کد خبر: ۸۵۵۸۶
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۵:۳۲
ضمن انتقاد دوباره از خالی شدن حساب ذخیره ارزی مطرح شد

روحانی: مگر می‌شود با دنیا ارتباط نداشت و دور کشور دیوار کشید؟

مسؤولان اول مساله را بفهمند و بعد قضاوت کنند
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: دکتر حسن روحانی، گفت: «به انزوا بردن کشور چه افتخاری دارد؟ مگر می‌شود با دنیا ارتباط نداشت و دور کشور را دیوار کشید؟ افتخار در تعامل با جهان با حفظ اصول است».

به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب، دکتر روحانی در همایش بحران اقتصادی جهان و تاثیر آن بر نظام بین‌الملل که صبح امروز در سالن همایش‌های مرکز تحقیقات استراتژیک آغاز شد، با اشاره به اینکه درباره بحران پولی- مالی که به تدریج به یک بحران اقتصادی تبدیل شد. بحث‌های فراوانی طی ماههای اخیر انجام شده است، اظهار داشت: «رونق و یا رکورد جزء لاینفک نظام سرمایه‌داری است و گریزی از آن نیست، چه آنکه این نظام در طول 200 سال گذشته، بحرانهای فراوانی را پشت سرگذرانده و حتی گفته می‌شود که در مجموع طی 200 سال گذشته، 400 بحران در برابر این نظام بوده است که از آنها عبور کرده است و در پرمرحله‌ای خود اصلاحی داشته است».

روحانی تصریح کرد: «همواره این گونه بوده است که با ایجاد هر بحرانی، اصلاحات وتغییراتی هم در ساختار نظام بین‌الملل و هم در نحوه عمل و دستورالعمل‌ها به وجود آمده است».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک با بیان اینکه شاید صحبت کردن از ابعاد بحران اخیر چندان ضرورت نداشته باشد، افزود: «عده‌ای از کارشناسان معتقدند که در 100 سال اخیر شاهد بحرانی این چنینی نبوده‌ایم حتی این بحران را از نظر وسعت امواج از بحران 1930 هم گسترده‌تر می‌دانند».

روحانی افزود: «علی‌رغم اینکه درباره دوره این بحران هم اختلاف‌نظرهای فراوانی وجود دارد. اما حداقل معتقدند که در سال جاری میلادی 2009 ما از این بحران خارج نخواهیم شد و عده‌ای معتقدند که ممکن است،‌کیفیت این روند از سال 2010 آغاز شود».

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به رکود، ورشکستگی‌های متعدد، کاهش قیمت سهام، بحران بورس و ... در پی آن بحران در تولید بازار سرمایه،‌اعتبارات،‌ تولید و اشتغال ناشی از بحران اقتصادی اخیر و پرداختن به هر یک از آنها را نیز حائز اهمیت دانست.

عضو مجلس خبرگان رهبری سپس به 4 محور مهم درباره آثار بحران اقتصادی جهانی بر نظام سیاسی بین‌المللی پرداخت.

روحانی اولین مساله حائز اهمیت را در کنار بحران اقتصادی اخیر، بحث جهانی شدن و یا جهانی‌سازی دانست و افزود: «با همه اختلاف نظر‌هایی که درباره نوع نگاه به مقوله جهانی‌سازی یا جهانی شدن وجود دارد، در این زمینه نظرات مختلفی وجود داشته و دارد، ‌از ایده‌آلیست‌ها گرفته تا رئالیست‌ها از رفتارگرایان تا فرارفتارگرایان،‌ از نظریه‌ای که می‌گفت جهانی شدن همان تکامل لیبرال دموکراسی یا پایان تاریخ است، تا آنهایی که جهانی شدن و جهانی سازی، را به شکلی از تقسیم کار نوین در نظام بین‌الملل می‌دانند و تا آنهایی که به اصطلاح به عنوان رئالیست‌ها اظهارنظر کرده و گفته‌اند که در کنار این موضوع (جهانی‌سازی یا جهانی شدن) اهداف سیاسی و نظامی مطرح و اهداف سیاسی و نظامی مولد این پدیده شده است و تا آنهایی که معتقد بودند پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات و نرم‌افزارهای رایانه‌ای و اینترنت است که ما را به وادی جهانی شدن برده است و تا بحث گسترش ارتباطات انسانی، ناشی از پیشرفت‌های ایجاد شده در عرصه‌ اقتصادی، سیاسی،‌ فرهنگی که می‌گفتند این گسترش ارتباطات به دنباله‌اش جهانی شدن اجتناب‌ناپذیر است».

رئیس کمیسیون سیاسی- دفاعی- امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام سپس با اشاره به یک بحث اساسی که همواره وجود داشت که "آیا جهانی شدن یا جهانی‌سازی یک واقعیت است یا به قول بعضی‌ها یک پندار" تصریح کرد: «وقوع بحران اقتصادی اخیرا کمتر تردیدی باقی می‌گذارد که جهانی شدن، یا جهانی‌سازی به هر حال یک واقعیت است، حال به حق یا ناحق. چه کسی فکر می‌کرد که یک بحران در وام رهنی مسکن در آمریکا تبدیل به یک بحران سراسری در همه جهان شود و یک مساله مالی و بانکی به سراسر اقتصاد جهانی سرایت نماید»؟

وی افزود: «موسسات مالی یا بانک‌ها در آمریکا اشتباه کردند و وام‌های پرخطر را پذیرفتند و قبول کردند و به افرادی وام دادند که هیچ پشتوانه‌ای اعم از دارائی، شغل و یا درآمد برای بازپرداخت وام آنها وجود نداشت و روز به روز هم این گونه وام‌هایی پرخطر افزایش پیدا کرد و در مدت چند سال از 2001 تا 2006،‌ سهم این وام‌ها از 54 درصد به 75 درصد افزایش پیدا کرد و بر اساس نظر اقتصاددانان وقتی چیزی به صورت تصنعی بالا می‌رود، این پدیده تصنعی تبدیل به حباب می‌شود که عمر آن کوتاه است. که آموزه‌های قرآنی ما هم به ما می‌گوید (اما الزبد فیذهب جفاء) که حباب‌های روی آب هیچ‌گاه باقی نمی‌مانند و این آب است که باقی می‌ماند».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ادامه داد: «شاید اولین نتیجه از این بحران اقتصادی اخیر این باشد که بپذیریم اقتصاد جهان، نوعی به هم تنیدگی پیدا کرده که البته نباید نوع این تنیدگی را در همه کشورها دقیقا مانند هم دانست؛ هرچه کشورها مولدتر و فعال‌تر و در صحنه بازار جهانی بیشتر حضور داشته باشند و هرچه رابطه کشورها با کشورهای صنعتی بیشتر باشد به طور طبیعی تنیدگی آنها با اقتصاد جهانی و مسائل فراروی آن بیشتر خواهد بود».

روحانی تاکید کرد: «بدیهی است که براساس این اصل هر کشوری که رابطه قوی‌تری با دنیا دارد به هنگام منفعت سود بیشتری کسب می‌کند و در مواقع ضرر، به طور طبیعی ضرر بیشتری تحمل خواهد کرد؛ و هر کشوری که مقداری از فعالیت‌های اقتصادی جهانی فاصله بگیرد، در شرایط ایده‌ال از مواهب این ارتباط بی‌بهره می‌ماند و هنگام ضرر هم آسیب کمتری متوجه آن کشور می‌شود».

وی افزود: «بر اساس واقعیت موجود کشوری نمانده است که از ضرر و زیان این بحران اقتصادی مصون مانده باشد».

عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: «علی‌رغم اینکه قطعا یکی از آثار بحران اقتصادی اخیر باور جهانی‌سازی یا جهانی شدن است و این برای نخبگان و برخی صاحب‌نظرانی که در کشور ما هنوز هم چنین مسائلی را مورد تردید قرار می‌دهند بسیار مهم است،‌ گرچه ممکن است در دنیا برای بسیاری این گونه مباحث بدیهی و روشن باشد،‌ اما گاهی در جامعه ما مورد تردید قرار می‌گیرد».

روحانی سپس با اشاره به مباحثی که عدم تعامل با دنیا را تبلیغ می‌کردند و در بحران اخیر درصدد برگزاری جشن ملی در داخل کشور بودند افزود: «برخی می‌گویند که ما با دنیا چه کار داریم؟ دنیا چه ربطی به ما دارد؟ حتی بعضی‌ها در این بحران اخیر می‌خواستند جشن ملی به پا کنند، آنها گفتند که مجازات الهی فرا رسید،‌ تازیانه خدا صدا ندارد و حالا ببنید چه بلایی برسر غرب آمد و به چه مصیبتی مبتلا شدند و این ما هستیم که همه باید بیاند و صف ببندند و از ما بپرسند که چگونه باید دنیا را اداره کرد»!

وی ادامه داد: «هرچند هم‌زمان با بروز بحران اقتصادی اخیر،‌ حرفهایی از روی بی‌توجهی به مسائل اقتصادی زده شد و ضمن ابراز خوشحالی، حتی ادعای اداره جهان توسط آنها هم مطرح شد، اما دیری نپایید که دریافتیم که این طوفان متوقف نشده و همه جا را در می‌نوردد و کم‌کم به خاورمیانه اطراف ما و به کشور ما هم سرایت کرد».

روحانی اولین اثر بحران اقتصادی اخیر برای کشورهایی مانند ایران را در کاهش قیمت نفت، محصولات پتروشیمی،‌ فولاد و بسیاری دیگر از فرآورده‌ها و کالاها دانست و افزود: «این کاهش قیمت‌ها اولین معضل را در بودجه‌ریزی امسال،‌ برای سال آینده نشان داد و اگر حرف دلسوزان اثری می‌گذاشت و سه سال درآمد 190 میلیارد دلاری نفت به درستی استفاده می‌شد امروز مشکلی نداشتیم».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک در ادامه گفت: «اگر در این سه سال طبق برنامه عمل می‌کردیم هم اکنون 150 میلیارد دلار درآمد ارزی در حساب ذخیره ارزی می‌داشتیم و آنگاه به راحتی می‌توانستیم از این بحران اقتصادی عبور کنیم».

نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی فلسفه حساب ذخیره ارزی را پس انداز کردن درآمد ارزی کشور در سالهایی که قیمت نفت بالا بوده برای سالهایی این چنینی ارزیابی کرد و گفت: «نمایندگان ملت در مجلس با این هدف برنامه سوم را تصویب کردند که با توجه به غیرقابل اتکا و اعتماد بودن درآمد نفت و فراز و نشیب‌های قیمت نفت، در سالهایی که منابع ارزی بیشتر است، ذخیره‌سازی برای سالهای بحرانی انجام شود که متاسفانه این کار انجام نشد».

روحانی با اشاره به اینکه عده‌ای در کشور پیش‌بینی نفت 200 دلاری را برای این روزها می‌کردند و براساس آن اصلا عقیده‌ای به عاقبت‌اندیشی برای شرایط بحرانی نداشتند، تصریح کرد: «اما این بحران این درس بزرگ را برای ما داشت که باید به نظرات کارشناسان که در واقع سرمایه‌های ملی کشور هستند توجه کرد».

وی افزود: «سرمایه کشور فقط ریال و ارز نیست، بالاتر از ثروت تفکر،کارشناس و صاحب‌نظر است که نباید آن را به تاراج بگذاریم. مردم زندگی خود را پای کارشناسان ما ریخته‌اند تا درس بخوانند و تجربه بیاموزند و متخصص شوند تا از آنها بهره‌برداری و استفاده شود، حال آنکه همه آنها را از صحنه‌های اصلی اداره کشور دور کرده‌اند».

نایب رئیس مجلس پنجم با بیان اینکه «ما این کارشناسان و سرمایه‌های ملی را برای اینکه در این شرایط از تخصص، فکر و نظرات آنها استفاده کنیم، در نظر داشتیم»، گفت: «متاسفانه بهره‌گیری لازم از نظرات کارشناسان در سالهای اخیر نشد که جای تاسف فراوان دارد».

روحانی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه پس از این همه فراز و نشیب وسعی و خطا لااقل براساس پدیده جهانی‌سازی یا جهانی شدن اصل ارتباط و تعامل با دنیا را بپذیریم ادامه داد: «نشود که علیرغم این درسهای بزرگ مقاله بنویسیم و به انزوا افتخار کنیم و بگوییم خطای بزرگ دولت‌های قبلی این بود که رابطه ایران با جهان را گسترش دادند و افتخار ما این است که کشور را به سمت انزوا بردیم».

نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه دین، فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی و ایرانی ما همواره تعامل با دنیا را به ما کرده است و ایران همواره به عنوان کشوری تمدن‌ساز مطرح بوده که با جهان ارتباط و تعامل داشته، این سئوال را مطرح کرد که «به انزوا بردن کشور چه افتخاری دارد؟ مگر می‌شود با دنیا ارتباط نداشت و دور کشور را دیوار کشید. افتخار تعامل با جهان با حفظ اصول است».

روحانی با بیان اینکه پس از بحرانهای اخیر قطعا پیوستهایی به بحث جهانی شدن ضمیمه خواهد شد که یکی از آنها پیوست نظارت و هدایت جهانی است، گفت: «قطعا دنیا متوجه شده است که تنها صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی کافی نیستند و نهاد نظارتی قوی‌ برای اقتصاد جهان مورد نیاز است».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نکته دوم پراهمیت درباره آثار بحران اقتصادی جهانی بر نظام بین‌الملل را آشکارشدن، ناکارآمدی های ابرقدرت‌ها در عرصه‌های جهانی دانست واضافه کرد: «این بحران معلوم کرد که ابرقدرت بودن در عرصه جهانی، دوام چندانی ندارد و خیلی استوار نیست. آنچه که فکر می‌شد یک ابرقدرت همیشه و همه جا ابرقدرت است و قادر است معضلات را از قبل به خوبی پیش‌بینی کند معلوم شد که این چنین نیست بنابراین آشکار شد که گاهی ابرقدرت‌ها هم نمی‌توانند پیش‌بینی درستی داشته باشند و هم نمی‌توانند پیروز صحنه باشند. بنابراین فراز و نشیب‌های فراوانی در توانایی آنها وجود دارد».

روحانی با بیان اینکه در 8-7 سال گذشته، سپتامبر همواره برای آمریکا یک ماه سیاه بوده چه اینکه در سال 2001،‌ حادثه برج‌های دو قلو پیش آمد و در سال 2008 هم مجددا حادثه‌ای تلخ برای آمریکا، در 15 سپتامبر رقم خورد، تصریح کرد: «حادثه 11 سپتامبر آسیب‌پذیری دستگاه امنیتی آمریکا را نشان داد و امکان بروز ناامنی را در قلب یک ابرقدرت آشکار کرد و یک ضربه شدید امنیتی به آنها وارد شد و به دنبال آن ضربات بعدی به آنها وارد شد».

روحانی گفت: «در واقع پس از 11 سپتامبر مشخص شد که دستگاه امنیتی آمریکا آن‌چنان که گفته می‌شود قوی نیست و این تصور که لااقل نیویورک و منهتن مکان‌های امنی درآمریکا هستند نیز معلوم شد که نادرست است».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک با بیان اینکه حمله به برج‌های دو قلوی تجارت جهانی در سال 2001 ضربه شدید امنیتی به آمریکا وارد کرد و پس از آن ضربات بعدی نیز وارد شد، تصریح کرد: «‌آمریکا پس از آن حملاتی را به افغانستان و عراق انجام داد اما توفیق چندانی به دست نیاورد و هم‌چنین در ماجرای جنگ 33 روزه و 22 روزه‌ غزه که اسرائیل به طور نیابتی از طرف آمریکا در آن‌ها شرکت داشت مواجه با شکست مفتضحانه‌ای شد».

روحانی با بیان این‌که امروز امنیت در عراق به خاطر فداکاری مردم این کشور است نه سربازان آمریکایی افزود: «اگر ایستادگی و مقاومت ملت عراق و اقوام مختلف این کشور نبود هیچ وقت امنیت به عراق باز نمی‌گشت».

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه "آمریکا فکر نمی‌کرد به طور ناگهانی خسارت سه تریلیون دلاری را در یک زمان کوتاه متحمل شود" افزود: «به همین دلیل است که امروز بسیاری از مقامات امنیتی و سیاسی آمریکا بحران اقتصادی را یک موضوع امنیتی تعبیر می‌کنند. امروز برخی معتقدند قدرت از نیویورک به واشنگتن منتقل خواهد شد و دیگر قدرت اقتصادی آمریکا کارایی ندارد».

روحانی به گفته‌ بسیاری از مقامات آمریکایی اشاره کرد که بر اساس آن، بی‌ثباتی ناشی از بحران اقتصادی درآمریکا و همسایگان‌شان تهدیدی بزرگ‌تر نسبت به تروریسم است؛ وی در همین راستا گفت: «این برای اولین‌بار است که آمریکا بحث امنیت خود را به عاملی به جز تروریسم وابسته می‌داند و ظاهرا آمریکا برای حل مشکل اقتصادی بیشتر به سمت رقبا می‌رود تا متحدانش».

عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه با اشاره به اینکه برخی معتقدند اوباما گام‌های اولیه برای ورود چین به گروه هشت را فراهم می‌کند، تصریح کرد: «مناسبات میان قدرت‌ها در واگرایی‌ها و هم‌گرایی‌ها به دنبال بحران اقتصادی در دنیا تغییر پیدا می‌کند و معتقدم سفرهای متقابل مقامات آمریکایی به پکن، جایگزین سفرهای رئیس‌جمهور آمریکا به انگلستان خواهد شد».

روحانی کشورهای تولید کننده نفت که ضرر زیادی را به دلیل این بحران متقبل شده‌اند، مساله دیگری دانست که بحران اقتصادی بر آن تاثیر می‌گذارد و گفت: «با بروز بحران اقتصادی نیاز جهان به نفت 8 تا 10 درصد کاهش یافته است».

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک به اثرات بحران مالی بر بخش صنعت نیز اشاره کرد و گفت: «در بخش صنعت در بسیاری از کشورها در بدبینانه‌ترین حالت 50 تا 75 درصد صنعت خوابیده است و در حال حاضر از 450 میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری در بخش کشف و تولید نفت این رقم به 390 میلیارد دلار در سال 2008 کاهش یافته است. این در حالی است که صنعت نفت در سالهای آینده به سرمایه‌گذاری‌های بزرگی نیاز دارد. هم‌چنین در خوش بینانه‌ترین وضعیت باید منتظر 18 میلیون نفر بیکار و در شرایط بدبینی50 میلیون بیکار در دنیا باشیم».

دکتر حسن روحانی در پایان به مسئولان و مقامات کشورمان توصیه کرد که در خصوص مسایل مختلف که در دنیا بروز و ظهور پیدا می‌کند اول مساله را بفهمند و بعد قضاوت نمایند. و سپس نسبت به آن برای منافع ملی و حراست از اقتصاد خانواده برنامه‌ریزی نمایند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Seychelles
|
۰۸:۱۳ - ۱۳۸۷/۱۲/۱۹
0
0
بسمه تعالی
مسلماً باید با دنیا ارتباط داشت و دور کشور دیوار ایجاد نکرد. ولی مسلماً رفت و آمد به فرنگ و قبول قطعنامه های ننگینی چون سعدآباد و تعلیق دو ساله فعالیتهای هسته ای ارتباط با دنیا نمیباشد؟؟؟
براستی ارتباطات و دیپلماسی خارجی با کشورهای دنیا در دولت نهم بیشتر از دولتهای پنجم تا هشتم نمیباشد؟
بقیه اظهارات آقای روحانی همانند تیتر انتخابی جواب مفصلی دارد.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین