رونالدو که به همراه تیم فوتبال النصر عربستان به ایران سفر کرده بود در یک اقدام مهم با کودک هنرمندی که از معلولیت رنج میبرد دیدار کرد.
فاطمه حمامی در گفتگویی به بیان جزئیات این دیدار پرداخت.
بخشهایی از این گفتگو را میخوانید:
*خیلی خوشحال شدم، خیلی؛ برای این آرزو سالها صبر کرده بودم، لحظه شماری میکردم. امیدوار بودم.
*وقتی خدا بخواهد هرچیزی ممکن میشود. من خدا را دارم، خدا خیلی بزرگ است، همیشه خدا در کنار من بوده، در تمام لحظات زندگیام.
*به همراه پدر، مادر و برادرم از کاشان به سمت تهران حرکت کردیم. در تمام طول مسیر به این فکر میکردم که چطور باید خداوند را شکر کنم و یا واقعا رونالدو را خواهم دید؟
*رونالدو مرا میشناخت، آشنایی من با رونالدو به سالها پیش بر میگردد، به آن زمان که نقاشی رونالدو را کشیدم و تصویری از این نقاشی به باشگاه رئال مادرید رسید. آنها رونالدو را در جریان گذاشتند و پیراهن شماره هفت این تیم را برایم به عنوان هدیه فرستادند.
* (در پاسخ به این پرسش که با دیدن رونالدو چه حسی به او دست داد): قابل توصیف کردن نیست، وقتی بزرگترین رویای زندگیام به واقعیت تبدیل شده بود، حسی عجیبی داشتم. حسی که باعث شد احساساتی شوم، باز هم میگویم خدای بزرگ خیلی دوستت دارم، عاشقت هستم.
*رونالدو با دیدن من بغض کرد و اشک در چشمانش جمع شد، او مرا بغل کرد و بابت نقاشیهایی که از او کشیده بودم تشکر کرد.
*من حتم دارم یک روز مسی را از نزدیک میبینم، درست مثل رونالدو، آن روز دیر نیست. وقتی خدا هست همه چیز ممکن میشه. من خدار و دارم.