در ابتدای این نشست میلاد عرفانپور در سخنانی بیان کرد: همواره یکی از رویکردهای مهم مرکز موسیقی حوزه هنری تلاش در جهت حفظ گنجینههای ارزشمند ایران در حوزه موسیقی نواحی بوده است. همچنین اگر بخواهیم نهادی را نام ببریم که در چند دهه اخیر در حوزه موسیقی تاثیر بالایی داشته است، حوزه هنری است. پیش از من در حوزه هنری بزرگوارانی در عرصه موسیقی تلاش کردند، اکنون نیز ما تلاش کردیم به رغم مشکلات و محدودیتها در همین مسیر آثاری را به تولید برسانیم و هنرمندان و پژوهشگران موثر و جریانساز موسیقی نواحی را حمایت کنیم. اگر امثال آقای جاوید در موسیقی نواحی نبودند، خیلی از آنچه که امروز به عنوان میراث فرهنگی میشناسیم را نداشتیم.
او درباره دیگر اقدامات حوزه هنری در زمینه موسیقی گفت: بجز این آلبوم آقای جاوید، آثار دیگری از ایشان و دیگر پژوهشگران موسیقی آماده انتشار است. به هر حال هر جا احساس کنیم به نوعی میتوانیم در موسیقی مفید باشیم، حمایت خواهیم کرد. همچنین احیای مجله «مقام» را در قالب متفاوتی خواهیم داشت.
مدام بغض دارم
سپس هوشنگ جاوید درباره معنای «مناقبخوانی» گفت: مناقب به معنای ستایش پاکان و نیکان به صورت فاخر است. پیش از اسلام البته نام آن همان ستایش بوده، ولی بعد از اسلام مناقب نام گرفته و محوریت آن مدح ائمه بوده است.
این پژوهشگر بیان کرد: از روزی که به من گفتند این آلبوم آماده انتشار است، مدام خاطراتی را در ذهن مرور میکنم و از همان روز بغض گلویم را میفشارد؛ زیرا حین گردآوری این آلبوم خاطرات تلخ و شیرین زیادی تجربه کردم.
او در ادامه درباره مسیر گردآوری این آلبوم توضیح داد: سال ۱۳۶۸ به واسطه رفتوآمد با حسن واله به حوزه هنری آمدم و وارد مرکز شنیداری شدم. دو سال رفت و آمد من به حوزه به این ختم شد که به موسیقی نواحی ایران به صورت شاخه شاخه بپردازیم. در ادامه با یاری علی معلم جلساتی برگزار شد تا بتوانیم کاری برای موسیقی انجام دهیم. زمانی که به موضوعیت رسیدیم اول سازها را بررسی کردیم و بعد آوازها. با پیشنهاد استاد معلم سازهای بادی را انتخاب کردیم که در ادامه آن جشنواره «نی نوازان» برگزار شد.
این هنرمند در راستای صحبتهای خود درباره جشنواره «نی نوازان» گفت: در جریان جشنواره اتفاقات زیادی رخ داد که فهمیدم موسیقی نواحی را نمیتوان ساده انگاشت. بعد از آن به دنبال موسیقی آیینی و ارتباط موسیقی با آیینها رفتم. هر چه جلوتر رفتم فهمیدم در موسیقی نواحی اقیانوسی داریم که هیچ از آن نمیدانیم. حتی شنا کردن در آن اقیانوس را هم نمیدانیم.
جاوید ادامه داد: هر چه در این فضا جلوتر رفتیم، به مناقبخوانی رسیدیم که ایرانیها برای آن خون و شهید دادند. مناقبخوانها کسانی بودند که آداب ایرانی را با آداب دینی آمیخته بودند. مناقبیان به حدی قدرت داشتند که به یک انقلاب هم کشیده میشوند، ولی ایرادی که به آنها گرفته میشد، این بود که غلوآمیز برخورد میکردند؛ یعنی حقیقت را با نوعی خیال پردازی میآمیختند و آواز میخواندند. ما شاعری نداریم که منتقب نگفته باشد. از راه مناقب هنرهای شمایل خوانی یا پرده خوانی هم شکل گرفته است. مناقب خوانی تا قاجار ادامه پیدا میکند، ولی در زمان پهلوی اول با ممنوعیت آیینهای دینی، برچیده میشود. ما انواع مناقب داریم که به دنبال آنها رفتم و هر جا که توانستم سراغ آنها را گرفتم.
مدیر هنری که نمیدانست مناقبخوانی چیست!
این پژوهشگر درباره ارائه طرح گردآوری این آلبوم به حوزه هنری توضیح داد: پس از بررسی و تحقیق طرح را به حوزه هنری دادم، ولی مدیر وقت گفت که نمیداند مناقبخوانی یعنی چه؟ باید نمونهای را ببیند. برایم جالب بود یک مدیر هنر چگونه مناقبخوانی را نمیشناسند، اما به هر جهت یکی از اساتید مناقبخوانی را طی یک همایش دعوت کردم و او مناقبخوانی را اجرا کرد. دقیقه سوم اشک همه درآمد. همان شد که همایشی در این حوزه به مدت هفت روز برگزار کردیم. در آن رویداد برای اینکه حضار بهتر مناقبخوانی را بشناسند، هزار جلد کتاب چاپ کردیم و اصلا نفهمیدیم چگونه در یک هفته تمام شد و کار به چاپ دوم کشید. سالها تلاش کردم این صداها به همراه کتابها چاپ شود، ولی نشد. بعد از ۲۰ سال امروز توانستیم به این اثر برسیم. از بین مناقبخوانهایی که آثارشان در آلبوم هست، ۱۴ نفر آنها از دنیا رفتهاند و اگر صدایی از آنها مانده در همین آلبوم است. از بین کسانی هم که هنوز در قید حیات هستند، یکی از آنها آلزایمر گرفته و وضعیت خوبی ندارد و هیچکس سراغش را نمیگیرد، یکی دیگر به خاطر سکته حال خوبی ندارد. به هر حال آنقدر مشکل دارند که بگویم گریهآور است.
مناقبخوانی را ثبت کنید
او همچنین درباره ثبت «مناقبخوانی» در یونسکو گفت: مناقبخوانی برخواسته از فرهنگ ایرانی و رو به زوال است، ولی میتوان از آن حمایت کرد که زنده بماند. حال اینکه آموزش عالی ما چه زمانی به این فکر میافتد که آیینهای ما را رشته دانشگاهی کند، نمیدانم، ولی پرونده «ماقبخوانی» کامل است فیلمها و عکسهایی موجود است که من باوجود پیگیری به آنها دست نیافتم، ولی میتوان آنها را گردآوری کرد و «مناقبخوانی» را ابتدا به عنوان میراث ملی در کشور و بعد برای ثبت جهانی بفرستند.