پیروز حناچی نوشت: اخراج اساتید دانشگاهی در روندی مستمر ادامه دارد، قشری که در همه جوامع به عنوان سرمایههای نامشهود توسعه از آنها نام برده میشود. اساتیدی که اسامی آنها در رسانهها منتشر میشود، همگی در زمره دوستداران ایران و حتی برخی از آنها ذیل زحمتکشان نظام قرار دارند؛ اما حتی اگر فرض کنیم که برخی اساتید نظر مخالفی با قرائت رسمی هم داشته باشند، باید زمینه مناسب برای حضور و فعالیت آنها فراهم شود، چراکه دانشگاهها محل ضرب آرا و بحث و تبادل نظر است.
اگر نظرات موافق و مخالف وجود نداشته باشد و همه اساتید و دانشجویان در یک جهت فعالیت کنند، اساسا رشد و پیشرفتی حاصل نمیشود. این روند به خصوص درباره علوم انسانی شامل ادبیات، جامعهشناسی، علوم سیاسی، حقوق، الهیات و... مهم و حیاتی است. یاد میکنم از مرحوم شهید مرتضی مطهری زمانی که کتاب علل گرایش به مادیگری را مینوشت مانند یک انسان کمونیست، دیالکتیک و اعتقادات الحادی را توضیح میداد و ابعاد گوناگون آن را تشریح و مانند انسانی محقق دلایل خود را در رد گزارههای مطرحشده بیان میکرد.
اگر همه در دانشگاهها یک نوع فکر کنند و یک نوع حرف بزنند دچار پژمردگی و مرگ میشوند. تحمل نظرات مختلف در دانشگاهها نشاندهنده هوشمندی یک حاکمیت است. چهرههایی مانند آقای عارف هم درباره برخی روندها در دانشگاههای کشور موضوعاتی را بیان کرده و خواستار حفاظت از نخبگان شدند.
روند یک دستسازی در دانشگاهها نتیجه عکس خواهد داد و به هیچ عنوان منتج به نتیجه موردنظر برخی افراد و جریانات سیاسی نمیشود. ضمن اینکه نتیجه مستقیم این نوع تصمیمات در تنزل کیفیت آموزش و پژوهش کشور موثر خواهد بود. نحلهها و تیپهای مختلف اساتید در رشتههای مختلف اساسا باید با هم تفاوت داشته باشند. دقیقا مانند حوزههای علمیه که افراد و آیات عظام با هم بحث طلبگی دارند و گاهی اوقات نظراتی کاملا متفاوت و متضاد با هم دارند. این روندی پسندیده در محیطهای علمی، حوزوی و دانشگاهی است و محروم کردن جامعه از آن در فضای توسعه کشور اثر نامناسب خواهد داشت.