کد خبر: ۸۵۵۱۰۳
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۷
گزارشی از یک‌سال سخت برای روزنامه‌نگاران، محدودیت‌ها، شکایت‌ها و ادامه بازداشت دو خبرنگار

ما متهمیم!/ روزنامه‌نگاری در حبس

روز خبرنگار در حالی فرا رسید که حدود ۳۲۰ روز از بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی می‌گذرد.
ما متهمیم!/ روزنامه‌نگاری در حبس
آفتاب‌‌نیوز :

روزنامه سازندگی نوشت: امروز ۱۷ مرداد، روز خبرنگار است؛ روزی که حتی حرمت نام‌گذاری آن هم زیر سوال رفته است؛ چرا که حکومت طالبان که دستش به خون ایرانیان زیادی از جمله شهید خبرنگار محمود صارمی آلوده بود، اما سفارتخانه افغانستان در ایران تسلیم آن‌ها شد. حالا خبرنگاران در ایران تحت فشار متحجرانی هستند که کوتاهی‌شان را گردن مطبوعات و خبرنگار می‌اندازند.

اگر خبرنگاری خبر فسادی را منتشر کند، اولین نفری است که بازداشت می‌شود، اگر خبرنگاری خبر کشته شدن ناحق کسی را منتشر کند، اولین کسی است که پرونده قضایی پیش از مجرم یا مجرمان علیه‌اش تشکیل می‌شود، اما اگر از خبرنگار حقی ضایع شود شاید آخرین نفری باشد که کسی او را می‌بیند. او آخرین نفری است که وضعیت اسفبار معیشت‌اش برای مسئولان اهمیت دارد، او حتی آخرین نفر هم نیست وقتی که؛ برای بار هزارم در ۱۰ سال کاری بیکار می‌شود و موضوع نداشتن امنیت شغلی‌اش، تیتر رسانه‌ها می‌شود. خبرنگار در ایران هیچ چیز نیست و در هیچ جای معادلات جایی ندارد مگر زمانی که در مملکت حادثه‌ای رخ می‌دهد و برای اینکه ابعاد ماجرا بیش از حد گسترده نشود یا جزئیات دیگری منتشر شود باید زبان به دهن گیرد و یا باقی روز‌های عمرش را در دخمه زندان بگذراند. آن هم در روزگاری که مطبوعات ایران سال‌هاست مرجعیت رسانه‌ای خود را به رسانه‌های خارجی باخته‌اند و در اذهان ملت ایران یا دروغگو خطاب می‌شود یا فردی که اگر حرفی بزند به سرعت به سمت راهروی زندان راهنمایی می‌شود، پس خبرنگار در ایران یا دروغ می‌گوید یا جرأت ندارد هر چیزی را بگوید. اما سیاست‌گذاران نمی‌دانند که هر چه مطبوعات داخلی را محدود کنند، آب به آسیاب رسانه‌های خارجی می‌ریزند، اما هیچ‌گاه جریان انتشار اخبار در دنیای کنونی متوقف نخواهد شد و تنها سرویس‌های خبری یا کشور‌های دیگر خبر را آن‌طور که خود می‌خواهند، راهبری می‌کنند. در عین حال آقایان نمی‌دانند که اگر به خبرنگاران مجال دهند علاوه بر اینکه هر خبرنگارنمایی نمی‌تواند انتشار خبر را دستمایه اخاذی کند، کشور ما از غول هفت‌سر فساد رها می‌شود و نور شفافیت، توسعه و آرامش بر کشور خواهد تابید. به اضافه آنکه خبرنگار مانند مردم دیگر غم نان دارد و زیر سایه مشکلات عدیده کمر خم کرده و فقط به خاطر دلبستگی به این شغل بی‌آب‌ونان و آینده و عاقبت همچنان قلم می‌زند هر چند ما همیشه متهمیم...

روزنامه هم‌میهن نیز نوشت: هفدهم مردادماه سال گذشته الهه محمدی و نیلوفر حامدی، جایزه برگزیده‌شدن گزارش‌های‌شان را از دست اساتید روزنامه‌نگاری در انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران گرفتند و حالا پشت دیوار‌های بلند زندان اوین، به انتظار صدور حکم‌شان نشسته‌اند. ۳۶۵ روز پیش، آن‌ها را برای نوشتن گزارش‌های «قتل با اسم رمز ناموس» درباره زن‌کشی و «این گزارش تنش درد می‌کند» درباره سقط جنین، انتخاب کردند، برای‌شان دست زدند و عکس‌شان در چندین روزنامه در کنار سایر خبرنگاران، منتشر شد. آن‌ها خبرنگاران روزنامه‌های رسمی و داخلی بودند که تقدیر شدند و حالا نام‌شان به‌عنوان دو خبرنگار بازداشتی از اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه سال گذشته، در سرخط خبرهاست. الهه و نیلوفر را در ارتباط با انتشار گزارش و خبر‌هایی درباره مرگ مهسا امینی، اواخر شهریورماه سال گذشته بازداشت کردند و هفته گذشته سخنگوی قوه‌قضائیه اعلام کرد که موضوع اتهامی دو خبرنگار بازداشتی، ارتباطی با حرفه خبرنگاری ندارد؛ موضوعی که با واکنش‌های گسترده در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد. آن‌ها بلاتکلیف‌ترین روزنامه‌نگاران بازداشتی از سال گذشته‌اند.

روزشمار بازداشت و آزادی روزنامه‌نگاران روی میز انجمن صنفی روزنامه‌نگاران است؛ روزشماری که اسامی ۷۶ فعال رسانه‌ای و عکاس در آن دیده می‌شود. تعدادی از آن‌ها با قرار وثیقه آزاد و گروهی هم عفو شدند. بخشی از آن‌ها هم در انتظار برگزاری جلسه دادگاه‌شان نشسته‌اند. موج گسترده بازداشت خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای از ۲۹ شهریورماه سال گذشته همزمان با آغاز اعتراضات شروع شد؛ فهرستی طولانی که نام‌های یلدا معیری عکاس خبری، هدی توحیدی، علیرضا خوشبخت، جبار دست‌باز، سمیرا علی‌نژاد، روح‌الله نخعی، ایمان به‌پسند، مجتبی رحیمی، احمد حلبی‌ساز، سامان غزالی، فرشید قربان‌پور، امیرحسین بریمانی، آریا جعفری، نسترن فرخه، دنیا راد، سیاوش سلیمانی، صفیه قره‌باغی، فهیمه نظری، سجاد رحمانی، مهدی امیرپور، مریم وحیدیان، میلاد علوی، مهدی قدیمی، نسیم سلطان‌بیگی، مریم شکرانی، افشین امیرشاهی، نگین باقری و الناز محمدی در آن به‌چشم می‌خورد. از میان خبرنگاران بازداشت‌شده حالا در کنار نیلوفر حامدی و الهه محمدی، اسامی ویدا ربانی، کامیار فکور، نازیلا معروفیان، زهرا و هدی توحیدی به‌چشم می‌خورد؛ آن‌ها یا منتظر حکم نشسته‌اند یا در حال گذراندن آن هستند. حبس تعزیزی، ارائه خدمات عمومی رایگان، تهیه پژوهش، منع خروج از کشور، منع استفاده از تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی، منع اقامت در استان تهران و شلاق، تنها بخشی از مجازات‌های در نظر گرفته شده برای این افراد است.

به فهرست بلندبالای بازداشت و صدور حکم برای خبرنگاران، باید چندین‌نفر دیگر را هم اضافه کرد؛ افرادی که در چندهفته‌گذشته یا احضار شده‌اند یا در پی شکایتی، برای‌شان حکم صادر شده است. مثل بهروز بهزادی، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه اعتماد که در پی شکایتی به ۶ ماه حبس محکوم شد و بعد این‌حکم، به یک‌سال ممنوعیت فعالیت رسانه‌ای تبدیل شد. یا مرضیه محمودی، سردبیر سایت تجارت نیوز که در پی شکایت حمید رسایی، نماینده پیشین مجلس برایش ۲۴ میلیون تومان جریمه نقدی و یک‌سال تبعید به تربت‌جام صادر شد. در کنار آن‌ها خبر محکومیت سعیده شفیعی و نسیم سلطان بیگی هم آمد؛ سه‌سال و ۷ ماه حبس در کنار ممنوعیت خروج از کشور و عضویت در گروه‌ها. برای علی پورطباطبایی، سردبیر سایت خبری قم نیوز، به‌دلیل پیگیری ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان در قم، دادگاه برگزار و اخیرا هم خبرنگاری با شکایت اداره ورزش به دادسرا احضار شد.

همچنان سال سخت

اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی و رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران است، او به صحبت‌های اخیر قوه‌قضائیه درباره پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی اشاره می‌کند و می‌گوید این صحبت‌ها درباره اینکه دستگیری این دو خبرنگار به‌دلیل کار خبری شان نیست، قابل‌دفاع نیست: «حتی اگر حکمی صادر شود، پرونده باید به دادگاه تجدیدنظر برود؛ شاید آنجا قاضی دادگاه بگوید که تمام اتهامات بی اساس بوده است. این مسائلی که مطرح می‌شود برای جامعه‌مطبوعاتی هم پذیرفته نیست.» او می‌گوید پیش‌ازاین هم انجمن صنفی روزنامه نگاران در بیانیه‌های مختلفی اعلام کرده بود که اگر این دو روزنامه نگار اتهام‌شان روزنامه نگاری نیست، چرا پس‌از فعالیت روزنامه نگاری‌شان بازداشت شده اند.

بااین‌همه، اما رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران تاکید می‌کند که در یک‌سال گذشته شرایط برای رسانه‌ها و به‌صورت مشخص خبرنگاران، همچنان سخت است و دوران سیاه روزنامه نگاری ادامه دارد: «دوران سیاه روزنامه نگاری، تمام نشده و یک‌دست سازی سیستم بیشترین فشار و تمرکزش روی بازداشت، حذف و طرد و در گزینه جدیدی، تبعید روزنامه نگاران است، این‌ها فشار مضاعف بر خبرنگاران است: «دولت یا دستگاهی که باید مسئول امور کشور باشد، تمرکزش را روی روزنامه نگاران گذاشته است. حکم آقای بهزادی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد با بیش از ۵۵ سال فعالیت رسانه‌ای یکی از آنهاست، چنین فردی را می‌خواهند از فعالیت رسانه‌ای محروم کنند بدون اینکه دلیل قابل‌توجه و دفاعی داشته باشند.» منتجبی می‌گوید که قبلا از روزنامه‌ها شکایت می‌شد، اما حالا صرف‌نظر از روزنامه، شکایت‌ها متوجه خبرنگاران و سردبیران هم می‌شود. البته آمار دقیقی از این شکایت‌ها وجود ندارد.» به گفته سردبیر روزنامه سازندگی، در گذشته معمولا از خود روزنامه‌ها شکایت می‌شد، اما حالا صرف نظر از روزنامه، شکایت‌ها متوجه خود خبرنگاران و سردبیران آن‌ها نیز هست: «روزنامه نگاری حفاظی در ایران ندارد، این درحالی‌است که در تمام دنیا روزنامه نگاری حفاظ دارد، فرد وسط جنگ بگوید روزنامه نگار است، به او اجازه تردد می‌دهند؛ در ایران، اما خبرنگار آماج حملات مختلفی است. وقتی می‌بینند خبرنگاری، خبری منتشر کرده، به‌جای‌اینکه بروند مشکل را حل کنند، از روزنامه نگار شکایت می‌کنند و بازداشت‌اش می‌کنند.» او ادامه می‌دهد: «زمانی‌که سرعت اتفاقات سیاسی تند می‌شود، معمولا از یک مکانیزم نخ نمای بازداشت چند روزنامه نگار استفاده می‌کنند تا با آن پیام ترس را به جامعه رسانه‌ای بدهند. درحالی‌که حالا این وضعیت از دست خارج شده و دیگر قابل کنترل نیست. بررسی‌ها نشان می‌دهد در یک‌سال گذشته بیش از ۱۰۰ خبرنگار بازداشت شده اند، با این دستگیری‌ها هم، اما جریان اطلاع رسانی متوقف نمی‌شود و مثل آب مسیرش را پیدا می‌کند. با بازداشت و تهدید و ارعاب و احضار، مسئله حل نمی‌شود.» به‌گفته این روزنامه نگار، هزینه توقیف روزنامه زیاد و دستاوردش کم است: «واقعیت این است که درحال‌حاضر روزنامه نگاران مهم‌تر از روزنامه‌ها شده اند. آن‌ها صدای‌شان را از هر پلتفرم و شبکه اجتماعی‌ای به مردم می‌رسانند. دیگر منتظر نمی‌مانند روزنامه‌ای منتشر شود یا خبر روی سایت قرار گیرد.» به‌اعتقاد او، رسانه در ایران درست مثل انگشت ششم است و سیستم علاقه‌ای به آن ندارد، چراکه یک ایراد را نشان می‌دهد. در کشور هم همیشه اینطور بوده است، به‌همین‌دلیل بیشترین تهدید‌ها و توقیف‌ها شامل رسانه‌ها می‌شود، تعداد خبرنگاران بازداشتی بیشتر از افراد سیاسی است و تعداد روزنامه‌های توقیف‌شده از فیلم‌های توقیف‌شده بیشتر است.

خبرنگاران خطرناک نیستند

اوایل مردادماه بود که خبر آمد بهروز بهزادی، مدیرمسئول ۷۸ ساله روزنامه اعتماد در پی شکایت قرارگاه ثارالله، به ۶ ماه حبس محکوم شده است. حبس، اما به یک سال ممنوعیت فعالیت رسانه‌ای تغییر کرد. شکایت از او به‌دلیل انتشار مطلبی در این روزنامه بوده است. او حالا به هم میهن می‌گوید، بازداشت روزنامه نگاران همیشه بوده، حالا هم ادامه دارد. نمونه آن الهه محمدی و نیلوفر حامدی است. او معتقد است، باید مطبوعات آزاد گذاشته شوند تا سطح رسانه بالا رود. اگر مسئولان کشور به این مسائل توجه کنند هم خودشان سود می‌برند، هم بچه‌های مطبوعات: «مشکل ما این است که مسئولان شغل روزنامه نگاری یا به‌طورکل کار رسانه‌ای را اصلا نمی‌شناسند. فعالیت یک‌خبرنگار، درست مانند یک فرد اطلاعاتی است؛ او برای کار‌های امنیتی می‌خواهد اطلاعات جمع کند، اما خبرنگار برای کار مطبوعاتی و رسانه ای‌اش. تا خبرنگاران به‌دنبال اطلاعات می‌روند، به او مشکوک می‌شوند و می‌گویند چرا رفتی؟ چرا نوشتی؟ ما نه جاسوس هستیم، نه می‌خواهیم به مملکت لطمه‌ای بزنیم.»

بااین‌همه او تنها مشکل خبرنگاران را بازداشت و احضار نمی‌داند و می‌گوید وضعیت معیشت خبرنگاران هم به‌اندازه بازداشت آن‌ها مهم است: «وضعیت به‌گونه ای‌شده که مدیران‌مسئول بی پول شده اند، به‌دلیل سانسور و محدودیت ها، مطالب مهم چاپ نمی‌شوند و اگر مطلب مهمی چاپ نشود، جلب‌توجه نمی‌کند درنتیجه درآمدی هم برای رسانه ندارد. ازآن‌طرف نیاز به روزنامه‌های کاغذی پایین رفته و همه نگاه‌ها به‌سمت رسانه‌های اینترنتی است. همین موضوع سبب‌شده تا درآمد رسانه‌های مکتوب کم شود. مجموع این مسائل روی معیشت خبرنگاران تاثیر می‌گذارد. درحالی‌که روزنامه نگاران در کشور‌های دیگر بهترین درآمد را دارند. البته مدنظر ما کشوری مثل پاکستان نیست.»

معیار برخورد؛ بازتاب در رسانه‌های خارجی

مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق است و خبرنگارش، نیلوفر حامدی از شهریورماه سال گذشته در بازداشت است. او به هم میهن می‌گوید که مشکل اصلی، رسانه‌های خارج از کشور است، این‌ها شده اند معیار و ملاک برای برخورد با رسانه‌های داخلی: «اگر رسانه‌های داخلی گزارشی تهیه کردند و آن گزارش در شبکه‌های اجتماعی چرخید، می‌آیند یقه ما را می‌گیرند که چرا این گزارش را منتشر کردیم. آخرین‌مورد آن هم گزارشی بود که در این روزنامه با تیتر «هر ۴ روز یک زن کشی» بود که سراغ‌مان آمدند. این درحالی‌است که گزارش موثق بود و اطلاعات آن از رسانه‌های داخلی جمع آوری شده بود. در آخر هم با وجود ارائه اسناد، پرونده به دادسرا ارسال شد. برای ما سوال است که چرا مسئولان به این موضوع توجه نمی‌کنند که مرجعیت رسانه‌ای نباید از کشور خارج شود، باید تعاملی میان دولتمردان و رسانه‌ها ایجاد شود و جلوی این حرکت‌ها گرفته شود.» به‌گفته او، طی حوادث سال گذشته تنها در ۲۰ روز، دومیلیون نفر به دنبال کننده‌های رسانه ایران اینترنشنال اضافه شدند. مردم برای دسترسی به اطلاعات به‌سمت رسانه‌های خارجی می‌روند، چون فکر می‌کنند رسانه‌های داخلی محدود هستند. این مسائل دامن همه را می‌گیرد.» رحمانیان هم می‌گوید که روند شکایت از روزنامه‌ها همچنان ادامه دارد، معیاری برای این برخورد‌ها وجود ندارد و کاملا سلیقه‌ای عمل می‌شود.

او درباره اینکه این وضعیت چقدر می‌تواند بر تمایل دانشجویان رشته روزنامه نگاری برای ادامه فعالیت در این رشته تاثیر بگذارد، می‌گوید به‌هرحال این اتفاقات بی تاثیر نیست، اما اینطور هم نیست که این در بسته شود. این حوزه همیشه عاشقانی داشته است و نمی‌گذارند صحنه خالی شود.

دانشجویان رشته روزنامه نگاری و ارتباطات، اما نظر دیگری دارند. آن‌ها می‌گویند طی یک‌سال اخیر دانشجویان روزنامه نگاری با خبرنگاران آشناتر شده اند و خطرات این رشته را بیشتر از قبل می‌شناسند. بااین‌حال، اما همچنان علاقمندند. عسل دولتیاری، دانشجوی ترم ششم رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است، او اخبار بازداشت و احضار خبرنگاران و شکایت علیه رسانه‌ها را دنبال می‌کند و به هم میهن می‌گوید، انگیزه اش برای کار در رسانه بیشتر هم شده است. او سال گذشته برای مدتی کار رسانه‌ای کرده، اما در پی اتفاقاتی که رخ داد، ناامید شد و دست از کار کشید. او ۲۲ ساله و ورودی سال ۹۹ است و می‌گوید که قطعا اتفاقات اخیر، آن‌ها را ترسانده، اما این ترس منجر به توقف نشده است: «به‌هرحال باید یکسری از افراد راه را برای بقیه باز کنند.» وهاب امت‌محمدی، دانشجوی ترم آخر رشته روابط‌عمومی دانشگاه علامه طباطبایی است. او هم می‌گوید، دانشجویان این‌دانشگاه بسیار فعال هستند و اتفاقاتی که برای خبرنگاران در یک‌سال اخیر رخ داد، منجر شد تا آن‌ها با این افراد آشنا و اهمیت ماجرا را متوجه شوند. او می‌گوید مجموع این‌مسائل، دانشجویان را آگاه‌تر کرده است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین