دولت سیزدهم برخلاف دولتهای گذشته هژمونی و اتوریته لازم را ندارد. دولتهای پیش از دولت سیزدهم با اینکه با محدودیتهای بیشتری نسبت به دولت رئیسی روبهرو بودند، اما، چون از دل تضادهای ساختاری بیرون آمده بودند، توان و انگیزه لازم را برای احیای سیاست داشتند.
دولت سیزدهم نماد یکدستی با نهادهای رسمی است و همین یکدستی او را نامرئی ساخته است و تندترین انتقادات نیز آن را مرئی نخواهد کرد، اما بیش از هر چیز بیاعتباری آرمان در سیاست است که دولت رئیسی را از کار واداشته است.
دولتهای پیشین در چنین فضایی، دولتداری نکرده بودند، اگرچه این فضا ماحصل دولتداری آنان نیز است. پس باید از دولتها دست شست و به احیای آرمان در سیاست پرداخت. خلق سیاست از طریق احیای دولت نمیگذرد. خلق سیاست ابتدا از راه باریک خلوص در سیاست میگذرد که بسیاری از آن به پایین فرو غلتیدهاند.