عبدالحکیم سالارزهی در یادداشتی در روزنامه هممیهن نوشت: محمد مهاجری، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگرا، در توئیتی نوشت: «کاش هر ۱۲ عضو محترم شورای نگهبان به همراه کل کارشناسان ردصلاحیت این شورا تشریف ببرند ترکیه و راز شورای انتخاباتی با حضور ۹۰ درصد مردم را کشف کنند. بعدش که برگشتند دستبهکار شوند برای ادامه کار ارزشی خالصسازی در انتخابات اسفند امسال همانند انتخابات ۱۴۰۰.»
توئیت کنایهآمیز آقای مهاجری دربارهٔ الگوبرداری از نحوهٔ برگزاری انتخابات در ترکیه، جای بحث دارد. ترکیه دارای سیستمی کاملاً متفاوت از ایران است و عملاً دموکراسی حاکم است. امکان ندارد به صرف «کشف راز موفقیت انتخابات ترکیه»، در انتخابات ایران تحولاتی ایجاد شود.
در خصوص توئیت سؤالاتی در اذهان متبادر میشود:اگر فقط انتخابات را معیار حل مشکلات ایران قرار دهیم، آیا تنها با مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و نپرداختن به مشکلات اساسی و ریشهای کشور، انتخابات میتواند مشکلگشا باشد؟ آیا الگوی انتخاباتی ترکیه در ایران قابل اجراست؟ بدیهی است که انتخابات ترکیه با شرایط و معیارهایی کاملاً متفاوت نسبت به ایران برگزار میشود. شرایط نامزدی در ترکیه، باورهای مذهبی و اعتقادی را معیار و ملاک قرار نداده است. در ترکیه یک شیعه علوی با تبار ایرانی میتواند بزرگترین رقیب انتخاباتی قرار گیرد. یک ملیگرای افراطی از خانوادهای آذربایجانی و جعفری میتواند در جایگاه سوم قرار بگیرد و حتی در دور دوم انتخابات پیش رو سرنوشتساز شود. اما در نظام جمهوری اسلامی یک اهلسنت نمیتواند در انتخابات ریاستجمهوری حتی کاندیدا شود یا معاون اول رئیسجمهور شود.
بالفرض، اگر انتخابات بتواند راهحل نهایی برای برونرفت از وضع موجود باشد، این انتخابات با چه معیارهایی در ایران برگزار میشود؟ گذشته از گرایشهای اعتقادی و مذهبی، حتی بسیاری از نامزدهای ریاستجمهوری صرفا بهخاطر گرایشهای حزبی و سیاسی نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان رد شوند. درحالیکه اصلاحطلبان عملاً از صحنه خارج شدهاند، و به تعبیری «خالصسازی» صورت گرفته و «جوانگرایی» هم در مواردی اجرا شده، بازهم «مجلس انقلابی» و دولت سیزدهم نتوانستهاند با چالشهای سیاسی و اقتصادی مبارزه کنند. جناب آقای مهاجری! آیا بعد از پیبردن به رمز موفقیت ترکیه در انتخابات، سیاستهای داخلی کشور تغییر خواهد کرد؟ آیا کمر تورمِ کمرشکن خواهد شکست؟ آیا زنان میتوانند همانند مردان در صحنههای سیاسی بهصورت مساوی حضور مؤثری داشته باشند و در تصمیمگیری کشور سهیم شوند؟ آیا با الگوبرداری از انتخابات ترکیه، افراد میتوانند از درون زندان نامزد انتخاباتی شوند و کرسی پارلمانی کسب کنند؟ آیا سیاستمداران خواهند توانست به نمایندگی از احزاب متبوع خود به فعالیتهای آزاد بپردازند؟ آیا به مشکلات اهلسنت ایران که همواره اساسیترین نقش را در انتخابات ایفا کرده، رسیدگی خواهد شد؟ بازهم بگذریم از حقوق اهلسنت و زنان و یک قدم پایینتر بیاییم؛ درحالیکه دولت سیزدهم بیشترین درصد آرا را از اهلسنت به خصوص از استان سیستانوبلوچستان کسب کرد، چرا بعد از روی کار آمدن دولت رئیسی، مشکلات اهلسنت افزایش یافت و شاهد جمعههای خونینی در زاهدان و خاش بودیم؟ شورای عالی انتخابات ترکیه بر انتخابات این کشور نظارت میکند، آیا درنظرگرفتن چنین معیارهایی برای شورای نگهبان ایران امکانپذیر خواهد شد؟ با اعتماد تضعیفشده و صحبت درباره جمهوریت و دموکراسی نمیتوان مردم را به پای صندوقهای رأی کشاند. باید فکری دیگر کرد و طرحی نو انداخت.»