کد خبر: ۸۵۹۷۹۲
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰

قدرت میانجی‌گری چگونه شکل می‌گیرد؟

میانجی‌گری، واژه‌ای آشناست که در چند سال اخیر بیش از پیش به گوش می‌خورد. میانجی‌گری بین ایران و عربستان، اوکراین و روسیه و همچنین ارمنستان و جمهوری آذربایجان از جمله مهمترین تلاش‌های میانجی‌گرانه‌ای است که اخیرا از سمت برخی کشورها صورت گرفته، تلاش‌هایی که برخی شکست خورده و برخی موفقیت‌آمیز بوده است.
قدرت میانجی‌گری چگونه شکل می‌گیرد؟
آفتاب‌‌نیوز :

با وجود اینکه قطع ارتباط هفت ساله ایران و عربستان با میانجی‌گری عراق و چین به ثمر نشست، اما جنگ اوکراین علی‌رغم تلاش‌های میانجی‌گرانه بسیاری از کشورها مانند ترکیه، قطر، چین و عربستان همچنان باقی است. همچنین در درگیری ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیز میانجی‌گری‌های روسیه به جایی نرسیده و اعلام میانجی‌گری اروپا و آمریکا هم میان این دو کشور از منطقه قفقاز بی‌نتیجه مانده است. این روزها نیز عمان میان ایران و آمریکا، ایران میان سوریه و ترکیه و همچنین ترکیه میان اوکراین و روسیه اعلام آمادگی برای میانجی‌گری می‌کنند. 

در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود که اصولا برای اینکه یک میانجی، اقدام میانجی‌گرانه خود را با موفقیت به انجام برساند، باید از چه مسیری عمل کند؟

محمود واعظی، دیپلمات سابق ایرانی، در کتاب "میانجی‌گری در نظریه و عمل" می‌نویسد که وجود چهار عنصر اساسی ضروری است تا بتوانیم شاهد یک عمل میانجی‌گرانه باشیم.

اولین عنصر زمینه میانجی‌گری است. زمینه میانجی‌گری در یک مناقشه زمانی فراهم می‌شود که تلاش طرفین مناقشه به بن‌بست رسیده باشد و هیچ یک آمادگی تحمل هزینه‌های اضافی یا از دست دادن جان افراد بیشتری را نداشته باشد.

دومین عنصر طرفین مناقشه است. یعنی دو طرف مناقشه باید به طور کلی آمادگی حل و فصل مناقشه را داشته باشند و به میانجی اعتماد کنند.

خود میانجی سومین عنصر است. میانجی باید شخصیتی بی‌طرف، ماهر و غیرذی‌نفع در نتیجه حل و فصل مناقشه باشد تا بتواند به منظور دستیابی به توافقی پایدار، در جهت تغییر و تقریب عقاید طرفین مناقشه از طریق به‌کارگیری غیراجباری ابزارهای مختلف اقدام نماید.

همچنین روش میانجی‌گری نیز به عنوان عنصر چهارم جزو ضروریات است، زیرا تهیه یک طرح کلان و نقشه راه با توجه به شرایط مناقشه و اختلافات سیاسی طرفین درگیر بسیار مهم می‌باشد تا با انعطاف، حوصله و چانه‌زنی نسبت به اجرای آن اقدام شود.

بنابراین میانجی‌گری اقدامی داوطلبانه از سوی طرف ثالث می‌باشد و زمینه فعالیت آن زمانی فراهم می‌شود که ابتکارات طرفین درگیر بی‌نتیجه و همراه با هزینه‌های غیرقابل تحمل باشد، به ‌طوریکه کاملا آمادگی حل‌وفصل مناقشه را داشته باشند و میانجی‌گری را بپذیرند. در چنین شرایطی میانجی بی‌طرف و ماهر با داشتن ابتکار و خلاقیت می‌تواند با استفاده از روش چانه‌زنی در جهت تغییر و نزدیک کردن عقاید طرفین درگیر به منظور تخفیف درگیری و نهایتا حل و فصل مناقشه اقدام نماید.

میانجی‌گری به اشکال مختلفی انجام می‌شود. میانجی‌گری فردی نوعی از میانجی‌گری است که در دو حالت رسمی و غیررسمی و توسط افراد و صاحب منصبان سیاسی یا حتی یک تصمیم‌گیرنده عالی‌رتبه در حل اختلاف میان طرفین مناقشه انجام می‌گیرد.

شکل دیگر از میانجی‌گری توسط دولت‌ها انجام می‌شود. درواقع ممکن است دولتی به میانجی‌گری در یک مناقشه دعوت شود یا خود راسا نسبت به میانجی‌گری داوطلبانه اقدام نماید و یا فرد کارآمدی را برگزیند که تامین‌کننده بیشترین اهداف مورد نظر باشد. در این زمینه دولت‌های بزرگ به مراتب زمینه و فرصت بیشتری برای میانجی‌گری دارند و با توجه به قدرت و نفوذ خود گاهی اوقات نقش مؤثرتری می‌توانند ایفا کنند.

گاهی میانجی‌گری به صورت دسته‌جمعی انجام می‌شود. در این حالت یک میانجی به خاطر شرایط مناقشه و نفوذ و دخالت بازیگران دیگر نتوانسته وظایف خودش را به خوبی انجام بدهد یا اینکه برخی مواقع در میانجی‌گری‌ها امکان توافق بر سر یک کشور میانجی امکان‌پذیر نیست و دو طرف مورد مناقشه نمی‌توانند به یک کشور اعتماد کنند. در نتیجه به جای آنکه یک کشور به تنهایی مناقشه‌ای را میانجی‌گری کند، چند کشور به طور جمعی این نقش را انجام می‌دهند.

به علاوه عمل میانجی‌گری توسط موسسات و سازمان‌ها نیز انجام می‌پذیرد. معمولا حساسیت طرف‌های مناقشه در رابطه با سازمان‌های فراملی کمتر از دولت‌های ملی است و این عامل می‌تواند موجبات کارآمدی بیشتر این سازمان‌ها را برای فعال شدن در حل‌وفصل مناقشات بین المللی فراهم سازد.

بنابراین با نگاهی کلی و ساده‌انگارانه بدون در نظر گرفتن جزئیات، هفت سال مناقشه ایران و عربستان به وسیله چین به پایان رسید، زیرا زمینه میانجی‌گری بین دو طرف مهیا بود؛ یعنی تلاش دو طرف برای حل مناقشاتشان به بن‌بست رسیده بود و از طرفی دیگر ایران به خاطر سامان دادن به اقتصاد خود و عربستان به‌ سبب کنار گذاشتن هزینه‌های جنگ در یمن و پرداختن به برنامه‌های سند چشم‌انداز ۲۰۳۰، دیگر تمایلی به ادامه درگیری نداشت. پس بعد از اعتماد دو طرف به عراق و چین و تلاش‌های میانجی‌گرانه این دو کشور، عناصر دیگر نیز تا حدودی محقق و نهایتا توافق حاصل شد.

در خصوص بحران اوکراین اما دولت‌هایی که برای میانجی‌گری اعلام آمادگی می‌کنند یا معتمد اوکراین و روسیه نیستند یا در مورد بی‌طرفی و غیرذی‌نفع بودنشان ابهام وجود دارد یا اصلا مهارت لازم و کافی را ندارند تا بتوانند مناقشه‌ای مانند جنگ اوکراین را خاتمه دهند. ضمن اینکه عنصر اول و دوم یعنی زمینه میانجی‌گری و پذیرش طرفین مناقشه به میانجی‌گری هم به ‌طور کامل محقق نشده است و دو طرف از جنگ دست‌بردار نیستند و حتی در ماه گذشته روس‌ها اعلام کردند که اوکراین از هرگونه اقدام میانجی‌گرانه خودداری می‌کند و بر فرمول زلنسکی متمرکز است. در هر صورت اگر قرار باشد قضیه اوکراین با میانجی‌گری فیصله پیدا کند، با توجه به ناکامی کشورهای متعدد انتظار می‌رود میانجی‌گری به صورت جمعی و حتی با مشارکت سازمان‌های بین‌المللی به نتیجه برسد.

اما در خصوص قره‌باغ صرف‌نظر از تمام عناصر ضروری برای میانجی‌گری، به ‌سبب اینکه منطقه قفقاز از دیرباز تاکنون توسط کشورهای خارجی اعم از آمریکا، اروپا و کشورهای همسایه‌ مورد مداخله قرار گرفته و روسیه همچنان قصد دارد نفوذ خود را در این مناطق حفظ کند، موفقیت‌آمیز بودن میانجی‌گری برای حل‌وفصل کامل این درگیری بعید به نظر می‌رسد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین