول و راجع به انتخابات عنوان نموداند، تأویل و تعبیرهای ناروا کرده و مصادره به مطلوب نموداند. تا بلکه بتوانند از این نمد کلاهی برای خویش دست و پا کنند و نسبتی ناروا هم به ایشان.
آنچه معلوم و مبرهن است مشی مقام معظم رهبری برحسب وظیفه چه قبل و چه بعداز انتخابات رهنمودهایی را در باب موضوعات پیش رو ارائه مینمایند که شاید برخی را خوش و برخی را ناخوش آید. که:
1: رای رهبری مخفی است شاهد براین، بیان معظم له است «در این انتخابات نیز هیچ فردى از رأى رهبرى مطلع نخواهد شد و وظیفه رهبرى بیان معیارها و تأکید بر حضور مردم در انتخابات است». ایشان تصریح کردند: «هر فردى که امروز با رأى مردم بعنوان رئیس جمهور انتخاب شود، رئیس جمهور همه است و باید ضمن احترام به رئیس جمهور منتخب، او را در انجام کارها کمک و یارى کنند». این بیان قاطع رهبری دلیل برای رد ادعای کسانی است میگویند نظر رهبری فلانی بود!
2: ایشان از هر دولت ورئیس جمهور منتخبی حمایت کرده و میکنند که اگر انصاف داشته باشیم در بیانات اخیرشان هم مقایسه با روسای جمهور قبل، مطلب فوق العادهای ایراد نشده. من باب نمونه در خصوص آقای هاشمی فرمودهاند: «من با هر کس که نامش به عنوان رئیس جمهور از صندوقها بیرون بیاید و رأى بیاورد، همان رفتارى را خواهم کرد که در این 8 سال با جناب آقاى هاشمى رفسنجانى کردهام هر چند که هیچ یک از آنها براى من آقاى هاشمى رفسنجانى نخواهد شد ولى امیدوارم بتواند براى ملت و کشور همان شخصیت باشد».
3: علاوه برموارد فوق بهصورت خاص یا کلی از شخص رئیس جمهور و دولت در مواقع دیگری با بیاناتی چنین ابرازداشته اند: «لازم مىدانم، بهخصوص نظر خودم را دربارهى بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان - در آینده - حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است. بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمىگردد».
ایشان در ادامه درباره دولت آقای هاشمی افزودهاند: «یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیهى کار - پرکارى - روحیهى ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مىداد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند».
رهبر معظم انقلاب در ارزیابی خود از عملکرد دولت سازندگی اظهار داشتهاند: «ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود...... جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست».
رهبری معظم ، در آخرین دیدار خود با دولت هاشمی ، چنین اظهار داشتند : «من چه در آن مواردى که کارى را که دولت انجام مىداده است، به تمام معنا قبول داشتم و به آن معتقد بودم و چه در مواردى که بخشى از مجموعه برنامه دولت را قبول هم نداشتم - اتّفاق هم افتاده است که در مجموعِ برنامه دولت، من به گوشهاى از کار اعتقادى نداشتم. این جاهایى هم که اعتقاد نداشتم، گاهى به این صورت بوده است که لازم مىدانستم اظهار نظر قطعى بکنم و تغییر آن را بخواهم. گاهى هم نه؛ در این حد لازم نمىدانستم، بلکه نظر پیشنهادى داشتم، مطرح مىکردم و مورد توجّه قرار مىگرفته، اقدام مىشده یا نمىشده - در همه این احوال خودم را موظّف مىدانستم که از این دولت - که یک دولت حقیقتاً خدمتگزار و با ایمان و داراى حسّ خدمتگزارى و دلسوزى نسبت به مردم بوده است - حمایت کنم. این، وظیفه ماست».
و در بیانات دیگرمعظم له در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى آقای خاتمى با استفاده از تعبیراتی چون؛ «اگر این همه خیرات و برکاتى که بحمداللَّه مظهر و اوج آن هم در این چند سال اخیر، دولت برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى رفسنجانى حفظهاللَّه تعالى بود» نهایت علاقهشان را به آقای هاشمی نشان دادهاند.
اما در خصوص آقای خاتمی و دولت ایشان نیز مطالبی را مشابه همین در مراسم تنفیض حکم ریاست جمهوری عنوان فرمودهاند: «مردى روحانى و کارآزموده و انقلابى و اهل دانش و معرفت..... اینجانب ضمن تبریک به ملت عزیز و با معرفت به شایستگى و برجستگى دانشمند متفکر، جناب حجةالاسلام آقاى حاج سید محمّد خاتمى (دامتمعالیه)».
ایشان همچنین در جلسۀ پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که " در روز انتخابات دوم خرداد، منظور شما از اینکه فرمودید «هیچکس براى من مثل هاشمى نیست» چه بود؟ " فرمودند : «علّتش این است که آقاى هاشمى از سال 1336 - یعنى چهلویک سال - با من همکارى و رفاقت دارد. رفاقت چهلویک ساله، خیلى است؛ یعنى دو برابر عمر شما. حالا تصادفاً نکته جالبى وجود دارد. آن روزى که من این را گفتم، آقاى خاتمى که انتخاب نشده بود. عجیب است که آقاى خاتمى هم اتّفاقاً همین مقدار با من سابقه دارد؛ از سال سى و هفت. البته آن وقت ایشان کوچک بودند. سال 1337 که من مىخواستم به قم بیایم، پدر ایشان، مرحوم آیةاللَّه خاتمى - که مرد بسیار عزیز و بزرگى هم بود - مشهد بودند و ما با ایشان در آنجا آشنا شدیم. ایشان و برادرانشان، پانزده، شانزده ساله بودند؛ من هم سنّاً خیلى از آنها بزرگتر نبودم - پنج، شش سال بزرگتر بودم - لیکن در آن سنین، پنج، شش سال کاملاً مشخّص است. با ایشان هم سابقه زیادى داریم. بههرحال، الان وضع خوب است. الان رئیس جمهورمان [آقای خاتمی] کاملاً به ما نزدیک است و الحمدللَّه روابط فىمابین، بسیار خوب و صمیمى است».
و باز در دیدار مقامات و مسئولان عالیرتبه کشور فرمودهاند «من خدا را شکر مىکنم که رئیس جمهورمان فردى مؤمن، فاضل، فرهنگى و متدین، اهل تعبد و توسل، خیرخواه، علاقهمند و داراى شرح صدر است».
ایشان حسب مشی حسنه خویش در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران وقت به مناسبت آغاز هفته دولت بیان داشتهاند: «البته من وظیفهام است که از شخص جناب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور محترم و دولت به صورت کلّی دفاع کنم و شما بدانید که دفاع خواهم کرد. نه اینکه در مقابل دشمنان دفاع میکنم؛ حتّی در مقابل انتقادهای غیر صحیح دوستان - یعنی عناصر داخلی و عناصر مؤمن و عناصر خودی - دفاع میکنم».
ایشان همچنین در دیدار خداحافظی با دولت آقای خاتمی نیز اظهار داشتند: «من همیشه در این مدت شماها را دعا کردهام. آقاى خاتمى را حداقل در هر شبانهروز یک بار دعا کردهام؛ یعنى در تمام این مدت شاید هیچ شب و روزى نبوده که من شخص ایشان را دعا نکنم. بقیه مسؤولان و دیگران را هم همیشه دعا کردهام و باز هم دعا خواهم کرد».
و لذا میبینیم که حمایت از دولت نهم و آقای احمدی نژاد در دانشگاه علم وصنعت از این قاعده مستثنی نیست و بنابراین رهبر انقلاب در حکم تنفیذ نهمین دوره ریاست جمهوری فرمودند «ملت ما با اکثریتی قاطع، شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنههای گوناگون را، به ریاست جمهوری برگزیده است».
اگر کسی اندک تأملی در این سه بیان در مورد روسای جمهور و سه دولت داشته باشد به نافربهی گزینه سوم اذعان پیدا خواهد کرد! گذشته از این طبق مطالب عنوان شده فوق از سوی رهبری نمیشود این قبیل موضوعات راحمل بر مراد خویش نمود و تفسیر به رای کرد که آقای خاتمی هم اخیرا با توجه به شناخت دیرینهای که از مقام معظم رهبری دارد چنین بیان داشته: «متاسفم که امروز مسائلی پیش میآید که ما را نسبت به آینده نگران میکند؛ رهبری اخیرا مطالبی کلی و اساسی فرمودند ولی متاسفانه بعد از سخنان ایشان؛ کسانی که تکلیفشان حفاظت از رای مردم و نظارت بر انتخابات است که رای آنها مصون باشد، آمدند و تفسیرهایی کردند که به نظر ما عجیب است و میگویند رهبری تکلیف را مشخص کردند که چه کسی انتخاب شود و چه کسی در صحنه بیاید و این طور القا میکنند که یک جریان باید بماند و جریان دیگر باید کنار برود؛ مگر رهبری خودشان نمیتوانند مطالب را بگویند».
آقای خاتمی افزودهاند: «در همه دورهها ایشان[مقام معظم رهبری] فرمودهاند که دخالتی در انتخابات نمیکنند و از هر کسی که رای بیاورد حمایت خواهند کرد...این تفسیرها ما را نگران میکند که آنها تکلیفشان را این طور بدانند که در مقام عمل هم فقط به خواست خود توجه کنند و برخلاف قانونی که معین شده است عمل نمایند...کسانی که انتخابات را برگزار میکنند باید بیطرفانه برخورد کنند و بگذارند رای مردم ظهور و بروز پیدا کند و باید به رای مردم تن دهند. این نگرانی است که ما همیشه داشتهایم و حالا نیز داریم».
علی کل حال برداشتهای سیاه و سفید از این مورد پرداختن به حواشی است و سعی در انحراف افکار واز همه مهم ترایجاد شائبه تعدی به آرا از سوی عوامل اجرایی و نظارتی و مشوش کردن اذهان مردم والنهایه رضایت به مشارکت حداقلی! که تداعی کننده زینتی دانستن رای مردم و دور شدن از اهداف بلند امام (ره)وانقلاب است که میزان را رای ملت دانستن است که اظهارات و انتصابات انحرافی تا جایی بالا گرفت که حتی ایجاد نگرانی در بزرگانی همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی میشود.
رئیس مجلس خبرگان در این باره آشکارا چنین اظهار میدارد: «نباید انتخابات را صرفاً یک فرصت سیاسی قلمداد کرد... باید مردم نظر خود را بگویند و نظام هم باید همه چیز را فراهم کند تا انتخابات واقعی باشد و کوتاهی در این میدان، بدون مجازات الهی نخواهد ماند».
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: «اگر مردم کوتاهی کنند، خیلی زود نتیجه این کوتاهی خود را میبینند که همان منتهی شدن به استبداد است».
آیتالله هاشمی رفسنجانی با تاکید دوباره بر سلامت انتخابات خطاب به ناظران و مسوولان برگزارکننده انتخابات افزود: «اگر ناظران و مسوولان برگزاری انتخابات رای مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومیت کنند و نگذارند آنچه که مردم میخواهند اعلام شود، این کار خیانت است و مستوجب عذاب الهی است...حتی اگر بر اساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد میشود و این اتفاق شومی خواهد بود».
آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه خاطر نشان کردهاست: «وظیفه همه است که واقعاً انتخابات را جدی بگیرند و سالم عمل کنند و اگر رقیب بیتقوایی میکند، آنها بیتقوایی نکنند و باید انتخابات خوبی برگزار شود».
وی با تاکید بر اینکه مردم، نامزدها و مسوولان باید طبق قانون عمل کنند، اظهار داشت: «اگر قانون هم اشکالاتی داشته باشد باید طبق قانون عمل کرد و زیبنده ما نیست که حضور مردم در انتخابات به زیر 50 درصد برسد».
وی تاکید کرد: «به هر اندازه که وفاداری به سلامت انتخابات کم شود، به همان اندازه از اسلام فاصله گرفته ایم».
حال قضاوت باشما.