«هوا تاریک است اما چراغهای روشن داخل کوچه تصویر را به وضوح نشان میدهد. زن جوان در حال قدم زدن در یک کوچه خلوت است که ناگهان سگی که جثهاش از جثه خود زن بزرگتر است به سمت او میدود. زن جوان فرار میکند و از پشت درختان دور میزند و دوباره وسط کوچه میآید. سگ به سمت او میپرد و او را زمین میزند سپس موهایش را به دندان میگیرد و با قدرت میکشد، بعد هم به سگ سفید کوچک زن حمله میکند. عدهای به سگ بزرگ نزدیک میشوند تا مهارش کنند، اما مشخص است که جرأت نمیکنند زیاد به آن نزدیک شوند.»
این همه محتوای کلیپی است که از دیروز در فضای مجازی دست به دست میشود. تصاویر دوربین مداربسته لحظه حمله دلخراش سگ خانگی به زن جوان را نشان میدهد که احساسات و عواطف هر بینندهای را جریحهدار میکند.
این حادثه 14 اردیبهشت ماه در یکی از خیابانهای شهرک غرب رخ داده و زن جوانی که مورد حمله سگ پیتبول قرار گرفته، صاحب یکی از سالنهای زیبایی شهرک غرب است.
این زن که مهسا عابدی نام دارد بعد از اینکه از چنگال سگ نجات پیدا کرد به بیمارستان رفت و به دلیل جراحتهای عمیقی که در بدنش ایجاد شده بود به اتاق عمل جراحی منتقل شد.
پوست سر این زن شکافته و جای چنگ و دندان سگ، جراحت و زخم عمیقی روی دستانش ایجاد کرده است، اما آنچه بیشتر از جراحتهای وارده، به زن آسیب زده است، شوک روحی و وحشتی است که از شب حادثه تا به حال به جانش افتاده است.
بعد از انتشار این کلیپ سؤالات زیادی در اذهان کاربران فضای مجازی ایجاد شد. آنها نگران حال جسمی زن جوان بودند و دلشان میخواست بدانند پایان این حمله وحشتناک به چه فاجعهای منجر شده است.
گفتوگو با خانم حادثهدیده
خودتان را معرفی کنید.
من، مهسا عابدی هستم. روز گذشته 38 ساله شدم و با این حادثهای که تجربه کردم، تلخترین سالروز تولدم رقم خورد!
الان حال جسمیتان خوب است؟
تعریف چندانی ندارد. 5 روز در بیمارستان بستری بودم و دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم. همان شب حادثه، سرم جراحی شد و نزدیک به 90 بخیه در سرم و پشت گوشهایم خورد. خونریزی خیلی زیادی داشتم و برای همین دو روز بعد از حادثه، جراحی دست و پایم انجام شد که در این قسمتها هم حدود 20 بخیه خورد. در حال حاضر هم در خانه تحت درمان هستم و توانایی حرکتی زیادی ندارم. پای چپم عفونت کرده و عصب شست دستم فعلاً از کار افتاده است.
برگردیم به شب حادثه؛ همان شبی که دوربینهای مداربسته، صحنههایی از آن را ضبط کرده و در فضای مجازی منتشر شده است. میخواهیم جزئیات آن شب را از زبان خودتان بشنویم.
آن شب من از سر کار برگشته بودم. خودم یک سگ خانگی دارم و با سگم برای قدم زدن به کوچه رفتم. یک لحظه چشمم به انتهای کوچه افتاد و سگ پیتبول همسایه را دیدم. میدانستم چنین سگی دارند و قبلاً هم سر و صدایش باعث آزار و اذیت شده بود. آن سگ به همراه خانمی که همسر صاحب سگ است در کوچه بود و یک آقای میانسال هم همراهشان بود. کوچه تاریک بود و من متوجه نشدم سگ قلاده دارد یا نه. ناگهان صدای آن خانم را شنیدم که میگفت از کوچه برو بیرون!
من سگم را بغل کردم و در عرض چند ثانیه سگ همسایه با همان سرعت که در فیلم مشاهده کردید به من حملهور شد.
در آن لحظات عکسالعمل آن خانم چه بود؟
تا جایی که دیدم حتی جلو هم نیامد و تلاشی هم برای مهار سگ نکرد، شاید ترسیده بود، اما تا جایی که میدانم این سگ سابقه حمله به دو نفر دیگر را هم دارد. آن روز هم بدون قلاده و پوزهبند در کوچه بود که من از این موضوع خیلی متعجبم. همه میدانند عصبانیت سگ پیتبول غیرقابل کنترل است. چطور ممکن است چنین سگی بدون قلاده باشد؟
در نهایت آن سگ چطور مهار شد؟
همسایهها تلاش میکردند به من و سگم کمک کنند. سگ پیتبول سر من را سه بار به زمین کوبید و لباسهایم را پاره کرد. سگ کوچک من، آن سگ را گاز میگرفت و در واقع نقش اصلی را در مهار آن سگ داشت. بعد هم همسایهها آن سگ را از من جدا کردند.
بابت این حادثه شکایت کردید؟
فعلاً برای انجام این کار از لحاظ روحی و جسمی اصلاً سرپا نیستم. بعد از این حادثه، پدرم به خاطر فشار عصبی زیاد دچار حمله قلبی شد و آسیب ناشی از سکته سبب شد بینایی چشم چپش فعلاً از بین برود.
بعد از این حادثه برخورد صاحب سگ چه بود؟
در لحظه حادثه که فقط صدای اعتراض آنها را میشنیدم. میگفتند چرا در کوچه قدم زدهای! بعد از آن هم هیچ دلجویی و عیادتی از من نکردند، با اینکه مسئولیت هر حیوان خانگی بر عهده صاحب اوست. حیوان خانگی نیاز به تربیت و فرهنگ نگهداری دارد. نگهداری سگ بزرگ نشانه لاکچری بودن نیست و اگر حیوان خانگی به کسی آسیبی بزند کسی جز صاحبش مقصر نیست. عدهای در فضای مجازی کامنت گذاشته و گفتهاند حالا یک اتفاقی افتاده چرا شلوغش میکنید! اما همین حادثه زندگی من را مختل کرده است.