کد خبر: ۸۳۹۹۱۹
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۰

بیژن عبدالکریمی: مشکلات امروز جامعه ما ناشی از نبود نگاه حکمی است

بیژن عبدالکریمی: مشکلات امروز جامعه ما ناشی از نبود نگاه حکمی است بیژن عبدالکریمی: مشکلات امروز جامعه ما ناشی از نبود نگاه حکمی است ایرنا نوشت: استاد فلسفه و مدیر انتشارات «نقد فرهنگ»، گفت: مشکلات امروز جامعه ما این است که نگاه حکمی و فلسفی وجود ندارد، به همین دلیل ما اسیر بحران می‌شویم. در جریان سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با بیژن عبدالکریمی به گفتگو و پرسش و پاسخ نشستیم که در ادامه می‌خوانید: وضعیت کتاب‌های فلسفه در ایران کنونی چطور است و چقدر از این کتب استقبال می‌شود؟ واقعیتش این است که یک وضعیت پارادوکسیکال است. از یک طرف، چون جامعه بحران فکری دارد از کتاب‌های فلسفی نسبت به برخی از کتاب‌ها استقبال بیشتری می‌کند. از سوی دیگر وضعیت کتاب‌های فلسفی تابعی از وضعیت فرهنگی کشور و وضعیت فرهنگی کشور هم تابعی از وضعیت جهانی است که خود اصل زندگی مبنا قرار گرفته است و تفکر، پژوهش و پرسش فلسفی کمتر مجال پیدا می‌کند و افراد خودشان را کمتر به نحو عمیق و جدی درگیر فلسفه می‌کنند. به هر حال در ایران هم استقبال فعلی نسبت به آن استقبالی که در اوایل انقلاب نسبت به کتب فلسفی وجود داشت کمتر شده است. گاهی صحبت از ساده کردن کتب و متون فلسفی می‌شود. این بحث چقدر ضرورت دارد؟ پاسخ به این سوال خیلی دشوار است. اما فلسفه وقتی برای همه باشد، وقتی فلسفه خیلی ساده باشد دیگر فلسفه نیست. فکر می‌کنم یکی از آفات فرهنگی جامعه ما این است که خیلی بحث‌های شبه فلسفی وجود دارد که به ظاهر بحث‌های فلسفی است و نوعی استغنای کاذب را به جامعه القا می‌کند که دارند بحث فلسفی می‌کنند. فلسفه کماکان در جامعه ما غریب است البته این فقط مربوط به جامعه ما نیست و در سایر جوامع هم فلسفه دچار غربت است. در همه جوامع فلسفه عمیق و اصیل کمتر دنبال می‌شود یعنی مردم به فلسفه نزدیک می‌شوند، ولی وارد قسمت‌های عمیق آن نمی‌شوند، مثل استخر یا دریایی که در حاشیه آن می‌ایستند و می‌ترسند وارد قسمت‌های عمیق آن شوند. در مورد فلسفه با چنین وضعیت دوگانه‌ای مواجه هستیم. این ناشی از چیست؟ فلسفه و تفکر فلسفی دشوار است. تفکر فلسفی نیازمند این است که شما به قول ملاصدرا از فطرت اول به فطرت ثانی بروید، یعنی از زندگی روزمره فرا بروید. همه این توفیق را پیدا نمی‌کنند و همه از این شانس و امکان برخوردار نمی‌شوند. برای خود شما فلسفه چه جاذبه‌ای داشت که دنبالش رفتید؟ برای من فلسفه خود زندگی است. بدون تفکر زندگی شان انسانی پیدا نمی‌کند. همه انسان‌ها از زندگی انسانی برخوردار نیستند. زندگی بدون تفکر فلسفی، زیستن نازیسته است. زندگی‌ای است که تجربه نشده است. فقط با پرتو تفکر حکمی، معنوی و فلسفی است که زندگی انسانی، شان انسانی پیدا می‌کند. چه خبر از خودتان؟ کتاب جدیدی در دست انتشار دارید؟ بله، یک کتاب برای نمایشگاه دارم که تا یکی دو روز دیگر به نمایشگاه می‌رسد. نام آن «غروب زیست جهان ایرانی در گفتگو با نسل‌های جدید بی تاریخ» است. موضوع آن چیست؟ گفت و گوی من با نسل‌های جدید است. از نظر من نسل‌های جدید از آن نظر که با میراث تاریخی و با سنت خود ارتباط ندارند؛ گذشته ندارند و، چون اتوپیا ندارند، امید ندارند، آینده ندارند؛ لذا این‌ها بی تاریخند و غرق در زمان حال هستند. من خواهانم در این اثر تا حدودی به نقد این نسل‌های جدید بی تاریخ بپردازم. دارم با آن‌ها به گفتگو می‌پردازم. کتاب‌های انتشارات شما چقدر نیاز‌های روز جامعه را دنبال می‌کند؟ همانطور که عنوان نشر ما عنوان نشر «نقد فرهنگ» است فکر می‌کنم بیشتر کتاب‌های ما، اگر نگویم همه اش؛ یک بحث فکری را در جامعه پاسخ می‌دهد. یعنی کتاب‌های ما در یک خط باریکی حرکت می‌کند؛ نه کتاب‌ها آکادمیک و نه عامیانه و زرد است و می‌کوشد بین حیات اجتماعی و تفکر فسلفی یک نوع پیوند ایجاد کند. فلسفه چقدر به درد جامعه امروز ما می‌خورد؟ تمام مشکلات امروز جامعه ما این است که نگاه حکمی و فلسفه وجود ندارد، به همین دلیل ما اسیر بحران‌های زیادی هستیم. خاطره‌ای از دوران دانشجویی دارید که به نمایشگاه کتاب آمده باشید؟ یادم می‌آید در آن دوران، نمایشگاه روح بیشتری داشت و زنده‌تر بود. هنوز خوب است، اما آن زمان بهتر بود.
بیژن عبدالکریمی: مشکلات امروز جامعه ما ناشی از نبود نگاه حکمی است
آفتاب‌‌نیوز :

در جریان سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با بیژن عبدالکریمی به گفتگو و پرسش و پاسخ نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

وضعیت کتاب‌های فلسفه در ایران کنونی چطور است و چقدر از این کتب استقبال می‌شود؟

واقعیتش این است که یک وضعیت پارادوکسیکال است. از یک طرف، چون جامعه بحران فکری دارد از کتاب‌های فلسفی نسبت به برخی از کتاب‌ها استقبال بیشتری می‌کند. از سوی دیگر وضعیت کتاب‌های فلسفی تابعی از وضعیت فرهنگی کشور و وضعیت فرهنگی کشور هم تابعی از وضعیت جهانی است که خود اصل زندگی مبنا قرار گرفته است و تفکر، پژوهش و پرسش فلسفی کمتر مجال پیدا می‌کند و افراد خودشان را کمتر به نحو عمیق و جدی درگیر فلسفه می‌کنند.

به هر حال در ایران هم استقبال فعلی نسبت به آن استقبالی که در اوایل انقلاب نسبت به کتب فلسفی وجود داشت کمتر شده است.

گاهی صحبت از ساده کردن کتب و متون فلسفی می‌شود. این بحث چقدر ضرورت دارد؟

پاسخ به این سوال خیلی دشوار است. اما فلسفه وقتی برای همه باشد، وقتی فلسفه خیلی ساده باشد دیگر فلسفه نیست. فکر می‌کنم یکی از آفات فرهنگی جامعه ما این است که خیلی بحث‌های شبه فلسفی وجود دارد که به ظاهر بحث‌های فلسفی است و نوعی استغنای کاذب را به جامعه القا می‌کند که دارند بحث فلسفی می‌کنند. فلسفه کماکان در جامعه ما غریب است البته این فقط مربوط به جامعه ما نیست و در سایر جوامع هم فلسفه دچار غربت است.

در همه جوامع فلسفه عمیق و اصیل کمتر دنبال می‌شود یعنی مردم به فلسفه نزدیک می‌شوند، ولی وارد قسمت‌های عمیق آن نمی‌شوند، مثل استخر یا دریایی که در حاشیه آن می‌ایستند و می‌ترسند وارد قسمت‌های عمیق آن شوند. در مورد فلسفه با چنین وضعیت دوگانه‌ای مواجه هستیم.

این ناشی از چیست؟

فلسفه و تفکر فلسفی دشوار است. تفکر فلسفی نیازمند این است که شما به قول ملاصدرا از فطرت اول به فطرت ثانی بروید، یعنی از زندگی روزمره فرا بروید. همه این توفیق را پیدا نمی‌کنند و همه از این شانس و امکان برخوردار نمی‌شوند.

برای خود شما فلسفه چه جاذبه‌ای داشت که دنبالش رفتید؟

برای من فلسفه خود زندگی است. بدون تفکر زندگی شان انسانی پیدا نمی‌کند. همه انسان‌ها از زندگی انسانی برخوردار نیستند. زندگی بدون تفکر فلسفی، زیستن نازیسته است. زندگی‌ای است که تجربه نشده است. فقط با پرتو تفکر حکمی، معنوی و فلسفی است که زندگی انسانی، شان انسانی پیدا می‌کند.

چه خبر از خودتان؟ کتاب جدیدی در دست انتشار دارید؟

بله، یک کتاب برای نمایشگاه دارم که تا یکی دو روز دیگر به نمایشگاه می‌رسد. نام آن «غروب زیست جهان ایرانی در گفتگو با نسل‌های جدید بی تاریخ» است.

موضوع آن چیست؟

گفت و گوی من با نسل‌های جدید است. از نظر من نسل‌های جدید از آن نظر که با میراث تاریخی و با سنت خود ارتباط ندارند؛ گذشته ندارند و، چون اتوپیا ندارند، امید ندارند، آینده ندارند؛ لذا این‌ها بی تاریخند و غرق در زمان حال هستند. من خواهانم در این اثر تا حدودی به نقد این نسل‌های جدید بی تاریخ بپردازم. دارم با آن‌ها به گفتگو می‌پردازم.

کتاب‌های انتشارات شما چقدر نیاز‌های روز جامعه را دنبال می‌کند؟

همانطور که عنوان نشر ما عنوان نشر «نقد فرهنگ» است فکر می‌کنم بیشتر کتاب‌های ما، اگر نگویم همه اش؛ یک بحث فکری را در جامعه پاسخ می‌دهد. یعنی کتاب‌های ما در یک خط باریکی حرکت می‌کند؛ نه کتاب‌ها آکادمیک و نه عامیانه و زرد است و می‌کوشد بین حیات اجتماعی و تفکر فسلفی یک نوع پیوند ایجاد کند.

فلسفه چقدر به درد جامعه امروز ما می‌خورد؟

تمام مشکلات امروز جامعه ما این است که نگاه حکمی و فلسفه وجود ندارد، به همین دلیل ما اسیر بحران‌های زیادی هستیم.

خاطره‌ای از دوران دانشجویی دارید که به نمایشگاه کتاب آمده باشید؟

یادم می‌آید در آن دوران، نمایشگاه روح بیشتری داشت و زنده‌تر بود. هنوز خوب است، اما آن زمان بهتر بود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین