جام ملتهای آسیا از ۲۲ دی ۱۴۰۲ در قطر آغاز میشود و تیم ملی فوتبال ایران در گروه سوم با فلسطین، هنگکنگ و امارات هم گروه است. «یوزها» این روزها منتظر دو دیدار دوستانه برابر بلغارستان و آنگولا هستند. این دو دیدار قرار است بعد از انجام دیدارهای هفته چهارم لیگ برتر و در خلال روزهای فیفا به ترتیب در صوفیه و تهران برگزار شوند.
امیر قلعهنویی، سرمربی تیمملی در هفتههای سپری شده از فصل بیست و سوم لیگ برتر چند دیدار را از نزدیک تماشا کرده و دستیارانش را هم برای دیدن سایر بازیها به شهرهای مختلف فرستاده است. اصول و ترتیبات کار به درستی انجام شده و ظاهرا همه چیز خوب پیش میرود اما نگرانی وقتی آغاز میشود که نگاهی به ترکیب کادر فنی تیم ملی میاندازیم.
قلعهنویی برای تشکیل کادر فنی تیمملی نامهایی چون حمید مطهری، آندرانیک تیموریان، رحمان رضایی، سعید الهویی و آنتونیو مانیکونه را کنار هم قرار داده و به تازگی خداداد عزیزی و هومن افاضلی را هم به عنوان مشاور برگزیده است.
در فوتبال دنیا بیسابقه نیست که یک سرمربی دستیاران متعددی داشته باشد؛ نمونه بارزش سر آلکس فرگوسن است که بیشتر به عنوان یک مدیر فنی، مربیانی چون کارلوس کیروش را در کادر فنی منچستر یونایتد گرد هم آورده بود و از دانش فنی آنها در پیشبرد اهداف کلی تیمش بهره میبرد. او که ذاتا یک مدیر توانمند بود، میتوانست از تجربه و توانایی تیم مربیان یونایتد بهترین استفاده را ببرد و نتیجهاش هم موفقیتهای چشمگیر «شیاطین سرخ» در لیگ جزیره و رقابتهای اروپای بود.
در ایران اما باید از سرمربی تیمملی پرسید که فایده حضور چندین و چند مربی که عملکرد و کارنامه چندان موفقی نداشتهاند و برخی که اصلا کارنامهای ندارند در تیم ملی چیست؟ مربیان شکست خورده لیگ برتر و مربیان فاقد تجربه، قرار است در جام ملتهای آسیا و در تقابل با مدعیان مطرحی چون ژاپن، استرالیا و عربستان، چه کمکی به امیر قلعهنویی کنند؟
مهمترین دستاورد سعید الهویی، دستیار همیشگی امیر قلعهنویی نایبقهرمانی در لیگ برتر با سپاهان و رسیدن به فینال جام حذفی با تراکتور است. او مدت کوتاهی پس از حضور دوباره قلعهنویی در تیم ملی، سرمربی موقت گلگهر سیرجان شد که حاصلش چند شکست بود.
حمید مطهری دو بار به عنوان کمکمربی قهرمان لیگ برتر شده و یک بار تا فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافته و از این نظر با تجربهترین یا به عبارت بهتر تنها مربی ایرانی با تجربه کادر فنی تیم ملی است. با این حال، تجربیات و افتخارات مطهری از قلعهنویی بسیار کمتر است و باید پرسید که او قرار است چه چیزی به دانش سرمربی اضافه کند؟
آنتونیو مانیکونه را شاید بتوان نقطه اتکای کادر فنی تیمملی دانست؛ او سابقه مربیگری در تیمهای لاتزیو و بوردو و تیم ملی سوییس را دارد اما هرگز مرد شماره یک نیمکت نبوده است. تنها برگ برنده این مربی ایتالیایی تجربه بینالمللی او است.
رحمان رضایی پیش از این دستیار قلعهنویی در تراکتور بوده و مدتی هم هدایت ذوبآهن را بر عهده داشته که موفق نبوده است.
آندرانیک تیموریان هم بر خلاف پیشینه موفقش در دوران بازیگری، هیچ سابقهای به عنوان مربی نداشته و دستیاری قلعهنویی در تیمملی اولین تجربه مربیگری او است!
به اینها خداداد عزیزی و هومن افاضلی را هم اضافه کنید که نه تنها تاکنون موفقیتی در تیمهای تحت هدایتشان نداشتهاند بلکه حاشیههایی هم در کارنامهشان دیده میشود.
شاید در شرایط فعلی هیچکدام از کارشناسان فوتبال مایل نباشند که از تیم ملی و سرمربی کهنهکارش انتقاد کنند و توجیهشان این باشد که در آستانه رقابتهای مهمی چون جام ملتها باید از تیمملی و تصمیمات سرمربی ایرانیاش حمایت کنند ولی اگر تیم ملی در آن رقابتها نتایج خوبی نگیرد و ناکام باشد، همین دوستان ظاهری، تیم و مربیانش را به باد انتقاد خواهند گرفت و با طیب خاطر قلعهنویی و دستیارانش را خواهند کوبید.
امیدواریم تیم ملی در قطر موفق شود و بعد از دههها جام قهرمانی آسیا را فتح کند اما اگر در این امر ناکام ماند و گرفتار انتقادهای سوزاننده و آتشین قرار گرفت، آن روز، آن انتقادها نشانه بیصداقتی منتقدان خواهد بود؛ همانهایی که امروز سکوت پیشه کردند تا در حاشیه امن رفاقت با اسم رمز حمایت از تیمملی ضعفها و ایرادها را ندیده بگیرند تا اگر روزی تیمملی زمین خورد، با خیال راحت از آن انتقاد و خود را دلسوز معرفی کنند.
آن که امروز انتقاد میکند و نقطه ضعفها را میبیند و گوشزد میکند در کارش صادق است و در عمل نشان میدهد که دلش برای فوتبال ملی میسوزد و میخواهد موفقیت و قهرمانیاش را ببیند. اما کسی که امروز ساکت است، نه بعد از قهرمانی احتمالی تیمملی در آسیا حق دارد خود را شریک پیروزی بداند و نه در صورت شکست محتمل، حق دارد زبان به انتقاد باز کند.
امیر قلعهنویی مربی بیتجربهای نیست که نداند ترکیب مربیانی که کنار خود جمع کرده نمیتواند راهگشای او و تیمش در رقابت با حریفان مقتدر آسیایی باشد اما بیایید خوشبین باشیم و فرض کنیم که «ژنرال» ترفندهای دیگری برای تقویت کادر فنی تیمملی در آستینش دارد. او باید بداند که در روز ناکامی، آن که بگوید «ایرادت را به تو گفته بودم،» دوست او است و او که بگوید «میخواستم بگویم،» دشمنش!
در پایان ذکر این نکته ضروری است که نباید به اسم حمایت از تیم ملی از مشکلات و اشکالات چشمپوشی کرد.