مقوله هنر در جهان بعضا میتواند با شهرت فعال آن حوزه همراه باشد؛ بهخصوص در حوزههایی که با اجرای زنده و تصویر همراه است. زمانی که شهرت به دست بیاید، به دنبال آن پول نیز میآید، قدرت هم میآید، ولی ماندگاری شهرت وابسته میشود به تداوم حضور یا گاه حاشیهسازی به قصد حضور؛ بهگونهای که در موسیقی و سینمای جهان بارها دیدهایم که خوانندگان یا بازیگران با ایجاد حاشیههایی، عامدانه سعی بر یادآوری خود به مخاطب یا بیشتر دیده شدن داشتهاند؛ حتی اگر این اخبار و حواشی در مواردی به قیمت تخریب وجههشان تمام شود.
اگر بخواهیم به این امر از بُعد دیگری و از منظر جهانی هم نگاه کنیم، باید گفت زمانی که افراد وارد حوزه سرگرمی (entertainment) میشوند، نیاز دارند که مدام در صدر اخبار باشند تا بتوانند آثار و محصولات خود را به فروش برسانند و به فعالیت خود ادامه دهند. به همین جهت کمپانیهایی که با این افراد همکاری دارند و به نوعی اسپانسر آنها میشوند، به محض دیدن اُفت تعداد هواداران و یا قرار گرفتن فرد در سراشیبی شهرت، با برنامهریزی قبلی حواشی خاصی را در قالب روابط شخصی، رفتارهای عجیب حین اجرای کنسرتها یا برخوردهای حتی ناشایست با طرفداران آنها به وجود میآورند و اینگونه آن سلبریتی و کمپانی اسپانسر او به علت وایرال شدن نام آن فرد به سود قابل توجهی دست پیدا میکنند.
حاشیههای جاستین بیبر
نمونه این حواشی را میتوان در اتفاقات پیرامون «جاستین بیبر» مشاهده کرد؛ به گونهای که تنها با یک سرچ ساده در اینترنت میتوانید ویدیوهای بسیاری از رفتارهای حاشیه ساز این خواننده جوان را مشاهده کنید؛ از مقاومت او برای عکس گرفتن با یک فرد معلول گرفته تا توهین به طرفدارانش و رها کردن کنسرت وسط اجرا و ...
این دست حاشیهسازیها برای افراد در ایران نیز رخ میدهد و درست در زمانی که شاید گمان کنیم، انتشار یک ویدئوی عجیب در فضای مجازی، به ضرر فرد است، در مقابل به نفع او باشد؛ چراکه در عصر تکنولوژی، فضای مجازی نقش بسیار مهمی در انتقال اطلاعات بازی میکند تا حدی که خیلی وقتها آغاز بعضی خبرها و جریان سازیها از همین رسانه و فضای مجازی است.
بارها هر کدام از ما دیدهایم که به یک باره خبرهایی از سلبریتیهایی که شاید فراموش شده باشند، در فضای مجازی وایرال میشود و آن فرد سر زبانها میافتد؛ حال این خبرها میتوانند ساختگی، منفی و یا در راستای یک اتفاق مثبت باشند، ولی به هر حال آن سلبریتی را به هدفش خواهند رساند.
گلزار و حاشیههایی که گریبانش را گرفت
شاید بتوان نمونه ایرانی این اتفاق را در ویدیوهای منتشرشده از بازیگری مشاهده کرد که در شرایطی که مدتها بود خبر خاصی از او نشنیده بودیم و اجرای مسابقه تلویزیونی اش را هم از او گرفته بودند، اما به یک باره با تصاویری از ابراز علاقه شدید و احاطه شدن او توسط طرفدارانش روبهرو شدیم؛ اتفاقی که شاید بتوان آن را از پیش برنامهریزی شده دانست. انتشار ویدئوهایی از افتادن مهمان برنامه روی زمین، گرفتن قلب یک مجری در حین اجرای زنده، اظهار نظر غیرمتعارف یک بازیگر درباره قومی خاص در یک برنامه و حاشیههای دنباله دار پس از آن، اعلام خبرهای جعلی از مرگ یک بازیگر فراموش شده، همه و همه را میتوان در ردیف مواردی اینچنین فرض کرد.
در حوزه موسیقی نیز حاشیه سازیهایی از این دست کم پیش نیامده است که گاه در شخصیتی، چون «تتلو» به اوج خود میرسد. در بین موارد اخیر هم میتوان به مشکل پیش آمده در صدای یکی از خوانندههای کشورمان در حین اجرای زنده کنسرتی در شهرستانها اشاره کرد که در ادامه همراهی هواداران با او را به دنبال دارد. این تصاویر که خود گویای مطلب خاص و ویژهای نیست، زمانی که با توضیحات ویدیو همراه و وایرال میشود، در حقیقت ذهن مخاطب را به سمتی خاص هدایت میکند.
به هر جهت، با در نظر گرفتن احتمالات، تصمیم گرفتیم این نوع اتفاقات را از نقطه نظر یکی از هنرمندان موسیقی بررسی کنیم و در همین راستا گفتوگویی داشتیم با حمید بهروزینیا ـ نوازنده تار و آهنگساز.
این هنرمند در ابتدا با اشاره به اتفاق اخیر گرفتگی صدا که برای یکی از خوانندههای کشورمان طی کنسرتش رخ داده است، این نکته را یادآور میشود که اگر اجرای هنرمند زنده باشد چنین اتفاقاتی رایج است.
او توضیح میدهد: توانایی موسیقیدانها در اجرای صحنهای و زنده معلوم میشود؛ زیرا حین تولید اثر موسیقی در استودیو، هر قسمت چندین بار ضبط میشود و نت فالش اصلاح میشود. ولی در اجرای صحنهای، خواننده و نوازنده باید همان لحظه بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند.
بهروزینیا میگوید: حال با فاکتور گرفتن خوانندهها یا نوازندههایی که در برگزاری کنسرت پلیبک میکنند، باید در نظر بگیریم که در اجراهای زنده هر اتفاقی ممکن است رخ دهد که شاید تماشگر از آن بیخبر باشد. یکی از مهمترین آنها صدابرداری است که ممکن است خواننده و یا نوازندهها صدای یکدیگر را خوب نشنوند که امری طبیعی و تأثیرگذار بر عملکرد آنها است.
او همچنین عنوان میکند که حین یک اجرای زنده اتفاقات دیگری مانند سرفه و عطسه در اثر افکتهای بخارساز و دودزای روی صحنه، ممکن است در صدای خواننده تاثیرگذار باشد که احتمالا در مورد اخیر این خواننده که تاکنون اجراهای زنده خوبی را هم ارائه داده، امری طبیعی بوده است.
از بهروزینیا سوال میکنیم که با توجه به رایج بودن اخبار ساختگی و هدف دار در فضای اینترتیمنت، چگونه میتوان در این زمینه به تشخیص و آگاهی رسید؟
پاسخ میدهد: این نوع موارد همه جای دنیا وجود دارد و امری است اجتناب ناپذیر. حتی هنرمندانی هستند که با دادن پول به رسانههای زرد و دروغین به دنبال حاشیهسازی برای خود هستند که بیشتر بتوانند مانور تبلیغاتی بدهند. ولی به طور کلی به نظر من با سرعت بالای پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی، تشخیص دروغ از واقعیت بسیار سخت شده و مردم باید بسیار هوشمندانه در این موارد عمل کنند و هر خبری را تا مطمئن نشدهاند پخش نکنند؛ زیرا اینگونه به این دنیای اخبار زرد و دروغین کمک خواهند کرد و آنها را به هدفشان خواهند رساند.