کد خبر: ۸۵۶۵۸۵
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۳

محمد موسوی: بعد از یک سال سکوت برای اسماعیلی می‌نوازم

پیکر زنده‌یاد محمد اسماعیلی از اساتید مطرح تنبک‌نوازی صبح امروز ۲۵ مردادماه روی دوش دوست‌داران و شاگردانش از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.
محمد موسوی: بعد از یک سال سکوت برای اسماعیلی می‌نوازم
آفتاب‌‌نیوز :

جمعی از هنرمندان حضور پیدا کردند و درباره این هنرمند فقید سخن گفتند.

داود گنجه‌ای: محمد اسماعیلی فقط مقابل پروردگار زانو زد

در ابتدای این مراسم داود گنجه‌ای (هنرمند پیشکسوت) در سخنانی گفت: برای من چیزی که در این ۸۲ سال مهم بوده، پهلوانی، مرام زورخانه‌ای و هنرمند واقعی بودن است؛ هنرمندی که با تقوا باشد و برعکس ادعای خیلی‌ها به جایی وصل نباشد. متاسفانه در عصری زندگی می‌کنیم که عصر بی‌وفایی‌ها و تهمت‌ها است؛ در زندگی‌ام دو آدم ویژه را دیده‌ام که اولی را اسم نمی‌برم و می‌ترسم ایراد بگیرد، اما دومی استاد اسماعیلی بود که امروز با جسم او وداع می‌کنیم. من دوست عرفانی او به حساب می‌آیم و هیچ‌گاه ندیدم احترام بزرگتر را نگه ندارد. او تنها مقابل پروردگار زانو زد.

گنجه‌ای ادامه داد: او مردی بزرگ و باتقوا بود. او فرزندانی تربیت کرد که نوازندگانی بسیار شایسته هستند که در اخلاق، تقوا، منش، سادگی و سبک زندگی نمونه ندارند. او پایش را هر جا که می‌گذاشت می‌گفت: «علی مولا» که امیدوارم علی مولا یاورش باشد. من دو مجلس وداع دیدم؛ حسن ناهید و محمد اسماعیلی مظلوم! تنبک نواز‌ها خدا به شما نعمتی داده که به کسی نداده است. تنبک تنها سازی است که با ۱۰ انگشت و ناخن آن را می‌زنی و نوازندگان آن روز به روز از چیز‌های دنیوی آزاد و پالایش می‌شوند.

محمد دلنوازی: اسماعیلی معلم اخلاق بود

در ادامه این مراسم محمد دلنوازی (نوازنده پیشکسوت) پشت تریبون قرار گرفت و در سخنانی گفت: امروز صحبت کردن از محمد اسماعیلی واقعا برای من مشکل است. باور نمی‌کنم در طول ۵۱ سال با ایشان همکار بودم و افتخار این را داشتم که کنارشان ساز بزنم و درس بگیرم. ایشان واقعا معلم اخلاق بود. یک بار صدای او را بلند نشنیدم؛ یک بار ندیدم با کسی درشت صحبت کند. همیشه آرام، مهربان و در کلامش درس انسانیت بود.

دلنوازی ادامه داد: او همیشه به خوبی از استادش حسین تهرانی یاد می‌کرد. این افتخار را داشتم اوایل کارم در گروه آقای فرامرز پایور ساز بزنم. اوایل که به تمرین و اجرای گروه رفتم، می‌دیدم که اواخر سال‌های عمر استاد تهرانی بود و ایشان که به روی صحنه می‌آمد، استاد اسماعیلی تا دقیقه آخر ایشان را همراهی می‌کرد. ایشان همیشه از احترام به بزرگتر حرف می‌زدند. آنقدر این مرد بزرگوار بود که اگر بخواهم راجع به او حرف بزنم تا سه روز می‌توانم صحبت کنم.

داوود یاسری و یک خاطره استاد و شاگردی

سپس داود یاسری (تنبک‌نواز پیشکسوت) در سخنانی مطرح کرد: خدا رحمت کند جناب اسماعیلی را که هیچ گونه نمی‌توان او را فراموش کرد. برای شما یک خاطره قشنگ از او می‌گویم. ما این اواخر در بیمارستان نوبتی پیش استادمان می‌ماندیم و این بود حق شاگردی که دوست داشتیم به جا بیاوریم. سال ۱۳۶۱ بود که جناب اسماعیلی شبی به من زنگ زد که فردا صبح بیا پیش من! آخر ما تنها شاگردش نبودیم؛ نوکرش هم بودیم و افتخار خدمت به او را داشتیم. ایشان گفت که فردا ساعت ۱۰ بیا جایی می‌رویم. گفت که مرا به میدان اختیاریه ببر! دوستی آمده و می‌خواهد او را ببینم. موقع ناهار که شد هرچه اصرار کردن، ناهار بمانید، گفت: نه! ناهار پیش همسرم می‌روم. نزدیک پل صدر دیدم گریه می‌کند. گفتم: چه شده؟ گفت: یادت است که می‌گویند از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری؟ همین کار‌ها را من برای استاد تهرانی می‌کردم و امروز شما همان برای من هستید.

یاسری اضافه کرد: من ۵۴ سال شاگرد محمد اسماعیلی بودم. دیگر مسئله شاگردی نبود. ایشان دوست و معلم ما و جای پدرمان بود. جز بزرگی و خوبی از او چیزی ندیدیم.

کامبیز روشن روان: انسانیت را در وجود محمد اسماعیلی می‌دیدم

در بخش دیگری از این مراسم کامبیز روشن‌روان (آهنگساز و موسیقی‌دان) در سخنانی گفت: استاد اسماعیلی را از سال ۱۳۴۳ می‌شناسم و نزدیک به ۶۰ سال افتخار شاگردی ایشان را داشتم. در هنرستان موسیقی که ایشان جایگزین استاد تهرانی شدند و از آن زمان شاگرد او شدیم، ایشان از همان ابتدا با چنان شور و شوقی به ما درس می‌دادند که حتی در دیگر کلاس‌های هنرستان چنین حالی را نمی‌دیدیم.

روشن روان ادامه داد: از وقتی شروع به ساز زدن در کنار هم می‌کردیم، زمان کم می‌شد. ارتباط ما در عین ارتباط استاد و شاگردی خیلی هم دوستانه بود و ایشان در تمام مسائل ما را راهنمایی می‌کرد. حتی وقتی می‌خواستم، ازدواج کنم ایشان بسیار با من حرف زد و خبر‌های خوش داد. بار‌ها با هم کنسرت دادیم که البته تعدادشان به یادم نیست، اما وقتی من به خدمت سربازی و بعد به خارج از کشور رفتم، این ارتباط قطع شد.

او اضافه کرد: وقتی به ایران برگشتم هر جور که بود سعی کردم، ایشان را ببینم. همین اواخر هم قرار بود ایشان را ببینم که مرگ مجال نداد. اولین جلسه کلاس ما با استاد اسماعیلی این بود که گفت سازهایتان را کنار بگذارید و با همان قاطعیتی که داشت، تاکید کرد که پیش از هر چیزی باید انسان باشید. ما این انسانیت را در وجود ایشان دیدیم و هر بار هر چقدر هم فاصله در دیدار ما می‌افتاد، همان انسانی بود که ۵۰ سال پیش بود. امیدوارم روحش در عرش اعلا باشد.

محمد موسوی: ۵۰ سال با اسماعیلی دوستی کردم

در نهایت محمد موسوی (آخرین باز مانده از گروه اساتید موسیقی ایرانی) در سخنانی اظهار کرد: ۵۰ سال با محمد اسماعیلی دوستی کردم. اولین آشنایی من با او در کلاس فرهنگ و هنر بود در کلاس استاد تهرانی که می‌گفتند، همه هنرمندان باید ریتم یاد بگیرند. من آنجا ایشان را دیدم. الان هم یک سال است، ساز نزدم، حالم مساعد نبود، ولی اکنون به عشق ایشان می‌نوازنم...

مجید اسماعیلی: پدرم مثل ضربان قلب بود!

مجید اسماعیلی (فرزند محمد اسماعیلی) نیز در بخش پایانی این مراسم خطاب به حاضران گفت: آنچه که باید در این مراسم گفته شود را همه می‌دانید. از بچگی همیشه صدای ضرب در خانه ما بود و پدرم مانند صدای قلب بود. او گرمای خانه بود و وقتی رفت، قلبم ایستاد. همه جا یخ زد.

او همچنین اعلام کرد که آیین بزرگداشت زنده‌یاد محمد اسماعیلی روز جمعه ۲۷ مردادماه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ در تالار قصر سپهر برگزار می‌شود.

در این مراسم، چهره‌هایی، چون محمد الهیاری (مدیر کل دفتر موسیقی)، امیرعباس ستایشگر (مدیرعامل انجمن موسیقی)، مهدی سالم (مدیرعامل بنیاد رودکی)، سعید ثابت، بهمن رجبی، زیدالله طلوعی، علی انسانی، محمدمهدی گورنگی، رضا مهدوی، آرش امینی، سید محمد میرزمانی، داوود گنجه‌ای، سامان احتشامی، بهمن رجبی، کامبیز روشن روان، علی مغازه‌ای، بابک چمن‌آرا، مازیار ظهیرالدینی، پدرام فریوسفی، سهیل محمودی، پیمان ابوالحسنی، همایون رحیمیان، پوریا اخواص، حسام‌الدین سراج، میلاد کیایی، هادی آرزم، علی جعفری پویان و... حضور داشتند و با نوای ترومپت‌نوازان «سور اسرافیل» پیکر محمد اسماعیلی را بدرقه کردند.

به گزارش ایسنا، این هنرمند پیشکسوت موسیقی طی دو ماه گذشته به علت کسالت در بیمارستان بستری بود که روز گذشته ۲۲ مرداد دار فانی را وداع گفت.

محمد اسماعیلی چهار شهریور سال ۱۳۱۳ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۳۰ توسط دایی‌های خویش مرتضی و مصطفی گرگین زاده به حسین تهرانی معرفی شد.

او در سال ۱۳۳۷ در گروه‌های موسیقی وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار شد. از سال ۱۳۴۳ در هنرستان موسیقی ملی مشغول تدریس شد و در سال ۱۳۴۵ سرپرستی گروه تنبک وزارت فرهنگ و هنر آن زمان را عهده‌دار شد. در سال ۱۳۴۳ به سمت هنرآموز تنبک در هنرستان موسیقی ملی به جانشینی استاد خود آموزش تنبک را عهده‌دار شد.

در دهه ۱۳۶۰ به سرپرستی فرامرز پایور (سنتور) و همراهی جلیل شهناز (تار)، علی اصغر بهاری (کمانچه) و محمد موسوی (نی)، گروه اساتید را تشکیل دادند و کنسرت‌هایی با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کردند.

او به دلیل خدمات و سابقه و کار‌های فراوانی که در زمینه تمبک و تمبک نوازی انجام داد مدرک درجه یک هنری را از وزارت ارشاد دریافت کرد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین