آفتابنیوز : آفتاب- آلکسی فننکو*: هفته گذشته ایالات متحده به ایران از آمادگی خود برای از سرگیری مذاکرات با تهران درباره برنامههای هستهای خبر داد. 24 فوریه «دنیس راس» به مقام دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در زمینه سیاست در خلیج فارس منصوب شد. او به عنوان طرفدار رایزنیها با ایران شناخته میشود.
27 فوریه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد که واشنگتن برای تماسها با همه کشورهای خاورمیانه و از جمله سوریه و ایران آماده است. ظاهراً ایالات متحده میتواند در آینده نزدیک، به تهران بسته جدید امتیازات اقتصادی، در عوض تعلیق روند غنیسازی اورانیم و بازگشت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای را پیشنهاد کند.
این علامتها از سوی کاخ سفید باعث نگرانی روسیه شد که جدیداً رآکتور اول نیروگاه اتمی بوشهر را راه اندازی کرد. واشنگتن بارها سعی کرده است روسیه را از بازارهای آیندهدار بیرون کند. ایالات متحده، روسیه را بهخاطر صدور فناوریهای هستهای به هند و کره شمالی سرزنش میکرد ولی خود آمریکاییها با رغبت در توسعه انرژی اتمی این دو کشور شرکت کردند. آیا ایالات متحده سعی میکند بازار ایرانی را هم از روسیه بگیرد؟
واقعاً نزدیکی روابط با ایران میتواند برای واشنگتن بسیار سودآور باشد. ذخایر نفت و گاز ایران میتواند آلترناتیوی برای رژیمهای سلطنتی بیثبات منطقه خلیج فارس شود که از اسلامگرایان افراطی هم حمایت میکنند. ایران برای ایالات متحده دسترسی مستقیم به نفت و گاز منطقه خزر را فراهم خواهد کرد. گفتگو با تهران میتواند شیعیان رادیکال عراقی را آرام کند که بر ایجاد دولت خود طبق الگوی ایرانی تأکید میکنند.
در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی (1979-1953)، ایران شریک اصلی آمریکا در خاورمیانه بود. ازسرگیری روابط با تهران میتواند به عنوان حرکت مهم دولت اوباما تلقی شود. ولی اکنون برای آمریکا رسیدن به توافق با ایران از هر کشور دیگر جهان دشوارتر است. پس از انقلاب اسلامی سال 1979، مجموعهای از اختلافات و تضادها حل نشدنی بین تهران و واشنگتن قرار گرفته است. لذا رئیس کنونی کاخ سفید با وجود جذابیتهای گفتگو، احتمالاً به خط رویارویی با ایران ادامه خواهد داد.
اولاً، دولت جرج بوش بحران درباره برنامه هسته ارزان را به عنوان سابقهای برای بازنگری آینده در قرارداد عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تلقی کرده بود. از سال 2003 کاخ سفید پیشنهاد میکرد که مقررات رفتار بینالمللی در زمینه انرژی اتمی طراحی شود. این سند شامل چهار اصل بود:
- امتناع از اورانیم با غنای بالا و استفاده از اورانیوم با غنای پایین،
- جایگزینی همگانی رآکتورهای آب سنگین با رآکتورهای آب سبک،
- امتناع از صدور فناوریهای چرخه سوخت هستهای به کشورهایی که تا 1 ژانویه 2004 بر آن مسلط نشده باشند،
- منع توسعه فناوریهای غنیسازی اورانیم و تولید پلوتونیوم برای کشورهای متخلف این قرارداد.
در هفتمین کنفرانس بررسی اجرای قرارداد عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) در سال 2005 کشورهای دیگر پیشنهادی آمریکایی را رد کرده بودند. لذا واشنگتن مایل است تا کنفرانس سال 2010 اصل خلع سلاح اجباری متخلفین «خطرناک» (خطرناک از نظر آمریکا) را در عرف بین المللی بگنجاند.
قطع اجباری برنامه غنیسازی اورانیم در ایران باید نکته کلیدی این برنامه شود. لذا امتناع از فشار بر تهران به معنی اعتراف واشنگتن به ناکامی اصلاحات قرارداد عدم گسترش سلاح های هستهای (NPT) خواهد بود.
ثانیاً، ایالات متحده در سال 1980 قول داده بود به هر وسیله ممکن از رژیمهای سلطنتی اهل سنت منطقه خلیج فارس دفاع کند. این کشورها ایران را منشأ خطر اساسی برای خود میدانند زیرا ایران خود را به عنوان تنها دولت شیعه جهان مطرح میکند.
ثالثاً، در آمریکا مخالفت روانشناختی شدیدی با ایران به خاطر حوادث 1979 و تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان و نیز جنجال «ایرانگیت» که نزدیک بود به برکناری رونالد ریگان از مقام ریاست جمهوری منجر شود، وجود دارد.
رابعاً، امتناع از اعمال فشار بر تهران موج جدید بحث درباره «بحران رهبری آمریکایی» را سبب خواهد شد. رسانههای گروهی آمریکا بارها موضوع ضربات پنتاگون به تاسیسات هستهای ایران را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. از سرگیری غنیسازی اورانیم، آغاز تولید صنعتی آب سنگین، راهاندازی آبشاری از سانتریفیوژها و راهاندازی رآکتور اول نیروگاه اتمی بوشهر به عنوان «بهانه برای جنگ» اعلام شده بود. ولی واشنگتن همیشه فقط به اظهارات شدید بسنده میکرد.
تلاش دولت اوباما برای رسیدن به توافق با تهران یک بار دیگر نشان خواهد داد که «آمریکا ترسید».
جمهوریخواهان از این فرصت استفاده کرده و دمکراتها را به «تسلیم آمریکا» متهم خواهند کرد. شرکتهای آمریکایی بیمیل نیستند که بازار هستهای ایران را از آن خود سازند. ولی این سناریو باعث تغییرات رادیکال در خاورمیانه و از دست رفتن متحدان کلیدی آمریکا خواهد شد. سناریویی بیشتر واقعیت دارد که آمریکاییها سعی کنند ایران را به متوقف کردن برنامه غنیسازی اورانیم وادار کنند.
دمکراتهای آمریکایی همیشه راحتتر از جمهوریخواهان به زور متوسل میشدند. اگر ایران پیشنهاد دولت اوباما را رد کند، اوباما چطور رفتار خواهد کرد؟
*پژوهشگر ارشد انستیتوی مسایل امنیت بینالمللی آکادمی علوم روسیه
مترجم: بیبایف