بخش هایی از گفت و گوی نوری قزلجه را در ادامه می خوانید:
فارغ از اینکه با چه تعداد استاد و دانشجو برخورد شده و چه نوع احکامی برای آنها صادر شده است، نکته جالب ورورد وزارت کشور به این حوزه است و مطالبی را بیان کردند که بسیار تعجبآور بود. اگر از جزئیات بگذریم به نظر میآید کسانی در عرصه قدرت و سیاست یکدست سازی انجام دادهاند و تعبیرم این است که یک خودکشی مدیریتی صورت گرفته است و از آنچه در دانشگاهها رخ داده را به خودکشی فرهنگی تعبیر میکنم.
این گروه ابتدا باید پاسخ دهند که اقداماتشان برای ملت و کشور چه دستاورد و نتیجه خوبی داشته که اکنون در پی یکدستسازی در حوزه اندیشهها و فرهنگ هستند؟ آنها باید پاسخگو باشند که از قسمت اول نتیجه گرفتهاند که اکنون وارد مرحله فرهنگی شدهاند؟
آن هم در جامعه ایران که از نظر فرهنگی متکثر است. باید عنایت داشته باشیم که ایدئولوژیزه کردن دانشگاهها قتلگاه و پایان راه علم است. نتیجه آن هم چیزی نخواهد بود جز انسداد مسیر پیشرفت و تحولات بنیادین علمی. این موضوع یقینا به حوزه علم در کشور ضربه وارد میکند.
این اقلیتی که اکنون اهرمهای قدرت را در دست گرفتهاند و در حوزههای مختلف در قالب یک دستسازی به هم رسیدهاند و سرمست از این قدرت هستند باید پاسخ دهند که چطور در یک جامعه متکثر و متنوع مثل جامعه ایرانی، به دنبال حذف یک تکثر طبیعی حاکم بر جامعهای هستند که خود خداوند، هم تکوینا و هم تشریعا به این تکثر رسمیت بخشیده است؟ اما آنها در برابر این اراده الهی هم قد علم کردهاند. من از اقدامات این افراد متعجبم و توضیح هم نمیدهند که برپایه چه استدلالی دست به این کارها میزنند.
باقی گروهها هم نبایند دلخوش باشند که به ما کاری ندارند؛ مطمئن باشید این روند به زودی به حوزههای علمیه هم خواهد رسید. در واقع مسیر حرکت و تفکرشان نشان میدهد که خالصسازی را حتی در حوزههای علمیه هم انجام خواهند داد.
به هر حال چنین اقداماتی آینده علمی کشور و به تبع آن توسعه و پیشرفت را دچار مشکل خواهد کرد. اینگونه اقدامات مربوط به چند قرن گذشته بوده که دنیا تجربه کرده و از آن برگشته است حال آقایان دارند این مسیرها را طی میکنند. به باور من شخص رئیس جمهور مسئول این اقدامات است.
ایشان مسئولیت اجرایی دارند و مسئول اجرای قانون اساسی کشور هستند. من این اقدامات در حوزه فرهنگ و دنشگاهها را خلاف روشن روح قانون اساسی و خلاف روشن اصول مترقی در حوزههای کرامت انسانی، آزادی بیان و اندیشه، برابری همه مردم در مقابل قانون میدانم. خلاصه مطلب اینکه با این فرمان کشور را به جاهای خطرناکی میبرند.
یک جریان افراطی پشت این قضایا وجود دارد که شاید بتوانیم بگوییم یک بخشی از آن جبهه پایداری هستند. ولی به نظرم [جبهه پایداری] تنها نیست بلکه یک جریانی است که فارغ از افکار و احزاب سیاسی که قبلا آرایش داشتند و مشخص بود، ترکیبی است با پایداریها که جریان افراطی خطرناکی در کشور را تشکیل دادهاند.
باورم این است که صرفا جبهه پایداری دخیل نیست؛ شاید طیفهای دیگری هم به دلیل طمع قدرت یا ثروت با آنها همراه شدهاند یعنی صرفا یک حزب یا جریان خاصی نیستند. شاید در موضوعاتی از جمله مباحث فرهنگی تجلیگاه فکریشان همان تفکر جبهه پایداری باشد ولی علاوه بر پایداریها احتمالا طیف دیگری هم باشند که برای مصالح شخصی و جناحی خودشان در حوزه قدرت و ثروت با آنها همراه شدهاند.
ما در فراکسیون اقلیت حتما موضعگیری خواهیم کرد ولی به نظر میآید اکثریت مجلس با این اقدامات دولت هماهنگ هستند. چراکه مجوعه اکثریت مجلس و دولت، مسئول همین یکسانسازیاند و بعید است اقدامات جدی صورت گیرد.
مبع: دیده بان ایران