گروه سینمایی هنر و تجربه، در سال ۷۹۸ میلادی در شهر کیوتو پایتخت باستانی ژاپن، دروازهای ساخته شد به نام راشومون. راشومون بزرگترین دروازهی شهر کیوتو بود که پس از سقوط دولت کیوتوی غربی و تغییر پایتخت رو به ویرانی نهاد و نهایتا مبدل به پناهگاه دزدان و راهزنان و محلی برای رها کردن اجساد بیپناه گردید.
آکیرا کوروساوا فیلم راشومون را براساس دو قصهی کوتاه در بیشه و دروازهی شیطان نوشتهی رینوسوکه آکوتاگاوا ساخت.
یک سامورایی به همراه همسر خود از جنگلی عبور میکند. راهزنی به آنها حمله میکند. یک هیزمشکن، یک راهب و یک مامور هم جسته و گریخته چیزهایی از این واقعه را دیدهاند. حالا همهی این آدمها به همراه زن و روح سامورایی در محضر قاضی که ما مخاطبان باشیم، حاضر میشوند تا روایت خود را از این ماجرا نقل کنند. در تمام روایتهای ضد و نقیض راویان، یک چیز ثابت است: مرگ سامورایی.
اما کوروساوا در راشومون قصد ندارد تنها به بازگو کردن داستان قتل سامورایی بپردازد. به نظر میرسد او دغدغهای فراتر از این ماجرا دارد: جنایت و تجاوز.
ماهیت این مساله از زوایای مختلف قابل بررسی است، اما کوروساوا تنها از ۴ جنبه به بررسی و تحقیق آن میپردازد: راهزن، شوهر و زن که ۳ ضلع این حادثه را از یکسو تشکیل میدهند و ضلع چهارم مرد هیزمشکن که تنها شاهد ماجراست.
راویان حادثه به ۴ گونهی متفاوت داستانشان را تعریف میکنند و سوال بزرگ اینجاست که کدام یک از این ۴ روایت به درجهای رسیده که بتوان به آن اعتماد کرد؟ کوروساوا مطالبی را طرح میکند که در هالهای از رمز و راز نهفته است. گاهی به شکل مرجعی میمانند و گاهی مانند سراب بیننده را مفتون و مجذوب میکنند. اما قرارِ جهان ساختهشدهی کوروساوا بر آن است که کسی نتواند به صحت و سقم ماجرا واقف بشود. کوروساوا برای ساخت راشومون علاوه بر تکیهزدن به مفاهیم و خصلتهای عمیق و قدرتمند انسانی، از تکنیکها و تمهیدات تصویری پرشماری هم بهره برده است. به طور مثال او با تاشهایی از امپرسیونیزم شاعرانه فضاهای تحسینبرانگیزی را خلق میکند که بیننده را مسحور میکند. یا استفادهی استادانه از نماهای متضاد. استفاده از نماهای درشت و تاکید به پیوند مثلثی نمای زن، راهزن و شوهر که یکسان بودن اندازه، طول زمانی و القای حالت مثلث را تاکید میکند. برای کوروساوا تکنیک فید اوت به منظور القای مفهوم نابودی است و تکنیک دیزالو مفهوم گذشت زمان. مثل آنچه در پایان فیلم میبینیم. دو مرد زیر دروازه ایستادهاند. با چند دیزالو و استفاده از تکنیکی ماهرانه در زمانی بسیار کوتاه تصویر آنها به تدریج درشتتر و نزدیکتر میشود. این حرکت و اشاره که قراردادی به نظر میرسد، مخاطب را وادار به نگاه کردن و حس کردن گذشت زمان میکند.
حالا ۷۳ سال از ساخت راشومون میگذرد و همچنان روشنایی حقیقت از میان تاریکی قابل تشخیص نیست. واقعیت سرشت آدمی، حقیقت کدام است و قضاوت همچنان پاشنهی آشیل جوامع انسانی است که براساس آنها، بسیار آثار متنوع هنری خلق میشود. از این رهگذر فیلم راشومون منبع الهام کارگردانان بسیاری در جهان بوده که نزدیکترینشان به ما شاید، اصغر فرهادی باشد در فیلمهای دربارهی الی، جدایی نادر از سیمین و حتی فروشنده.