سیاوش آریا گفت: چهارتاقی شکلی که در میان بومیان بندر باستانی سیراف به «آتشگاه» شناخته میشود، در شرایط بد حفاظتی و نگهداری به سر میبرد. این یادمان تاریخی به محلی برای یادگارینویسی تبدیل شده و و حجم نوشتهها نیز به حدی است که چهره بنا را خدشهدار کرده و صحنه بسیار زشتی را به نمایش گذاشته است.
این پژوهشگر میراث فرهنگی بیان کرد: نام بندر سیراف در درازای تاریخ کهن ایران میدرخشد و دریای آن همپای دریای پارس (خلیج فارس) دیرینگی دارد و رازهای سر به مهر و ناگشودهای دارد. بندر باستانی سیراف یکی از مهمترین و راهبردیترین بندرگاههای باستانی ایران بوده که هزاران سال بر چهره فروزان تاریخ ایران، همانند نگینی میدرخشد. با این همه، در بازدید نوروزی وضعیت یادمانهای تاریخی آن بسیار اندوهبار بود؛ همگی به حال خود رها شده بودند و در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی قرار داشتند که جای شگفتی و افسوس و دریغ دارد.
او ادامه داد: یکی از بناهایی که در بندر باستانی سیراف جای دارد و در میان بومیان به «آتشگاه» نامدار است، بنایی چهارتاقی شکل است که مربوط به اوایل دوره اسلامی است که بعدها تغییر کاربری داده و به گمان فراوان به آرامگاه تبدیل شده است. این چهارتاقی دارای گنبد بوده که کامل فرو ریخته است و چیزی از گنبد آن به جای نمانده است. چهارتاقی نامدار به «آتشگاه» بر بلندی مشرف به دریای سیراف از یک سو و بر دره پر آوازه «لیر» از سوی دیگر همانند نگینی درخشان است و خودنمایی میکند.
این فعال میراث فرهنگی اضافه کرد: این بنا در بالای کوه جای گرفته و به باور باستان شناسان مربوط به سدههای سوم و چهارم قمری است. با این همه، بنای موسوم به «آتشگاه» به حال خود رها شده و به بدترین شیوه مورد تخریب قرار گرفته است، در همه بخشهای درونی چهارتاقی و روی گچبریهای آن یادگارینویسی و خط خطی شده است.
او همچنین گفت: درون بنا پر از زبالههای ریز و درشت مسافران و بازدیدکنندگان است و بوی بد زبالهها تا چندین متری از بنا پیچیده و افراد علاقمند و پژوهشگران تاریخ، تاب ایستادن در کنار چهارتاقی را ندارند و عطایش را بر لقایش میبخشند و از ادامه بازدید پشیمان میشوند.
این پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی در ادامه با اشاره به حجم بازدیدکنندگان نوروزی از سواحل جنوبی و لزوم حفاظت بیشتر از بناهای تاریخی و راهنمایی گردشگران و مسافران، اظهار کرد: در نوروز که با حجم فراوان مسافران روبهرو هستیم حتی یک راهنمای گردشگری بومی یا نگهبانی در کنار بناها و آثار تاریخی وجود نداشت تا هم از بناها حفاظت کند و هم از اهمیت میراث فرهنگی و تاریخچه بناها برای مردم سخن بگوید. از سویی، وضعیت نگهداری ساحل دریا و پیرامون آن نیز به شکل بسیار نامناسب و انبوه زبالهها رها شده بود.