عمران خان بنیانگذار حزب تحریک انصاف پاکستان، در سال ۲۰۲۲ با رای عدم اعتماد پارلمان این کشور از نخست وزیری کنار گذاشته شد. عمران خان که در نهم مه ۲۰۲۳ توسط ارتش پاکستان دستگیر شد به مدت چهار روز در بازداشت قرار داشته و سپس دادگاه عالی پاکستان حکم به غیرقانونی بودن بازداشت او داد. بازداشت او باعث به راه افتادن موجی از اعتراضات در سراسر پاکستان شده و تشکیلات نظامی پاکستان در پاسخ به این تحول اکثر رهبران ارشد وابسته به عمران خان را دستگیر و یا وادار به استعفا از حزب کرد. هزاران تن از کارمندان این حزب نیز دستگیر شدند.
عمران خان در مصاحبهای با نشریه آمریکایی اینترسپت خواستار آن شد که آمریکا از حاکمیت قانون، دموکراسی و دیگر ارزشهای غربی تهدید شده در پاکستان حمایت کند.
نخست وزیر سابق پاکستان همچنین در این مصاحبه گمانه زنی کرد که آمریکا به دلیل تردید نشان دادن او نسبت به "جنگ جهانی علیه تروریسم" و همچنین "این تلقی غلط که پاکستان را همراستا با طالبان کرده"، علیه او شوریده است.
عمران خان در این مصاحبه درباره صدور حکم ممنوعیت پوشش خبری رسانههای پاکستان از او گفت: " این ممنوعیت از زمانی که من از قدرت برکنار شدم وجود داشت. و فرمانده وقت ارتش پاکستان بعداً اعتراف کرد که خودش فکر میکرده من برای کشور خطرناک هستم و او این توطئه را طراحی کرد تا من را از قدرت خلع کند. بنابراین از آن زمان به بعد، اکثر کانالهای تلویزیونی اجازه پخش تصاویر من را نداشتند. دو شبکه بودند که تصاویر من را پخش کردند و در نتیجه این کار رده بندی رسانهای آنها بسیار بالا رفت. بنابراین حدود سه، چهار ماه پیش، این دو شبکه را تحت پیگرد قرار داده و به یکی از آنها تیراندازی کردند، رئیس شبکه را به زندان انداختند، نام این شبکه خبری بی.او.ا نیوز بود. مدیر عامل آن را به زندان انداختند. سپس این شبکه پخش تصاویر من را متوقف کرد. هر دو شبکهای که تصاویر من را نشان میدادند، دیگر آنها را پخش نکردند. این وضعیت به سطح دیگری رسیده. اکنون بردن نام من در هر شبکه تلویزیونی و رسانه الکترونیکی یا رسانه چاپی ممنوع است.
عمران خان درباره عوامل موثر بر کنار گذاشته شدنش از قدرت گفت: "در ششم مارس ۲۰۲۲، نشستی بین سفیر پاکستان در آمریکا و دان لیو، معاون وزیر امور خارجه آمریکا برگزار شد. محتوای آن جلسه ضبط شد و کدی برای وزارت خارجه و من ارسال شد. در این کد نوشته شده بود که دونالد لیو به سفیر پاکستان گفت، عمران خان باید با رای عدم اعتماد از سمت نخستوزیری برکنار شود. در غیر این صورت عواقبی برای پاکستان ایجاد خواهد شد. روز بعد یعنی در تاریخ هفتم مارس نشست رای عدم اعتماد برگزار شد. بنابراین در آن زمان، من فکر کردم که این واقعاً یک توطئهای به رهبری آمریکا بوده است. سفارت آمریکا در پاکستان ملاقاتی با افرادی ترتیب داد که بعدا از حزب من جدا شدند. بنابراین سفارت آمریکا از قبل با این افراد، کسانی که اول از همه جدا شدند، ملاقات ترتیب داد. و سپس زمان دادن رای عدم اعتماد فرا رسید و حدود ۲۰ نفر بودند که از حزب من جدا شدند و دولت من سقوط کرد. در آن زمان، من فکر میکردم که این تحولات تحت رهبری آمریکا اتفاق افتادند. بعداً متوجه شدم که این فرمانده ارتش پاکستان بود که در واقع آمریکا را تغذیه میکرد. او یک لابیگر در آمریکا به نام حسین حقانی، [سفیر سابق پاکستان در آمریکا] داشت که بدون اینکه من بدانم توسط دولت من استخدام شده بود. در واقع او به آمریکا میگفت که من، عمران خان، ضد آمریکا هستم و فرمانده ارتش پاکستان طرفدار آمریکا است. (حقانی این ادعا را در مصاحبهای با اینترسپت تکذیب کرد) بعداً متوجه شدیم که واقعاً همه چیز از اینجا مهندسی شده است، زیرا من با دولت ترامپ رابطه کاملاً خوبی داشتم. بنابراین (اول) نتوانستم بفهمم چه اشتباهی رخ داده است. اما بعد متوجه شدیم که این فرمانده ارتش پاکستان بود که در واقع این احساس را در آمریکا ایجاد کرد که من ضد آمریکایی هستم."
عمران خان در این مصاحبه در پاسخ به انتقادات مطرح شده از سرکوب مخالفان و آزادی بیان در دوران نخست وزیریاش به اینترسپت گفت: "در مورد وضعیت رسانه نمیتوان اتفاقات الان را با آن زمان مقایسه کرد. به گذشته نگاه کنید؛ دولت ما بیش از هر دولت دیگری مورد انتقاد رسانهها قرار گرفت. ما حتی یک ماه عسل هم نداشتیم. دلیلی این است که رسانههای قدرتمند در دست قدرتمندان و منافعی که خواستار تغییر نیستند، است. بنابراین لحظهای که برای تغییر اقدام میکردم، آنها به من حمله میکردند. بنابراین در درجه اول رسانهها در آن زمان کاملاً آزاد بودند. منظورم این است که آنچه در حال حاضر اتفاق میافتد را نمیتوان با اتفاقات آن زمان مقایسه کرد. آنها دارند رسانهها را تعطیل میکنند. یکی از بهترین روزنامهنگاران تحقیقی ما از پاکستان بیرون کشیده و سپس در کنیا ترور شد. امروز ۱۷ روز است که دومین روزنامه نگار تحقیقی برتر کشور ما ناپدید شده و هیچ کس نمیداند کجاست. و سپس برخی از مجریان یا روزنامه نگاران مطرح ناپدید شدند و با آنها بدرفتاری شده و سپس مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. چنین چیزی در زمان من هرگز اتفاق نیفتاد. و اکنون، البته، سانسور کامل رسانهها وجود دارد. ما به دوران دیکتاتوری نظامی بازگشتهایم. اما حتی دیکتاتوری پرویز مشرف با آنچه در حال حاضر در حال وقوع است قابل مقایسه نیست.
عمران خان در پاسخ به این سوال که چه درخواستی از آمریکا در زمینه دفاع از دموکراسی در پاکستان دارد، گفت: " آنچه من فکر میکنم دولت بایدن باید از آن دفاع کند ارزشهای مورد ادعای غرب است؛ دموکراسی، قانون اساسی، حاکمیت قانون. شکنجه در زندان در همه جا ممنوع است که در حال حاضر در پاکستان اتفاق میافتد. افراد من مورد شکنجه قرار گرفتهاند. سناتور ما شکنجه شد. یکی از کارکنان من را گرفتند و شکنجه کردند. بنابراین ضد شکنجه در زندان و مهمتر از همه، در دفاع از حقوق اساسی صحبت کنید. پس این تمام چیزی است که ما از آمریکا انتظار داریم. آمریکا که حافظ ارزشهای غربی است، فقط باید در مورد ارزشهای مورد ادعای خود صحبت کند. همان کاری که در زمان صحبتشان درباره چین و وقتی در مورد روسیه و اتفاقات هنگ کنگ صحبت میکنند انجام میدهند. منظورم این است که الان در پاکستان خیلی بدتر از اتفاقات آن کشورها اتفاق میافتد.
عمران خان ادامه داد: میدانید، این کشور ۵۰ سال است که مرا میشناسد. ۲۰ سال ورزشکار مشهور در این کشور بودم. کریکت مهمترین ورزش در پاکستان است و من ۱۰ سال در این ورزش کاپیتان بودم. من مدتی طولانی در کار رسانه بودم. و سپس به امور خیریه رفتم و بزرگترین مؤسسات خیریه را شامل بیمارستانهای مخصوص بیماران سرطانی و دانشگاه ساختم. بنابراین مردم من را خیلی وقت است که میشناسند. آنها میدانند که من عقب نشینی نمیکنم. اما کاری که آنها (مقامات پاکستان) انجام میدهند این است که به وضوح به من گفتهاند که هر اتفاقی بیفتد به تو اجازه داده نخواهد شد که دوباره به قدرت برگردی.
او اضافه کرد: بنابراین کاری که آنها اکنون انجام میدهند این است که دارند حزب را از بین میبرند. اما از بین بردن بزرگترین حزب سیاسی و تنها حزب فدرال در پاکستان به مثابه از بین بردن یک دموکراسی است. در واقع، این چیزی است که در حال وقوع است. قوه قضاییه پاکستان امروز در توقف این روند نقض حقوق اساسی کاملا ناتوان است. ما نزد دادگاه عالی کشور رفتیم. طبق قانون اساسی، انتخابات پنجاب - بزرگترین ایالت که ۶۰ درصد پاکستان را تشکیل میدهد - قرار بود در ۱۴ مه برگزار شود. اما دولت این نپذیرفت. منظورم این است که آنها حتی به دستورات دادگاه عالی کشور گوش نمیکنند. قضات برای افراد وثیقه صادر میکنند و بعد پلیس آنها را به پروندههای دیگر میکشاند. این رویه نقض تمام عیار حقوق اساسی در جریان است. فکر میکنم تلاشی است برای تضعیف من و حزبم به این هدف که نتوانیم در رقابت انتخابات شرکت کنیم. زیرا همه نظرسنجیها نشان میدهند ما اکثریتی گسترده را در انتخابات به دست خواهیم آورد. از ۳۷ رقابت انتخابات میاندورهای، حزب من در ۳۰ مورد از آنها بهرغم اینکه تشکیلات حاکم به کمک احزاب دولتی آمد پیروز شد. بنابراین، آنها میدانند که در یک انتخابات آزاد و منصفانه، ما فقط پیروزی قاطع کسب خواهیم کرد. از این رو، تمام این تلاشها از طرف آنها برای انحلال کامل حزب من و تضعیف آن صورت میگیرد به این هدف که نتواند در انتخابات شرکت کند.
نخست وزیر سابق پاکستان در ادامه این مصاحبه درباره رابطهاش با ارتش پاکستان گفت: " زمانی که من در قدرت بودم، متوجه شدم که نمیتوانید به ارتش بی اعتنا باشید. شما باید با آنها کار کنید، زیرا جایگاه آنها ۷۰ سال است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم تثبیت شده و آنها بر این کشور حکومت کردهاند. بنابراین من با فرمانده ارتش همکاری کردم. جدای از این واقعیت که او نمیفهمید حاکمیت قانون به چه معناست، یا نمیخواست بفهمد، یک رابطه کاری داشتیم. اینکه چه زمان و چرا او تصمیم گرفت زیر پایم را خالی کند و در چه مقطعی تصمیم گرفت که من برای کشور خطرناک هستم هنوز نمیدانم. اما در شش ماه گذشته او توطئه کرد تا از شر من خلاص شود. چرا او تصمیم گرفت رویکردش را عوض کند؟ چون او از نخست وزیر فعلی که با پروندههای فساد گسترده روبرو بود، حمایت کرد. پس چرا او تصمیم به انجام این کار گرفت؟ تصور من این است که او تمدید سمتش را میخواهد و نخستوزیر فعلی به او قولش را داده بود. حدس میزنم دلیلش همین باشد اما واقعاً، او بهتر از همه دلیلش را میداند و من نمیدانم.
عمران خان تاکید کرد: "منظور من این است که شیوهای که تا کنون پاکستان با آن اداره شده - یک نظام هیبریدی - دیگر نمیتوان کشور را با آن اداره کرد. ما اکنون با بدترین بحران اقتصادی تاریخ خود روبرو هستیم. من به ارتش، به فرمانده ارتش پیشنهاد مذاکره دادهام. اما تاکنون هیچ پاسخی نسبت به آن دریافت نکردهام. منظور من این است که نظام هیبریدی دیگر نمی تواند کارکرد داشته باشد. زیرا اگر یک نخست وزیر دارای حکم عمومی و مسئولیت است، باید دارای اختیار باشد. او نمیتواند در موقعیتی باشد که مسئولیت داشته باشد، اما عمده اختیارات در اختیار دستگاه نظامی باشد.