ایران دومین کشور دارنده ذخایر گازی اثبات شده دنیا و همچنین سومین کشور تولیدکننده و چهارمین کشور مصرفکننده گاز طبیعی در جهان است. در سال ۱۴۰۰، میانگین مصرف گاز طبیعی در کشور ۶۵۱ میلیون مترمکعب بوده است که بخش نیروگاهی با ۳۲ درصد، صنعت ۳۰ درصد و خانگی و تجاری با ۲۹ درصد بیشترین سهم از مصرف را داشتهاند.
با شروع فصل سرد میزان مصرف در بخش خانگی و تجاری در سردترین ماه ۶.۷ برابر گرمترین ماه سال میشود که سهم بخش خانگی و تجاری را از ۱۰ به ۴۹ درصد میرساند بنابراین اختلاف کل مصرف در سردترین با گرمترین ماه سال به صورت متوسط به بیش از ۲۲۰ میلیون متر مکعب در روز میرسد.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «مسائل راهبردی بخش انرژی در سند هفتم توسعه-ذخیرهسازی گاز» به وضعیت نامطلوب تراز گاز کشور و راهکارهای حل آن میپردازد. بخشی از این گزارش در ادامه آورده شده است:
*سهم اندک ایران از ذخیرهسازی گاز نسبت به میانگین جهانی
از منظر تولید گاز طبیعی در سال ۲۰۲۱ میلادی، ایران با تولید ۲۵۷ میلیارد متر مکعب گاز در سال با سهم ۶.۴ درصدی از کل تولید (۴۰۳۷ میلیارد متر مکعب) بعد از کشورهای آمریکا و روسیه در جایگاه سوم قرار دارد.
بررسی میزان مصرف گاز طبیعی نیز نشان میدهد ایران با مصرف ۲۴۱ میلیارد متر مکعب گاز در بخشهای مختلف سهم ۶ درصدی از کل مصرف را در دنیا دارد که در رده چهارمین کشور مصرف کننده گاز طبیعی در دنیا محسوب میشود. کشورهای آمریکا، روسیه و چین به ترتیب هر کدام با ۱۱.۸،۲۰.۵ و ۹.۴ درصد بیشترین مصرف کنندگان گاز طبیعی در دنیا هستند.
اما بر اساس سند پشتیبان تراز گاز طبیعی مصوب شورای عالی انرژی، پیشبینی شده است در صورت ادامه روند کنونی، حداکثر اختلاف مصرف گاز در فصول گرم و سرد در سالهای ۱۴۱۰ و ۱۴۲۰ به ترتیب به ۴۵۳ و ۵۷۹ میلیون متر مکعب در روز برسد که تأمین گاز در فصول سرد سال را با چالش جدی روبه رو میکند.
به منظور مقابله با ناترازی فصلی گاز ضمن تأکید بر افزایش تولید پایدار و بهینهسازی انرژی در بخشهای مختلف، توجه ویژه به استفاده از ذخیرهسازی گاز در مخازن زیرزمینی بسیار حائز اهمیت است. برخی از کشورها از ۱۰۰ سال پیش و سایر کشورها از حدود ۵۰ سال پیش نسبت به توسعه ذخیرهسازی گاز طبیعی اقدام کردهاند.
به صورت متوسط ظرفیت ذخیرهسازی گاز در دنیا ۱۱ درصد از کل مصرف گاز است و این رقم در کشورهای اروپایی به طور متوسط به ۲۳ درصد میرسد. این نسبت در آمریکا و روسیه به ترتیب معادل ۱۷.۵ و ۱۸.۴ درصد است. ایران به رغم داشتن منابع عظیم گازی و همچنین مخازن هیدروکربوری با پتانسیل ذخیرهسازی گاز میزان ظرفیت ذخیرهسازی آن تنها ۱.۴ درصد از کل مصرف است.
در حال حاضر ظرفیت ذخیرهسازی کشور با وجود دو مخزن سراجه و شوریجه حدود ۳.۴ میلیارد متر مکعب میرسد و در سردترین ماه سال حدود ۳ درصد از کل مصرف را تأمین میکند. بر اساس مطالعات موجود پتانسیل ۲۲۴ میلیون متر مکعبی در روز تولید از محل ذخیرهسازی طی یک برنامه پنج ساله وجود دارد.
با توجه به اختلاف مصرف گاز در فصول گرم و سرد سال ضروری است کشور با توجه به پتانسیل مخازن موجود در گام اول اقدامهای لازم را برای رسیدن به سهم حداقل ۱۰ درصد در طول برنامه هفتم توسعه و در گام بعدی به سهم حداقل ۲۰ درصد مصرف از محل ذخیرهسازی در دستور کار قرار دهد.
یکی از مشکلاتی که تاکنون مانع از توسعه ظرفیت ذخیرهسازی گاز در کشور شده است ناهماهنگی شرکتهای تابعه وزارت نفت بوده است. با توجه به ضرورت توسعه ظرفیت ذخیرهسازی کشور در سالهای برنامه هفتم توسعه باید هماهنگی لازم بین شرکتهای تابعه وزرات نفت ایجاد شود.
*فراز و نشیب مصرف گاز در ماههای مختلف دهه اخیر
همان طور که در نمودار ۳ مشاهده میشود، میزان مصرف گاز طبیعی در فصول گرم سال در سال ۱۳۹۰، حدود ۳۴۰ میلیون متر مکعب در روز است و این میزان در فصل سرد سال، به ۵۲۵ میلیون متر مکعب در روز رسیده است که نشان از حداکثر اختلاف ۱۸۰ میلیون متر مکعبی دارد. به دلیل رشد مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف طی ۱۰ سال اخیر میزان مصرف در فصول گرم سال ۱۴۰۰ به اندازه میزان مصرف در فصول سرد سال ۱۳۹۰ است و متوسط اختلاف مصرف در سال ۱۴۰۰ نیز برابر به ۲۲۱ میلیون متر مکعب بوده است.
این مسئله نشان میدهد که میزان رشد مصرف در ماههای سرد سال نسبت به ماههای گرم سال افزایش بیشتری داشته است که با توجه به اینکه میزان مصرف گاز طبیعی به عنوان خوراک و سوخت در صنایع عمده و ... عمده در طول سال عموما روند ثابتی را در بردارد و بخش خانگی و تجاری در فصول سرد سال سهم بیشتری از مصرف دارند عمده علت آن را باید در مصرف بخش خانگی جستجو کرد.
بخش خانگی و تجاری به صورت متوسط سهم ۲۹.۱ درصدی از کل مصرف سالیانه گاز را در کشور دارند و به دلیل کارکرد مصرف گاز طبیعی در این بخش که عمدتا گرمایشی است، تغییرات دمایی در فصول مختلف سال بر میزان سهم مصرف این بخش از کل در ماههای مختلف اثرگذار است.
در سال ۱۴۰۰، در ماههای اردیبهشت تا شهریور سهم مصرف گاز در بخش خانگی کمتر از ۱۰ درصد بوده است که در ماههای پاییز افزایش یافته و در بیشترین حالت، در ماه دی و بهمن به بیش از ۴۵ درصد نیز رسیده است نمودار (۴).
بدیهی است با توجه به محدودیت میزان عرضه گاز طبیعی افزایش مصرف در بخش خانگی و تجاری به اعمال جایگزینی سوخت در بخش نیروگاهی منجر شده است به نحوی که سهم نیروگاههای کشور از ۵۰ درصد در تابستان به حدود ۱۵ درصد در زمستان رسیده است.
*عدمالنفع ۴.۵ میلیارد دلاری با سوزاندن گازوئیل در نیروگاهها
جهت بررسی دقیقتر مسئله، آمار به تفکیک بخشهای مختلف مصرفی در پنج سال اخیر به تفکیک ماهانه آورده شده است. در بخش خانگی و تجاری میزان مصرف گاز در ماههای سرد سال با شیب بیشتری نسبت به مصرف در ماههای گرم سال رشد داشته است به طوری که در سال ۱۳۹۶ متوسط مصرف ماهانه در سردترین ماه حدود ۶.۳ برابر مصرف در گرمترین ماه سال بوده است و این اختلاف به ۶.۷ برابر در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
از آنجا که تأمین گاز خانگی در اولویت دولت قرار دارد و میزان عرضه نیز محدود است این افزایش مصرف در بخش خانگی همواره با جایگزینی سوخت در نیروگاههای کشور همراه بوده است، به نحوی که نوسانات گاز مصرفی نیروگاه در نقطه مقابل بخش خانگی قرار دارد نمودار (۵) بررسی آمار نشان میدهد که عدم تخصیص گاز به بخش نیروگاهی در سال ۱۳۹۸ به بعد تشدید یافته است که این مسئله به وضوح در نمودار ۵ مشخص است.
به عنوان مثال در سال ۱۴۰۰ نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۱۶۳۶۰ میلیون لیتر سوخت مایع (شامل ۹۵۳۰ میلیون لیتر گازوئیل و ۶۸۳۰ میلیون لیتر نفت کوره) را به عنوان سوخت جایگزین گاز مصرف کردند که از نظر اقتصادی نیز با توجه به ارزش صادراتی گازوئیل دارای ارزش صاداراتی بیش از ۴.۵ میلیارد دلار بوده است.
بررسی آماری نشان میدهد که بیش از ۶۰ درصد از این سوخت تنها در فصل زمستان در نیروگاه مصرف شده است. در بخش صنایع عمده نیز تا پیش از سال ۱۳۹۷ تغییرات محسوسی در گاز مصرفی در فصل زمستان مشاهده نمیشود، اما بحرانی شدن ناترازی فصلی گاز باعث شده است تا علاوه بر نیروگاه، میزان تخصیص گاز به این بخش نیز دستخوش تغییرات شود که کاهش پلکانی آن در نمودار در سالهای ۱۳۹۸ و به بعد کاملا مشهود است، همین روند را میتوان در صادرات گاز طبیعی نیز مشاهده کرد.
با توجه به فرضیات ادامه روند موجود، بر اساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی، مصرف گاز طبیعی در کشور به صورت متوسط سالیانه تا سال ۱۴۱۰ به میزان ۴.۶ درصد و بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۰ نیز به صورت متوسط سالیانه میزان ۳.۲ درصد افزایش مییابد. همچنین در حوزه عرضه نیز تا سال ۱۴۱۰ به صورت متوسط سالیانه به میزان ۴.۳ درصد افزایش و پس از آن به صورت متوسط سالیانه ۲.۳ کاهش مییابد.
بر اساس موارد ذکر شده و فرضیات مرتبط به میزان مصرف در بخشهای مختلف، بر اساس این سند در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به ۸۹۸.۷ میلیون متر مکعب در روز برسد، این در حالی است که میزان مصرف همه بخشها برابر با ۱۴۱۰.۸ خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲ میلیون متر مکعبی در روز دارد. به عبارتی میزان مصرف از تولید به شدت فاصله میگیرد.
از سوی دیگر، حداکثر اختلاف مصرف در ماههای سرد و گرم سال تا سال ۱۴۱۰ به صورت متوسط سالیانه ۴.۶ درصد رشد میکند و در سال ۱۴۱۰ به ۴۵۳ میلیون متر مکعب در روز میرسد. همچنین این حداکثر اختلاف با متوسط رشد سالیانه ۲.۵ درصدی در بازه زمانی ۱۴۱۰ الی ۱۴۲۰، به ۵۷۹ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید که مدیریت گازرسانی در بخشهای مختلف را با چالش جدی روبهرو میکند.
نمودار ۶ وضعیت عرضه و تقاضا در سال ۱۴۲۰ و همچنین وضعیت حداکثر اختلاف مصرف در ماههای مختلف را تا سال ۱۴۲۰ پیشبینی کرده است.