آمارهای رسمی که روز گذشته اعلام شد، حاکی از آن است که آمار اعتیاد دانشآموزان در ایران ابعاد عجیب و مخوفی به خود گرفته و طبق همین آمار رسمی بیشترین اعتیاد دانشآموزان به الکل است. اگرچه مبنای این آمار ستاد مبارزه با موادمخدر است، اما برخی کارشناسان این حوزه آمارهای اعلامی از سوی مسئولان کنونی را بیپایه و اساس میدانند. البته آمارهای بیانشده براساس شیوعشناسی اعتیاد در سال ۱۳۹۵ است و شیوعشناسی جدید در حال اجراست، بنابراین مشخص نیست بعد از احصاء آمارهای جدید وضعیت در این زمینه بهتر یا بدتر شده است. با این حال با توجه به اخبارهای متعدد و آمارهای زیاد از مسمومیتهای الکلی میتوان به صورت نسبی بیان کرد که علاوه بر دسترسی آسان و سریع به مواد الکلی ولو تقلبی، جامعه آماری مصرفکننده آن نیز افزایش یافته است.
محمد جمالو، معاون پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر با حضور در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد: «براساس آمار سال ۱۳۹۵، در حوزه دانشآموزی ۱/۲ درصد جمعیت دانشآموزان دچار شیوع موادمخدر بودند که اعتیاد در بین دانشآموزان هنرستانی بیشتر بود و ۱۵/۰ درصد دانشآموزان هنرستان شیشه، ۳۶/۰ درصد حشیش، ۹۶/۰ درصد ماریجوانا و ۴/۵ درصد مصرف الکل داشتند.» او با اشاره به اینکه شیوعشناسی اعتیاد هر ۵ سال یکبار انجام میشود و شیوعشناسی جدید در حال اجراست، افزود: «دانشآموزان دبیرستان ۱۹/۰ درصد مصرف شیشه، ۲۴/۰ درصد حشیش، ۵۷/۰ درصد ماریجوانا و ۵۳/۳ درصد مصرف الکل داشتند همچنین ۳۹/۵ درصد جامعه فعال کشور یعنی ۴ میلیون و ۴۰۲ هزار و ۸۰۰ نفر در سنین ۱۵ تا ۶۴ سال آلودگی به اعتیاد دارند و این رقم در کل دنیا نیز تقریباً بدین صورت است.»
مهری ساداتموسوی، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی نیز به موضوعات تکاندهندهای درباره اعتیاد اشاره کرده و گفت: «مدل اعتیاد در دهه اخیر تغییر کرده و سن اعتیاد کاهش پیدا کرده و به ۱۰ سال رسیده است. همچنین اعتیاد، زنانه شده، در کنار این موارد قیمت پایین موادمخدر، صنعتی شدن و تغییر الگوی مصرف موادمخدر را شاهد هستیم، بهعنوان مثال خانوادهها تصور میکنند که فرزندشان در اتاق خود و در فضای امن است، اما در حال مصرف موادمخدر صنعتی است.» این آمارها در حالی اعلام میشود که فروش سیگار و الکل به کودکان و نوجوانان ممنوع است، اما خرید و فروشها بهصورت غیررسمی انجام میشود و شاید به همین دلیل است که فروش الکل به کودکان و نوجوانان، غیرقابل کنترل شده است.
فاجعه کاهش سن اعتیاد به ۱۰ سال
هومان نارنجیها، مدیرکل سابق پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر در گفتگو با هممیهن این آمار را غیرقابل اتکا دانسته و تاکید کرد: «اینکه میگویند آمار اعتیاد به ۱۰ سال رسیده، اشتباه است. در تمام دنیا آمار میانگین را براساس طیف سنی حساب میکنند. از جامعه آماری سوال میشود که اولین بار که ماده غیرقانونی مصرف کردید، چندساله بودید؟ باید میانگین سن و سال را در نظر گرفت. در تمام دنیا حدود ۲۲ سال است. بهعنوان مثال بچهای ۵ ساله هم داریم که پدرش به او تریاک میدهد. باید بگوییم سن اعتیاد ۵ ساله است؟»
او با تاکید بر اینکه آمار اعتیاد باید براساس میانگین سنی اعلام شود، افزود: «میانگین در دنیا ۲۲ تا ۲۳ سال است و تلاش میکنند که سن اعتیاد را افزایش دهند و ۱۰ سال طول میکشد که سن اعتیاد از ۲۲ به ۲۳ سال افزایش یابد و جوانان دیرتر مصرف موادمخدر را شروع کنند. اگر سن اعتیاد در ایران به ۱۰ سال رسیده باشد، یک فاجعه بزرگ رخ داده است. در یک برهه زمانی کوتاه از ۲۳-۲۲ سال سن اعتیاد به ۱۰ سال رسیده است. چنین موضوعی شدنی نیست. در این سنین – ۱۰ سال - اعتیاد دیده شده، اما سن شروع اعتیاد در کشور نیست. آماردهنده سن اعتیاد را با سن مصرف اشتباه گرفته است.»
نارنجیها با اشاره به آمار اعلامشده درباره الکل نیز گفت: «میدانید اینکه میگویم ۵۳/۳ درصد دانشآموزان در ایران معتاد به الکل هستند، یعنی چه؟ یعنی اینکه دانشآموزان هر روز الکل مصرف میکنند. آمار معتادان به الکل در تمام ایران به ۵۳/۳ درصد نمیرسد. الکلخور داریم، اما الکلی نداریم که نتواند الکل را کنار بگذارد. این آمارها باید اصلاح شود، چون این آمار مصرفکنندگان است.»
مدیرکل سابق پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر در واکنش به این اظهارنظر که «در اتاق ماندن کودکان فضای امن مصرف را ایجاد میکند» گفت: «این اظهارنظر باید مبتنی بر سند گفته شود. اینکه تعدادی از بچهها گفتهاند که ما در اتاقمان مواد مصرف میکنیم را نمیتوانیم به کل جامعه تسری دهیم و بگوییم اتاقها شده مکان مصرف کودکان. این اظهارنظر عجیب و غریب است و باید اصلاح شود. آمارهای مطرحشده و اظهارنظرها باید مبتنی بر مستندات باشد.»
نوجوانان درگیر جامعه در حال گذار هستند
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران نیز درباره اعتیاد و مصرف الکل بیندانشآموزان به هممیهن گفت: «دانشآموزان جزو قشر حساس جامعه محسوب میشوند که به آموزههای تربیتی نیاز دارند. بیشترین پاسخگویی نیز باید به همین نسل جوان و نوجوان – دانشآموزان رده راهنمایی – انجام شود. متاسفانه جامعه، نهاد خانواده و نهادهای اجتماعی مانند آموزش و پرورش و رسانه نسبت به نیازهای روحی، روانی و اجتماعی دانشآموزان پاسخگو نیستند.»
او با اشاره به اینکه از سوی دیگر برخوردها نیز بهصورت کاملاً سلبی و با تکیه بر تئوریهای وحشت است، افزود: «همیشه درباره سوءمصرف موادمخدر و الکل صحبت میشود. در حقیقت جامعه ما براساس تئوری وحشت به مطالبات نسل جوان و نوجوان پاسخ میدهد و همواره تلاش میشود در خانواده، مدرسه و رسانه از وحشت گرایش یک نوجوان به سمت یک پدیده مثل موادمخدر یا الکل صحبت شود. درحالیکه هیچ آگاهی بینشی و مهارتی به این نوجوان داده نمیشود.»
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران تاکید کرد: «در واقع نوجوان ما امروز با تلمبار شدن و تراکم از هیجانات پاسخداده نشده مواجه است و نه فضای فرهنگی مناسب برای پاسخگویی به این هیجانات پیش روی خود میبیند و نه فضای ورزشی و اجتماعی لازم. سبکهای تربیتی نیز در جامعه ما از اسلوب خاص و مؤثری برخوردار نیستند. در واقع کودک و نوجوان امروز درگیر جامعه در حال گذار است که ریشههای ارزشی تربیتی خود را از دست داده و با سبکهای جدید نیز سردرگم شده و هویت اصیل خود را گم کرده است. ماهیتاً ارتباط ثابت و درستی با نوجوان نداریم.»
محمدی با اشاره به اینکه با نوجوان فقط به صورت سلبی برخورد میکنیم، افزود: «همیشه به او میگوییم حق نداری با جنس مخالف ارتباط برقرار کنی، حق نداری با موادمخدر یا الکل روبهرو شوی، چون خطرناکند. از خطر این موضوعات میگوییم، اما روشها و مهارتها را به او نمیآموزیم که در مواقع بحرانی و چالش به روشهای ناکارآمدی مانند الکل و موادمخدر گرایش پیدا نکند. اینجاست که یک نوجوان با مجموعهای از هیجانات پاسخ داده نشده سردرگم میشود و روی آنچه منع شده حساس میشود تا آن را تجربه کند؛ آنهم با کسب استقلال بر مبنای ظرفیتهایی که پیدا میکند. کاستیهای نظام تربیتی در نهادهای اجتماعی مانند خانواده، آموزش و پرورش و رسانه وجود دارد که آگاهی و بینش به فرزندان منتقل نمیکنند، بلکه همه درصدد انتقال ترس هستند.»
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه یک نوجوان را با تکیه بر مسائل ایدئولوژیک و مذهبی از مصرف الکل میترسانند، گفت: «هیچوقت در زمینه ماهیت، مضرات و حتی مزایای الکل و موادمخدر صحبت نمیشود و نمیگویند که موادمخدر در زمینه دارو استفاده میشود. حتی درباره سرمستی، نئشگی و سرخوشی ابتدایی و زودگذر استفاده از موادمخدر یا الکل با نوجوانان توضیح داده نمیشود. صرفاً او را میترسانند.»
محمدی تاکید کرد: «در شرایط کنترل و نظارت مصرف الکل در جامعه حوزه پیشگیری را رها کرده و مقابله را مطرح کردیم و مقابله هم روشی موفق نبوده است. اینقدر که الکل و موادمخدر در دسترس همگان وجود دارد، نقل و نبات در دسترس نیست. در نظام ناکارآمد که جز هیجان و رقابت به دانشآموز منتقل نمیکند، نوجوان با همسالان خود ارتباط میگیرد و، چون برمبنای احساس و در سن هویت و استقلالیابی نوجوان است برای کسب هویت مستقل تلاش میکند که خود را اثبات کند که به سمت الکل گرایش پیدا میکند.»
او با اشاره به تغییر الگوی مصرف موادمخدر، افزود: «غافلیم از اینکه مافیای پشت پرده موادمخدر و الکل برای سودهای آنچنانی خود الگوی مصرف را تغییر میدهند و جامعه نقشی ندارد که یک روز با تریاک از مرزهای شرقی کشور جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد و یک روز با شیشه در لابراتورهای داخلی. تغییر الگوی مصرف برمبنای تحولات اجتماعی توسط مافیا تعریف میشود. به همین دلیل است که الکلهای دستی، ناسالم و الکلهای پلمب خارجی وارد کشور میشود.»
محمدی درباره اینکه کودکان در اتاق تنها هستند و به مواد مخدر گرایش پیدا میکنند، گفت: «این دیدگاه درستی نیست و غیرعلمی است. برای نوجوانی که مهارتهای محافظت از خود را آموزش دیده تفاوتی نمیکند در اتاق تنها باشد یا خیر. مهم این است که ارتباط سالم بین والدین، نظام آموزش و پرورش و رسانه با فرزندان وجود داشته باشد.»
هممیهن