کد خبر: ۸۵۵۹۰۹
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۴
دولت نمی‌تواند اقتصاد را بدون ملاحظه نوع برخورد‌های خود با جهان مدیریت کند

دیدید برخلاف شعارتان، معیشت مردم در گرو مذاکرات است؟

اولین اثر مثبت داخلی توافق ایران و آمریکا در زمینه تبادل زندانیان و آزاد شدن طلب ایران از کره جنوبی این بود که همان روز انتشار خبر با اینکه جمعه و تعطیل بود قیمت دلار به میزان قابل توجهی سقوط کرد. این واقعه نشان داد برخلاف نظر مسئولین که بار‌ها گفته‌اند ما زندگی مردم را به مذاکره گره نمی‌زنیم، چه آن‌ها بخواهند و چه نخواهند زندگی مردم به مذاکره و بازسازی روابط با کشور‌های صاحب نفوذ جهان گره خورده است.
دیدید برخلاف شعارتان، معیشت مردم در گرو مذاکرات است؟
آفتاب‌‌نیوز :

اینکه بالا رفتن و پائین آمدن قیمت دلار با نوع موضعگیری مسئولان دولتی درباره مسائل بین‌المللی به ویژه غربی مرتبط است، به این معناست که آن‌ها نمی‌توانند تغییرات اقتصادی را بدون ملاحظه نوع برخورد‌های خود با مسائل جهانی در اختیار خود بگیرند و مهار کنند.

این وضعیت زمانی اهمیت و حساسیت خود را بیشتر نشان می‌دهد که به رابطه مستقیم بالا رفتن قیمت دلار با گران شدن کالا‌ها و خدمات در داخل کشورمان توجه نمائیم. قابل تأمل‌تر اینکه وقتی قیمت دلار پائین می‌آید، مسئولان اقتصادی کشور ما قدرت پائین آوردن قیمت کالا‌ها را ندارند و مردم ناچار می‌شوند چنین وضعیتی را تحمل کنند. با اینحال، صحبت از گره نزدن زندگی مردم به مذاکره و روابط بین‌الملل و ادعای مدیریت اقتصاد با دور زدن یا خنثی کردن، خریداری ندارد.

اثر مثبت دیگر، استقبال مردم از این واقعه است. اگر دولتمردان ما این روز‌ها به میان مردم بروند و یا گروه‌های مورد اعتمادی را مأمور دریافت نظرات مردم کوچه و بازار درباره توافق با آمریکا بر سر تبادل زندانیان و آزاد سازی طلب ایران از کره جنوبی نمایند، به این نتیجه خواهند رسید که مردم از این اقدام راضی هستند. این رضایت طبعاً به معنای کمال مطلوب نیست، ولی از این نظر که هر وقت جلوی ضرر گرفته شود خوب است، مردم از مذاکره و توافق انجام شده راضی هستند.

آنچه موجب خشنودی و استقبال مردم از این توافق شده، احساس آن‌ها از پیدایش تغییری در سیاست خارجی و نوع نگاه مسئولین نظام به روابط بین‌الملل است. این نگاه و تغییر، در واقع بازگشت دولتمردان به همان سیاستی است که دولت قبلی برای احیاء برجام، آزاد سازی مطالبات خارجی و رفع تحریم‌ها داشت، ولی به دلیل مقاومت‌هائی که در داخل کشور در برابر آن صورت گرفت موفق به انجام آن نشد. اگر آن مقاومت بی‌منطق وجود نداشت، طلب ایران از کره جنوبی در نیمه اول سال ۱۴۰۰ وصول می‌شد و اینهمه خسارت دیرکرد نداشتیم.
مهم‌تر اینکه اگر برجام بود و به اف‌ای‌تی‌اف هم پیوسته بودیم، اولاً ۷ میلیارد طلبمان به ۶ میلیارد کاهش پیدا نمی‌کرد، ثانیاً خود پول را دریافت می‌کردیم نه اینکه پول را به بانک یک کشور ثالث بدهند و ما مجبور باشیم با اجازه آمریکا با آن کالا بخریم و ثالثاً وصول آن دچار اینهمه تعویق نمی‌شد.
 
این تعویق زیانبار، محصول سیاست متصلبی است که طی دو سال و نیم گذشته علاوه بر به تأخیر انداختن وصول طلب ایران از کره جنوبی، همین مشکل را برای وصول سایر مطالبات خارجی کشورمان نیز به وجود آورده و خسارت سنگینی به کشور و ملت وارد کرده است. قطعاً بانیان مقاومت بی‌منطق در برابر سیاست احیاء برجام باید در پیشگاه ملت ایران پاسخگوی اینهمه ضرر‌های مادی و معنوی که به کشور و مردم وارد شده است باشند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین