یکی از همان مدعیان که تا به امروز کسی باورش نمیشد با وجود انبوهی از مشکلات، ۹ امتیاز از چهار دیدار کسب کند، استقلال است.
استقلال فصل پیش با ریکاردو ساپینتو در چهار بازی اول، آمار متوسطی در نرخ امید به گل خلق کرد. آبیها با ساپی مقابل سپاهان، ملوان، مس کرمان و نفت مسجدسلیمان قرار گرفتند که امید گل آنها به ترتیب برابر با ۰٫۳۶، ۲٫۲۱، ۰٫۳۰ و ۰٫۹۶ بوده است که اگر میانگین این اعداد را محاسبه کنیم، به عدد ۰٫۹۶ میرسیم؛ یعنی شاگردان ساپینتو، به طور تقریبی، یک گل در هر بازی به ثمر رساندهاند.
اما ارقام نکونام از باب همین موضوع، بسیار متفاوت و البته قابل توجه است: ۱٫۰۹، ۱٫۳۵، ۱٫۰۱ و ۱٫۳۱ آمار خوب شاگردان نکونام برابر صنعت نفت آبادان، ملوان، سپاهان و استقلال خوزستان را به وضوح نشان میدهد و اعلام میکند که استقلال جواد نکونام، در هر چهار دیدار بیشتر از یک موقعیت، برای گلزنی فرصت داشته است. متوسط این آمار، ۱٫۱۹ است که رقمی بالاتر از تیم ساپینتو را به ذهن مخاطبان فوتبال میرساند.
در مجموع شوتها، آمار آنچنان فرقی نکرده و این فصل، آبیها یک شوت بیشتر روانه دروازه رقبا کردهاند؛ از ۴۴ شوت، ۱۶ شوت در چارچوب قرار گرفته و ۵ گل به ثمر رسیده در حالی که استقلال ساپینتو، آمار ۴۳ شوت، ۱۱ شوت درون چارچوب و ۴ گل زده را ثبت کرده است. تیم نکونام تنها یکبار در تقابل با سپاهان، دروازهاش فرو ریخت، ولی تیم ساپینتو، در چهار دیدار، ۳ مرتبه دروازه خود را بازشده دید.
در امتیازات، نکونام دست بالاتر را دارد و با دو امتیاز اختلاف نسبت به ساپینتو، رده سوم جدول را به خود اختصاص داده است.
تمامی اطلاعات، آمار و ارقام حاکی از برتری مطلق نکونام در قیاس با مرد پرتغالی است؛ اما آیا این نظریه که استقلال نکونام در چهار هفته آغازین بهتر از ساپینتو فوتبال بازی کرد، مورد پذیرش قرار میگیرد؟ برای پاسخ قطعی و صحیح به این سوال، باید حداقل یک نیمفصل بگذرد تا باز هم بیشتر از قبل، متوجه فرقهای نکونام و ساپینتو شویم.
آنچه که استقلال پرشور و هیجانانگیز ساپینتو را به استقلال اقتصادی و اغلب حوصلهسربر (!) نکونام متمایز میکند، این است که ساپینتو بهشدت به پرسهای سنگین از دقایق ابتدایی بازی علاقه داشت؛ با سه وینگر ویرانگر در خط حمله بازی میکرد و تیم او در زدن گلهای زیاد، سیریناپذیر بود. قایدی و محبی، برگبرندههای ساپینتو از حیث نبردهای تاکتیکی و تکنیکی بودند و مطهری، رضاوند، مهری و چشمی را هم باید در این ایده تاکتیکی دخیل دانست. این قضیه از نیمفصل دوم و از بازی برگشت برابر ملوان رقم خورد. بیدلیل نبود که استقلال با ۵۲ گل زده، بهترین خط حمله لیگ را از آن خود کرد.
چنین شیوه و دستوری در برنامههای تاکتیکی نکونام جایی ندارد و سبک بازی تیم او، شبیه به «کیک اند راش» انگلیسیهاست که در نوع خودش، جالب و عجیب است! کیک اند راش در واقع همان بازی هوایی و استفاده از توپهای بلند برای ایجاد موقعیت گل است؛ به عبارت دیگر، این کلمه معادل «بزن زیرش» در فرهنگ فوتبال ایران است!
اگر دقت کرده باشید، نکونام به مهدیپور و نیکنفس بیشتر میدان میدهد و بر روی این دو مهره حساب ویژهای باز کرده؛ در حالی که ساپینتو بهندرت از آنها در ترکیب، بازی میگرفت. ساپی بهدرستی سعید مهری را پرورش داد و توانست از مهری یک هافبک داینامیک، فعال، پرجنبوجوش و شوتزن بسازد.
نکونام از بسیاری جهات به کیروش شباهت دارد. حتی اخلاق و رفتار همیشه گلایهآمیزش، چنان به او بیربط نیست. نکونام امتحانش را قبلا در فولاد پس داده و اهالی فوتبال بهخوبی میدانند که او با در اختیار داشتن هجومیترین و بهترین مهرهها، چه ترکیب شدید دفاعی را برای نحوه چینش یازده نفر اولیه انتخاب میکند!
حال این مسئله، در دراز مدت به آرامی خود را عیان میکند و مشخص میشود که طرفداران استقلال، با نکونام از فوتبال لذت میبرند یا با ساپینتو!