سیاستهای تلویزیون در سالهای اخیر، با موجی از انتقادهای کوچک و بزرگ همراه بوده است. یکی از انتقادهایی که در تمام این سالها به تلویزیون وارد بوده و رسانه ملی را در برابر خود، خلعسلاح کرده، سیاست کنار گذاشتن بزرگان و سلبریتیهایی، چون عادل فردوسیپور، مهران مدیری، رامبد جوان، احسان علیخانی، رضا رشیدپور، محمدرضا گلزار و ... بوده است.
تلویزیون هر بار که چنین مسائلی مطرح میشد عنوان میکرد که این چهرهها کنار گذاشته نشدهاند و میتوانند با این رسانه همکاری کنند، اما چون هیچ برنامهای با حضور این چهرهها به روی آنتن نمیرفت، این ادعای رسانه ملی، پشتوانه عملیاتی به خود نمیدید.
داوران برنامه پرمخاطب «عصر جدید» به تهیه کنندگی احسان علیخانی
اکنون، اما انتشار اخیار غیررسمی بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور به قاب تلویزیون، موج جدیدی از بحثها در قبال سیاست جدید رسانه ملی را تقویت کرده است. این یک اصل حرفهای در تمام رسانههای سمعی و بصری جهان است که آنها، نهایت تلاش خود را برای بهرهمندی از نیروهای خود به عمل آورده و از حضور آنها، برنامههای پرمخاطبی را به تولید میرسانند.
موافقت با حضور محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور، یک گام رو به جلو در مسیر اعتمادسازی بیشتر تلویزیون با مخاطبان خود محسوب شده و به بیشتر شدن مخاطبان و البته رضایتمندی از این رسانه میانجامد
در تلویزیون ما، روند حذف چهرههای شناختهشده طی یک برهه محدود رقم خورد و در یک بازه زمانی، تقریبا تمام چهرههای معروف سالیان اخیر تلویزیون، از روند برنامهسازی کنار گذاشته شدند و یا کنار رفتند. این غیبت ناگهانی، خیلی به چشم مخاطبان آمد و همان زمان این شائبه پررنگ شد که تلویزیون، اعتقادی به ستارههای خود ندارد و طبق همان اصل نانوشته برخورد و مواجهه با کسانی که بین مردم قطبیتی پیدا کردهاند، نسبت به حذف آنها قدم برداشته است.
عدمتوضیح مکفی تلویزیون در کنار تداوم روند غیبت این چهرهها سبب شد تا این شائبه، به یقینی نسبی تبدیل شده و، چون این چهرهها، عهدهدار برنامههای پرمخاطب تلویزیون بودند، ناگهان آمار مخاطبان این رسانه، با افت ملموسی مواجه شد. روندی که تا امروز نیز ادامه پیدا کرده و اتفاقهای خوبی را برای تلویزیون رقم نزده است.
اما حالا انتشار خبر حضور این ۲ مجری در برنامههای آتی تلویزیون، موجی را به وجود آورده است. این تلقی که هر رسانهای میتواند بدون حضور چهرههای شناختهشده و مردمی خود، به مخاطبان گسترده و انبوه برسد، جایی در قاموس جهانی رسانه نداشته است. همچنانکه رسانه ملی نیز در چند سال اخیر با صرف هزینههای زیاد جز در چند مورد نتوانست برندسازی چندانی داشته باشد.
یکی از پرمخاطبترین برنامههای اخیر تلویزیون، حسینیه معلا بوده است که آمار مخاطب چند وقت اخیر تلویزیون را نیز به نفع خود جابجا کرد. حال اگر این برنامه، از حضور کارشناسان مداح شناختهشده بهره نمیبرد، آیا این میزان موفقیت، نصیب این برنامه میشد؟ احتمالاً خیر؛ بنابراین بهرهمندی از چهرههای شناختهشده، اهرم و ریسک مطمئنی است که تلویزیونها در سراسر جهان، ولو با صرف هزینههای گزاف، به آن روی آورده و نتیجه مطلوب و دلخواه خود را از آن میگیرند.
مداحان شناخته شده در برنامه حسینیه معلا
قطعا موافقت با حضور این ۲ چهره مشهور، یک گام رو به جلو در مسیر اعتمادسازی بیشتر تلویزیون با مخاطبان خود محسوب شده و به بیشتر شدن مخاطبان و البته رضایتمندی از این رسانه میانجامد. کسانی هم که مخالف این نوع برنامهسازی هستند باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که تلویزیون، رسانه مخاطبان انبوه است و باید تمامی سلایق را در نظر بگیرد. مهمتر از آن اینکه، تلویزیون در رقابت فراملی، باید خود را با فرمول جهانی وفق داده و با برخی شاخصها سازگاری پیدا کند؛ بنابراین نمیتوان رسانه بزرگی، چون تلویزیون را نسبت به خواست بسیاری از مخاطبان بیتفاوت بود؛ بنابراین باید این اتفاق را به فال نیک گرفت و منتظر گامهای بعدی تلویزیون در مسیر اعتمادسازی بیشتر و رسیدن به مخاطب انبوه بود.