پرسپولیس نسبت به فصل قبل که در دو بازی اول نه گل زد نه برنده شد، این فصل پیشرفت کرد و با سه امتیاز به دست آمده از هفته اول و بسته نگه داشتن دروازه خود شرایط بهتری نسبت به شروع فصل قبلش رقم زد، اما کیفیت فنی بازی و باگهایی که در عملکرد تیم هم در فاز حمله هم در فاز دفاع وجود داشت دلواپسیهایی را نسبت به شرایط فنی پرسپولیس ایجاد کرد.
در نقطه مقابل حتماً میتوان به این واقعیت استناد کرد که معمولاً در بازیهای هفتههای ابتدایی و بخصوص مسابقه نخست، تیم به خاطر خروج از تمرینات پیشفصل و تغییراتی که ایجاد شده از نظر بدنی و هماهنگی در فرم خوبی قرار ندارد، اما در هر دو مورد سؤالهایی جدی میتوان طرح کرد که ابهامات را بیشتر میکند.
پرسپولیس تمرینات خود برای فصل جدید را از ۱۴ تیرماه آغاز کرد و با وجود تأخیر یک هفتهای در شروع لیگ حدود یک ماه تمرین کرد و با انجام ۷ بازی تدارکاتی آماده پیشفصل شد. در این میان نکته اینجاست که بر اساس متد تمرینی جدید در پیشفصل و با توجه به زمان کمی که پرسپولیس در اختیار داشت تمرینات بدنسازی از روز اول شدید و سنگین نبود. بر اساس متد جدید بدنسازی، در تمرینات پیشفصل کار با توپ از همان روز اول در تمرین انجام میشود آیتمهای تمرینی ترکیبی از کارهای بدنی و کار با توپ است و اینطور نیست که مثل سالهای دور خبری از تپهنوردی و پلهنوردی و کارهای سخت بدنی در دو سه هفته ابتدایی باشد و دو سه هفته بعدی تمرینات پیشفصل به کار با توپ و بازیهای تدارکاتی اختصاص پیدا کند. گواه این امر اینکه اولین بازی تدارکاتی پرسپولیس مقابل شمس آذر قزوین تنها ۶ روز بعد از شروع تمرینات این تیم برگزار شد و تیم یحیی بهصورت میانگین هر ۵-۴ روز یک بازی تدارکاتی داشت و اینطور نبود که بگوییم تمرینات پیش فصل آنقدر سنگین بوده که بازیکنان به لحاظ بدنی فرم خوبی ندارند و اصطلاحاً بدنشان برای بازی ۹۰ دقیقهای ول نکرده است.
نکته دوم بحث هماهنگی است که معمولاً در مقابل تغییرات زیاد مطرح میشود، اما پرسپولیس تغییر عمدهای نداشت که این مسأله بتواند توجیهی بر عملکرد نگرانکننده تیم یحیی در مصاف اول فصل باشد. ترکیب اولیه پرسپولیس فقط دو بازیکن جدید را در خود داشت؛ یکی محمدحسین کنعانیزادگان در قلب دفاع و دیگری شهاب زاهدی در نوک حمله. تازه از بین این دو نفر کنعانیزادگان دو سال قبل و با برخی از این نفرات بازی کرده و فضای تیم، خواستههای یحیی و شکل کلی کار تیم را میشناخت و حداقل در مورد او نمیتوان مسأله ناهماهنگی را بهعنوان یک فکت در نظر گرفت.
با رد نسبی این دو مسأله شاید یکی از مهمترین دلایل کیفیت نه چندان بالای پرسپولیس در این مسابقه افت عملکرد برخی ستارههای تیم در فاز حمله بود. پرسپولیس فصل قبل بهترین بازیهایش را زمانی انجام داد که ترابی و امیری در بالاترین فرم ممکن قرار داشتند و سروش رفیعی و سعید صادقی از خواب زمستانی برخاسته و کیفیت بهتری ارائه میکردند. در آن مقطع با داشتن یک میلاد سرلک کمنوسان در مرکز زمین و خط دفاعی که همه جوره به هارمونی رسیده بود، پرسپولیس یک مهاجم تشنه و آماده بهنام عیسی آلکثیر هم داشت که کار تیم در گلزنی را راه میانداخت، اما از این جمع غیر از یکی دو نفرشان مثل عیسی و گولسیانی که جدا یا نیمکتنشین شده بودند کدام یک از نفرات همان فرم ایدهآل قبلی را ارائه کردند؟
پرسپولیس با وجود تملک توپ به اندازه کافی که مهمترین ویژگی تیمهای یحیی در فصول اخیر بوده و همچنان بدان اصرار میورزد، در این مسابقه هم به حریف خود موقعیت داد هم شانس گلی قطعی چندانی نساخت. مشکل دوم یعنی عدم خلق موقعیت کافی در دوسوم فصل قبل وجود داشت تا اینکه ستارهها فرم بهتری پیدا کردند و تیم در هفت بازی آخر متحول شد و به سوی قهرمانی تاخت، اما در بیشتر بازیها مشکل خلق موقعیت در فاز حمله وجود داشت و فقط با تمرینات بیشتر و بالا رفتن کیفیت ستارهها شرایط بهتر شد.
در سوی مقابل، اما مشکل فاز دفاعی تا حدودی نگرانکننده بود و اگر فخرالدینی، تبریزی و لیموچی قدردان موقعیتهای خود بودند نتیجه تغییر میکرد و خبری از اولین کلین شیت فصل نبود تا نگرانیهای غالباً پنهان امروز در پی نخستین پیروزی، صراحتاً بیرون بزند و انتقادها گلمحمدی را نشانه بگیرد. پرسپولیس فصل قبل بهترین عملکرد دفاعی را در لیگ برتر داشت و اصلاً با پشتوانه همین اتفاق قهرمان شد، اما اگر قرار باشد به تیمی در قواره آلومینیوم اراک سه موقعیت گل بدهد در مصاف با تیمهای بزرگتر چه در لیگ خودمان چه لیگ قهرمانان آسیا چه وضعیتی خواهد داشت؟