بهزاد نبوی دربارهی دیدگاه چهرههایی که از آنها با عنوان اعضای شورای میانهروها نام برده میشود نسبت به این ایده گفت: برای جا انداختن این ایده خیلی لازم نیست تلاش کنید، این آقایان هم چنین ایدهای را قبول دارند.
رئیس پیشین جبههی اصلاحات ایران گفت: اگر مشکلات اقتصادی کاهش پیدا کند مردم به مسائل سیاسی اقبالی نشان خواهند داد؛ در آن صورت امکان اینکه کارهایی مثل شورای میانهروها و ائتلاف نتیجه دهد، وجود دارد. اگر مردم به سمت صندوق رای بیایند چنین ائتلافهایی معنا پیدا میکند.
متن گفتوگوی با بهزاد نبوی را میتوانید در ادامه بخوانید:
مدتی است که ایدهی تشکیل شورای میانهروها با حضور آقایان خاتمی، روحانی، سیدحسن خمینی، ناطق نوری و علی لاریجانی مطرح شده است؛ دربارهی این ایده چه نظری دارید؟
در زمان تشکیل مجلس دهم چنین پیشنهادی را مصرّانه دنبال میکردم. در آن زمان نزد آقای دکتر عارف رفتم و به ایشان گفتم که «در مجلس، شما یک فراکسیون امید دارید و آنها هم یک فراکسیون با عنوان «رهروان ولایت». در کنار این دو فراکسیون یک فراکسیون «عقلانیت و میانهروی» هم تشکیل دهید که دربرگیرندهی فراکسیون امید و فراکسیون رهروان ولایت باشد که آن حدود ۴۰ نفر نمایندگان عضو جبههی پایداری در مجلس دهم علیرغم اینکه تعدادشان کم است نتوانند در مجلس نقش ایفا کنند».
آقای دکتر عارف این پیشنهاد را نپذیرفت چون تصور او این بود که در مجلس دهم فراکسیون امید اکثریت مطلق را در اختیار خود دارد و نیازی به آن ائتلاف نیست.
موضوع را با آقای خاتمی هم مطرح کردم، ایشان هم نظر مثبتی اعلام نکرد. کاملا ناامید شدم اما در عین حال به علی لاریجانی هم پیغام دادم که او پیشقدم شود.
او هم ظاهرا به واسطهام گفت من دربارهی همه چیز الّا ریاست مجلس حاضر به گفتوگو هستم، یعنی او هم ریاست مجلس را برای خود میخواست و در نتیجه پیشنهاد من با شکست روبرو شد.
بنابراین نیاز به توضیحات شما نیست و من از آن زمان چنین ایدهای را دارم. در میان اصلاحطلبان هم تاکید بر الفاظی مثل «اصلاحطلب عاریتی» و «اصلاحطلب ناب» و امثال آن نشانگر موضع منفی آنها نسبت به آن پیشنهاد است، اما کماکان من همان ایده را دارم.
اخیرا در بیانیهی پانزده مادهای، آقای خاتمی اشارهای به این موضوع کرده است. البته امروز نسبت به آن زمان شرایط متفاوتی دارد.
آن زمان که من این پیشنهاد را مطرح کردم با توجه به شرایط جامعه و امکاناتی که وجود داشت این ائتلاف میتوانست نتیجهی خوبی بدهد ولی الان خیلی امیدی ندارم. چرا که اصلا مردم در صحنه حضور ندارند و حتی اگر انتخابات نسبتا آزاد و رقابتی برگزار شود، هیچ ائتلافی منجر به پیروزی معتدلین و میانهروها، در انتخابات نخواهد شد.
البته بعضی از اصلاحطلبان معتقدند موضوع فقط رقابتی و آزاد بودن انتخابات نیست و باید معلوم شود که نهادهای انتخابی چه نقشی دارند. و باید نهادهای موازی با نهادهای قانونی انتخابی تعطیل شوند.
در بیانیهی ۱۵ مادهای آقای خاتمی هم مواردی از این دست آمده است، ولی نه همهی آنها به عنوان شرایط شرکت اصلاحطلبان در انتخابات. حال اگر انتخابات نسبتا آزاد و رقابتی شبیه انتخابات مجلس ششم، در غیاب اکثریت مردم برگزار شود، کار برای اصلاحطلبان و سایر میانهروها، بسیار دشوار خواهد بود.
اگر مشکلات اقتصادی کاهش پیدا کند مردم به مسائل سیاسی اقبالی نشان خواهند داد
چه ارزیابی از نظر مردم به انتخابات دارید؟
در شرایط فعلی من هیچ اثری از حضور مردم در انتخابات نمیبینم. مردم تا زمانی که مشکلات اقتصادی و معیشتی دارند به دنبال سیاست نمیروند. اگر آن مشکلات کاهش پیدا کند اقبالی به مسائل سیاسی نشان خواهند داد؛ در آن صورت امکان اینکه کارهایی مثل شورای میانهروها و ائتلاف نتیجه دهد، وجود دارد. اگر مردم به سمت صندوق رای بیایند چنین ائتلافهایی معنا پیدا میکند.
از توافق ایران و عربستان و یا انجام مذاکرات احیای برجام به جهت اینکه میتواند بخشی از مشکلات اقتصادی مردم را حل کند بسیار خوشحال میشوم. آقای روحانی پیش از رفتنش گفته بود که اجازه دهید احیای برجام انجام شود و از مزایای آن دولت آقای رئیسی استفاده کند. به او این اجازه داده نشد و حالا یک سال و نیم است که ما داریم تلاش و اصرار میکنیم اما ظاهرا طرف مقابل راه نمیدهد.
من امیدم به این است که اگر برجام احیا شود و وضعیت اقتصادی کمی تکان بخورد ممکن است مردم به مسائل سیاسی گرایش پیدا کنند. این موضوع هم مسبوق به سابقه است و انقلاب اسلامی ایران هنگامی نضج گرفت که وضعیت اقتصادی کشور در بهترین شرایط بود و نفت از حدود هشتاد سنت برای هر بشکه در دو مرحله به دوازده-سیزده دلار رسیده بود.
آن تز مارکسیستی که فقر و گرسنگی موتور محرکه انقلاب است اشتباه است. تغییر و تحول هنگامی ایجاد میشود که طبقهی متوسط کمی جان بگیرد و وارد میدان شود. طبقهی نسبتا آگاهی که، به دلیل شرایط اقتصادی نمیتواند به چیزی جز تامین زندگی خود و خانوادهاش فکر کند. اما اگر چنین شرایطی پیش نیاید تزی که دنبال آن هستید و من هم طرفدار آن هستم، خیلی نتیجه نخواهد داد.
فکر میکنید افرادی که از آنها با عنوان شورای میانهروها نام برده شده چه دیدگاهی نسبت به این ایده دارند؟
البته دیدارهای متعددی بین این شخصیتها که در شورای میانهروها نام بردید بدون حضور آقای علی لاریجانی برگزار شده ولی به عنوان یک پروژه که این دیدارها به طور دائم برگزار شود و رابطهای ارگانیک همراه با دستور کار باشد، نبوده است. برای جا انداختن این ایده خیلی لازم نیست تلاش کنید و این آقایان هم چنین ایدهای را قبول دارند.
در صورت تشکیل شورای میانهروها واکنش حاکمیت به آن چگونه خواهد بود؟
بخشهایی از حاکمیت از تشکیل چنین شورایی خشنود نیستند و دوست دارند که همهی آنهایی که به نوعی با آنها زاویه دارند منفرد و تنها و بی ارتباط با هم باشند. و هر اقدامی را که سبب تجمیع قدرت در بین کسانی باشد که حتی زاویهای کوچک هم ممکن است با آنها داشته باشند برنمیتابند.
جریان اصلاحات دربارهی انتخابات امسال چه تصمیمی خواهد گرفت؟
اعلام نظر در مورد حضور یا عدم حضور در انتخابات و چگونگی حضور احتمالی، هنوز زود است. باید صبر کرد و دید که در چند ماه آینده، نگاه مردم به انتخابات و سیاست چگونه خواهد شد.
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم در اثر رد صلاحیتها، آنچنان دچار فقر کاندیدا بودند که کاندیداهای خود در تهران را با آگهی اینترنتی پیدا کردند و در فهرست قرار دادند (اتفاقا از بهترین نمایندگان آن مجلس هم شدند)، فعالانه شرکت کردند، اما در مجلس یازدهم که انواع کاندیداها را داشتند پای صندوق رای نرفتند.
دلیل آن برخورد متفاوت این بود که، در انتخابات مجلس دهم نظرسنجیها گویای مشارکت قابل قبول مردم در انتخابات بود، ولی شرایط شرکت مردم عکس مجلس قبل آن بود.
نظرسنجیها نشان میدهد که در انتخابات پیش رو نیز مشارکت مردم حداقل در شهرهای بزرگ و مراکز استان کم است. از سوی حاکمیت هم مواضعی که نشانهی انتخابات آزاد و رقابتی باشد، اتخاذ نشده است.
دربارهی موضوع مذاکرات احیای برجام و خبرهای غیررسمی که دربارهی آن منتشر میشود چه نظری دارید؟
به نظر میرسد وضعیت اقتصادی به صورتی است که ناچار هستند به سمت احیای برجام بروند. البته طرف غربی هم به احیای این توافق نیاز دارد.
در کل مسائل هستهای تاکنون میلیادها دلار برای کشور هزینه داشته است، بدون آنکه منفعت متناسب با این هزینه نصیب کشور شده باشد. در حال حاضر حاکمیت به دنبال این است که برجام به جایی برسد، اما متاسفانه به نظر میرسد مسئولین مذاکرات، نه اعتقاد به برجام دارند و نه تجربهی کافی برای انجام مذاکره دارند.
البته گفته میشود مواضع آقای امیرعبداللهیان نسبت به مذاکرات مثبت است اما قدرت او آنقدر نیست که بتواند کار را به نتیجه برساند.