در بخشی از گزارش دیدار با این بازیگر سینما و تلویزیون که توسط روابط عمومی خانه تئاتر منتشر شده، آمده است که در این دیدار ایرج راد رییس هیات مدیره خانه تاتر ، مریم رحیمی عضو هیات مدیره انجمن بازیگران و اختر تاجیک از عکاسان قدیمی تاتر حضور نیز حضور داشتهاند.
در بخشی از روایت دیدار به رسم الخط مریم رحیمی آمده است: «و چه عجیب بود لحظهی دیدار با این هنرمند پیشکسوت، با دیدن چهرهی مهربان و لبخند شیرین و استقبال گرم و خودمونیشون، احساس ورود به منزل یک عزیز بسیار نزدیک شبیه به اعضای فامیل، بهم دست داد و هرچه زمان بیشتر گذشت این احساس بیشتر شد.
دلم میخواد یواشکی بگم که دیدن دورادور این بانو به ویژه بعضی از نقشهاشون که تند و خشن بود و گاه منفی و علاوه بر اون شاید چهرهی محکم و نگاه تند و نافذ و زاویهی ابروهاشون تصور شخصیت جدی و شاید کمی تندی رو برام ایجاد کرده بود. اما اون روز از نزدیک بانویی دیدم سرشار از خوشرویی و شیطنت و انرژی و مهر که در تمام لحظات دوست داشت که به مهمانانش خوش بگذره و با خاطره گوییهای شیرین و شوخ طبعی ویژهی خودش ، از میهمانان پذیرایی کنه.
از بدو ورود تا مدتها اینقدر خاطره گفتن و اینقدر این خاطرهها رو شیرین تعریف میکردن که همگی روحیههامون عوض شد و هم خندیدیم و هم لذت بردیم از اینکه این هنرمند گرامی باوجودی که مدتهاست از بازیگری کناره گرفته و خانه نشین شده اما همچنان پرهیجان هست و پرانرژی و پرتوان.
تازه این فکرها مال وقتی بود که هنوز درد دل نکرده بودند و از اندوه های پنهان در دلشون حرفی نزده بودن، بعد از اینکه کلی شیطنت کردن و گپزدن و خندیدن و خندوندنمون ، خیلی آروم و ملایم و با لبخند گفتن : خب تا حالا گفتم و خندیدین حالا می خوام یه چیزایی بگم و اشکتونو دربیارم.
و از بیماری سخت دخترشون گفتن و رنجی که برای درد این دختر می برن و کاری هم به جز دعا از دستشون برنمیاد.
و البته ما می دونستیم که پیش ازین هم رنج فراق دو پسر شون و همینطور دو همسرشون رو در زندگی تجربه کردن و گرچه صبور هستن و شاکر ، اما واضحه که چه زندگی پرفراز و نشیبی رو گذروندن
و البته که این روزها بیماری دختر قلبشون رو بسیار به درد آورده بود اما باز هم خودداری می کردند.
حتی بعد از اینکه از بیماری دختر جانشان گفتن ، دوباره سعی کردن فضارو عوض کنن و با همون شیرینی خاص خودشون لبخند زدن و گفتن این روزها کارم همش گریه است، اما الان به احترام حضور شما بغضم و قورت میدم و ناراحتی رو تمام میکنم و لبخند میزنم.
و برای من حیرت انگیز بود ، با خودم فکر میکردم باید خیلی قوی باشی که با اینهمه رنج و این همه داغ ، بتونی اندوهت رو پشت لبخند پنهان کنی و مهر بورزی و احترام بگذاری و شادی بپراکنی.
اینجا لازم هست بگم که مدتی بعد از این دیدار، در جریان قرار گرفتیم که متاسفانه خانم لاچینی دخترشون رو از دست دادند و امروز که باهاشون تماس گرفتم متوجه شدم که هشت روز قبل خواهرشون رو هم از دست دادن و ما دعا کردیم که بیشتر از گذشته قوی باشند و صبور و دعا کردیم که تندرست باشند و ازین پس ایام به کامشان.
و آرزوی خودشون رو برای همگان به یاد آوردیم که گفتن:
امیدوارم همیشه سالم ، پرقدرت و پرتوان باشید.
آمین»
آزیتا لاچینی بازی در ۲۴ فیلم سینمایی را در کارنامه خود دارد از جمله: رگ خواب، آبی، دزد عروسکها، سفر پرماجرا، پرنده کوچک خوشبختی، شیرسنگی، مسافری از بهشت و...
پنجاه و پنج سریال تنها بخشی از رزومه تلویزیونی این هنرمند است. سریالهایی از جمله: پایتخت ۱، ستایش، چاردیواری، همه بچههای من، آواز در باران، پاتوق، سالهای برف و بنفشه، بانویی دیگر، با من بمان، چراغ جادو، مدرسه مادربزرگهای، دبیرستان خضرا، در پناه تو، پدرسالار، امام علی، آقای دلار، پاییز صحرا و....
بخشی از فعالیتهای صداپیشگی لاچینی شامل این سریالها است: سالهای دور از خانه، بچههای مدرسه والت، داستان زندگی، حنا دختری از مزرعه، دور از اجتماع خشمگین، رامکال و...