"عمر حسن البشیر" اول ژانویه ۱۹۴۴ در روستای «حوشبانقا» در نزدیکی شهر «شندی» در شمال سودان به دنیا آمد. در سال ۱۹۸۱ بود که تحصیل در دانشکده ارتش را به پایان رساند و سپس سال ۱۹۸۳ در رشته فرماندهی نظامی در مالزی مدرک کارشناسی گرفت و بعدا در سال ۱۹۸۷ تحصیل در علوم اداری را تکمیل کرد.
عمر البشیر نسبتا دیر وارد ارتش شد اما خیلی زود فهمید که ارتش بهترین راه برای ترقی در میدان سیاست سودان است.
وی در سال ۱۹۸۹ با تعدادی از افسران ارتش، الصادق المهدی، نخست وزیر منتخب را سرنگون کرد و خودش قدرت را به دست گرفت و بعد از آن بود که سه بار به عنوان رئیس جمهور در انتخابات پیروز شد.
عمر البشیر، هفتمین رئیس جمهور سودان از سال ۱۹۸۹ تا سال ۲۰۱۹ و رهبر حزب کنگره ملی بود. او ۳۰ سال در سودان یکهتازی کرد و از این منظر طولانیترین دوره حکمرانی را در میان رؤسای جمهور سودان داشت. او همچنین طولانیترین دوره حکمرانی را در خاورمیانه و آفریقا در میان کسانی دارد که با کودتا به قدرت رسیدهاند.
در همین دوره طولانی زمامداری بود که در اکتبر ۲۰۰۵ او برای پایان جنگ دوم داخلی سودان وارد مذاکره شد که نتیجه آن برگزاری همه پرسی برای استقلال سودان جنوبی بود؛ مسئلهای که عمر البشیر همواره از آن میترسید و به این ترتیب سودان به دو بخش تقسیم شد: سودان و سودان جنوبی.
البشیر همچنین بر جنگ دارفور نظارت داشت که منجر به کشته شدن هزاران نفر در این منطقه شد. همچنین ۲.۵ میلیون نفر از ساکنان آواره شدند و بحرانی میان سودان و چاد به وجود آمد.
عمر البشیر به نظر فرد خوش شناسی میرسید که توانسته بود با استفاده از سیاست «لبه پرتگاه» و «شطرنج بازی در عرصه بینالمللی» بارها از بحرانهای بی شمار و انزوای بینالمللی گرفته تا جنبشهای شورشیان جان سالم به در ببرد و سالهای طولانی بر سودان حکمرانی کند.
اما سرانجام وخامت وضعیت اقتصادی باعث شد دیگر نتواند قدرت را حفظ کند.
از عمر البشیر به عنوان شخصیتی مغرور و خودپسند یاد میشود که معمولا در معرض انتقاداتی به دلیل حکومت دیکتاتوریاش قرار میگرفت. وی اولین رئیس جمهوری بود که در دوره ریاست جمهوریاش از سوی دیوان کیفری بینالمللی به قتل جمعی، تجاوز و غارت و جنایتهای دیگر علیه غیرنظامیان در دارفور متهم شد. دادگاه کیفری بینالمللی چهارم مارس ۲۰۰۹ حکم جلب او را صادر کرد و ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۰ نیز حکم جلب دیگری به اتهام کشتارجمعی برای او صادر شد.
میگویند عمر البشیر شخصیت زودجوشی داشت و زمانی که غرورش جریحه دار میشد از الفاظ نامناسبی استفاده میکرد. در تجمعهای بزرگ یونیفرم نظامی میپوشید و به نظر با اعتماد به نفس میرسید و عصایش را در هوا میچرخاند اما زمانی که در مقابل رسانهها قرار میگرفت، خود را محجوب نشان میداد.
عمر البشیر گرچه فرزندی ندارد اما دو زن دارد. زن اول او دخترعمویش فاطمه خالد و زن دومش وداد بابکر عمر، بیوه ابراهیم شمس الدین، عضو شورای انقلاب نجات ملی است. او فرماندهان را ترغیب میکرد که با بیش از یک زن ازدواج کنند و سرپرستی بیوههای جنگ داخلی را که دو دهه ادامه داشت، برعهده بگیرند.
او در سالهای اول حکمرانیاش به شدت خود را طرفدار اجرای شرع نشان میداد و قوانین اسلامی را در سرتاسر کشور اجرا میکرد اما خیلی زود دوره ریاست جمهوری او شاهد بازداشتهای گسترده سیاسی، شکنجه، سرکوب اعتراضات دانشجویان و افزایش سطح فقر بود.
عمر البشیر بعد از رسیدن به قدرت تمام احزاب سیاسی را تعلیق کرد. او خود را رئیس شورای رهبری انقلاب رهایی ملی اعلام و پستهای نخست وزیر، رئیس نیروهای مسلح و وزیر دفاع را برعهده گرفت. او احزاب سیاسی و روزنامههای مستقل را ممنوعالفعالیت کرد و دستور حبس شخصیتهای سیاسی و روزنامهنگاران مهم را داد. همچنین تعدادی از فرماندهان عالی ارتش را که به نظر میرسید از رهبران کودتا بودند، اعدام کرد.
او سودان را وارد تنش سیاسی عمیقی کرد و هر روز قدرت خود را افزایش داد. حیات سیاسی طولانی او پر از جنگ، نزاع و فساد گسترده بود با این حال او برای مدت ۳۰ سال با مشت آهنین حکمرانی کرد اما زمین محکمی که بر آن ایستاده بود به شدت زیر پاهایش لرزید و سودانیها علیه او به خیابانها آمدند و زیاد طول نکشید تا برکنار و محاکمهاش آغاز شد.
به خاطر حکم جلبی که برای البشیر صادر شد، او بر روی خاک هیچ کشور غربی پا نگذاشت اما در سفر به دیگر کشورها از جمله کشورهای آفریقایی و خاورمیانه، روسیه و چین آزاد بود.
البشیر یک شطرنج باز ماهر بود. او دائما میدانست چگونه از دشمنیها در اطرافش برای بازی کردن با دشمنان و تسویه حساب با آنها استفاده کند. برای مثال از علی عثمان طه، معاون رئیس جمهور سودان در آن زمان برای کنار گذاشتن حسن الترابی، مؤسس اخوان المسلمین سودان کمک گرفت. بعدا از ژنرال بکری حسن صالح، تنها نظامی از کودتاچیانی که با او باقی مانده بود برای دور کردن علی عثمان طه استفاده کرد. او به هیچ وجه به دشمنانش رحم نمیکرد. او بعد از چند ساعت از شکست تلاش برای کودتا در آوریل ۱۹۹۰، ۲۸ افسر را اعدام کرد و انواع شکنجهها را علیه زندانیان سیاسی به کار میگرفت. دستگاههای امنیتی او دهها معترض جوان را طی اعتراضات ۲۰۱۳ در خیابانهای خارطوم به قتل رساندند. او دستور بمباران روستاهای دارفور و کشتن هزاران تن از آنها را داد به این دلیل که علیه قدرت او شورش کردند.
البشیر همچنین به حامیانش رشوههای سخاوتمندانهای میداد و به آنها اجازه میداد با فساد و معاملات مشکوک ثروت زیادی را جمع آوری کنند.
حتی در روابط خارجه روش حیلهگرانهای را به کار میبرد. او ابتدا حمله صدام به کویت و از سویی ائتلاف با ایران را تأیید کرد اما بعد بنادرش را به روی ناوهای غربی باز کرد و با ایرانیها بد شد و با عربستان و امارات ائتلاف کرد و ارتش سودان را در ازای پول به جنگ عربستان در یمن فرستاد. او همچنین روابط خوبی با ترکیه برقرار کرد. ابتدا با اریتره علیه اتیوپی ائتلاف کرد بعد موضعش را تغییر داد و علیه اریتره با اتیوپی ائتلاف کرد.
سال ۲۰۱۳ تظاهرات مردمی گستردهای علیه دولت او به دلیل افزایش یارانه سوخت به راه افتاد که منجر به کشته شدن ۲۰۰ معترض شد.
از دسامبر ۲۰۱۸ البشیر با اعتراضات گسترده دیگری روبرو شد. معترضان خواهان برکناری او شدند. وضعیت وخیم اقتصادی از دلایل درخواست معترضان برای برکناری او بود.
در سال ۲۰۱۹ وی بازداشت شد و دوره انتقالی برای دو سال در سودان آغاز شد. این اقدام به دنبال کودتای عبدالفتاح البرهان، رهبر کنونی شورای انتقالی سودان و فرمانده ارتش این کشور رخ داد و عمرالبشیر بازداشت و زندانی شد. اولین جلسات محاکمه البشیر ژوئیه ۲۰۲۰ آغاز شد.
عمر حسن البشیر، دیکتاتور سودان از آن زمان تاکنون در زندان به سر میبرد. بعد از درگیریهایی که از ده روز پیش میان نیروهای عبدالفتاح البرهان و نیروهای محمد حمدان دقلو معروف به حمیدتی، فرمانده نیروهای واکنش سریع رخ داده، روز گذشته رسانههای محلی سودان از فرار تعداد زیادی از زندانیان زندان کوپر در شمال خارطوم خبر دادهاند که اخباری ضد و نقیضی نیز از فرار عمر البشیر به همراه این زندانیان منتشر شد در حالی که پلیس سودان فرار البشیر و زندانیان رژیم سابق این کشور را تکذیب کرد.
با این حال حتی با تکذیب این خبر بعید نیست که شاید عمرالبشیر بتواند از اوضاع نابسامان حاکم در کشورش استفاده کرده و از آنچه در زندان و محاکمه در انتظارش است، بگریزد. این بارقه امیدی است که این روزها میتوان در دل البشیر رد آن را دید و حدس زد.