با این حال همانهایی که این نسخه را پیچیده بودند اکنون و بعد از 3، 4 سال دریافتهاند که جامعه افسرده و خموده سیاسی بسیار پرمخاطره است. این خطر آنگاه بیشتر رخ مینماید که به خاطر فقدان مجلس قوی که مطالبهگر خواست عمومی و ناظر بر رفتار دولت باشد، قوه مجریه پراشتباه، کمبهره، نارضایتی برانگیز، بیتوجه به افکار عمومی را حاکم میکند. کما اینکه هماکنون دولت رییسی مصداق تام آن است.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بیانگیزه کردن مردم برای مشارکت در انتخابات یک فرآیند مدتدار بوده. همه افراد و دستگاههایی که امیدی چون برجام را به نومیدی تبدیل کردند، مدال افتخار گرفتند. این مدال همین دولت رییسی است که بر سینه نصب کردهاند. یک دولت ضعیف هرگز از مجلس قوی خوشش نمیآید به همین دلیل بیانگیزگی دولت فعلی برای برگزاری انتخاباتی در تراز جمهوری اسلامی قابل فهم است.
اما نباید و نمیتوان اجازه داد انتخاباتی ضعیف به حفظ وضعیت فشل دولت سیزدهم کمک کند. روشنگری درباره لزوم انتخابات پرشور و آزاد، بهرهاش کمتر از راهیابی نمایندگان پرقدرت و باسواد و شجاع به مجلس نیست.