شیخ مهدی کروبی در پیامی خطاب به کنگره حزب اعتمادملی نوشت: ایران امروز که به سرعت در حال فاصله گرفتن از کاروان توسعه است نباید بیش از این درجا بزند. شرط توسعه احیای اعتماد است. اعتماد ملت به دولت و اعتماد ملت به اصلاحات و اعتماد ملت به امید. راه اعتماد اما از تغییر میگذرد.
مشروح پیام کروبی خطاب به کنگره حزب اعتمادملی به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
برپایی کنگره حزب اعتماد ملی در بدترین شرایط سیاسی و اجتماعی کشور حکایت از همت والای یاران و دوستان دارد. گرچه اندکی پس از تاسیس حزب اعتمادملی در توفان اعتراضات ملت ایران و برخوردهای حاکمیت به محاق رفتم و این فصل از عمر را همچنان و هنوز در حصر هستم؛ اما هرگز از بنیان نهادن این تشکیلات سیاسی پشیمان نیستم و این شجره طیبه را گامی برای توسعه سیاسی کشور میدانم. کشور بدون حزب همین میشود که باندها بر دولت و مجلس و کل کشور، حکومت میکنند و بر سر قدرت، منازعه میکنند. بنای انقلاب اسلامی بر تاسیس جمهوریت در ایران بود و جمهوریت بدون حزب معنایی ندارد.
حزب البته نباید نهادی از بالا باشد. حزب باید از پایین با نمایندگی اقشار و اصناف و افکار ملت، بتواند دولت را تغییر دهد و حکومت را اصلاح کند. حزبی که نتواند درباره سیاستهای کلان کشور نظر دهد حزب نیست. در زمان شاه هم احزاب دربارساخته وجود داشتند و تعداد کرسیهای هر حزب و حتی اینکه کدامیک در مجلس اقلیت و اکثریت باشند، روشن بود. حزب ایران نوین همیشه اکثریت و حزب مردم همیشه اقلیت بود. اما شاه حتی این را هم تحمل نکرد و حزب واحد رستاخیز را ایجاد کرد. در جمهوری اسلامی قرار نبود چنین اتفاقی بیافتد اما در عمل امروز یک حزب واحد بر کشور حکومت میکند که در غیاب ملت با کمک آرای باطله و در رقابت با آن مجلس و دولت را علاوه بر نهادهای انتصابی بدست آورده است و زیر سایه رئیس مادامالعمر شورای نگهبان هر روز جریانی را از قطار انقلاب پیاده میکند.
بدعت نظارت استصوابی که از مجلس چهارم پایهگذاری شد این بار با این مجلس اقلیت از ماقبل به مابعد انتخابات تسری یافته و با سناریوی پیش ثبتنام راه برای تشکیل حتی یک اقلیت مستقل در مجلس بستهتر از همیشه شده است. حاکمیت با وجود ادعای دعوت به انتخابات، همه راههای مشارکت را بسته است و درصدد تکرار مجلس فعلی است تا بتواند در چنین مجلسی بدون حضور احزاب مخالف، هر چه به صورت غیر قانونی انجام میداد، را قانونی سازد. باید این توطئه را افشا و خنثی ساخت. تصویب قوانین ضد حقوق ملت مانند طرحهای ضد برجامی، محدودیت فضای مجازی، طرح تشدید مجازات افرادی که بدحجاب یا بیحجاب میدانید و از همه مهمتر تغییر قانون انتخابات برای ردصلاحیتهای گستردهتر همه نشانه حذف و غیبت ملت است.
در نبود حزب است که راه خیابان گشوده میشود و مردم راهی جز بیان مستقیم اعتراض نمییابند. در نبود حزب است که یک باند چند نفره کشور را در دست میگیرد. در نبود حزب است که کشور بدون برنامه اداره میشود. حاکمیت در بیست و پنج سال گذشته نگذاشته است چند حزب فراگیر ملی در کشور ایجاد شود و حتی احزاب مخالف به محافل سیاسی بدل شدهاند.
حزب اعتمادملی محصول اعتراض ما به اعلام نتایج انتخابات سال ۱۳۸۴ و برکشیدن محمود احمدینژاد بود که دیری نپایید خود به معضل نظام بدل شد. ما در شرایط پیروزی و برای تقسیم غنیمت دور هم جمع نشدیم. برای گرفتن حق ملت گردهم آمدیم. این دومین تجربه تاسیس یک تشکیلات سیاسی در زندگی من بود: اول در سال ۱۳۶۶ برای شکستن انحصار جامعه روحانیت مبارز، با دوستان مجمع روحانیون مبارز را ایجاد کردیم و دوم در سال ۱۳۸۴ هم برای اعتراض به دست بردن در انتخابات از سوی حاکمیت و هم برای شکستن انحصار در جریان اصلاحات حزب اعتماد ملی را ایجاد کردیم. هنوز این ضرورتها پابرجاست. هنوز باید با هر نوع انحصارطلبی سیاسی به خصوص در حکومت مبارزه کرد. حکومتی که امروز یکپارچه هم شده است اما شکافش با ملت عمیق تر از همیشه است. این شکاف را باید با اصلاحاتی که امروز فقط جابجایی در قدرت نیست، پر کرد.
شعار ما در سال ۱۳۸۸ «تغییر» بود . هنوز راهی جز تغییر وجود ندارد. تغییری که اساس آن بر احیای جمهوریت از درون اسلامیتی است که چهل و پنج سال قبل در پاریس به مردم وعده دادیم تا ایران برای همیشه از هر نوع سلطنت عبور کند. هنوز حرفهای انقلاب اسلامی قابل دفاع است و هنوز میتوان با آن آرمانها از حقوق اساسی ملت دفاع کرد. هنوز میتوان به صورت مسالمتآمیز در درون کشور تغییرات اساسی ایجاد کرد. همواره باید آماده بود تا امکان تغییر فراهم شود. در این راه باید ضمن حفظ اتحاد حزب اعتمادملی با دیگر اصلاحطلبان و نیز همه مصلحان جامعه به خصوص جوانان و زنان و روشنفکران و جریانهای آزادیخواه و میانهرو درون ایران از تکثر و تنوع در درون این حرکت دفاع کرد و راه تغییر را فقط در یک مسیر جستجو نکرد. هیچکس نباید دیگری را انکار کند و خود را تنها مرجع تغییر بداند. باید با ملت حرف زد و دولت و مجلس و کل حاکمیت را نقد کرد.
باید اعتماد به اصلاح را به ملت را بازگرداند و با مرور تجربه اصلاحات با مردمی که امروز از ما جلو زدهاند صادقانه حرف زد و با به رسمیت شناختن مطالبات بر حق ملت هم از محافظهکاری عبور کرد و هم جلوی ویرانگری و ویرانهخواهی ایران را از هر دو جهت گرفت. ایران برای ما همیشه مهم بوده است. ما حزب اعتماد «ملی» هستیم.
ایران امروز که به سرعت در حال فاصله گرفتن از کاروان توسعه است نباید بیش از این درجا بزند. شرط توسعه احیای اعتماد است. اعتماد ملت به دولت و اعتماد ملت به اصلاحات و اعتماد ملت به امید... راه اعتماد اما از تغییر میگذرد. تغییری از درون ایران، به دست ملت و بدون هر گونه خشونت...