ظهر دیروز یکی از پاکبانان بوستان ولایت هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: طبق روال روزانه در پارکینگ شماره پنج شهربانو مشغول جارو زدن زمین بودم که جسد خونآلود مرد جوانی را مشاهده کردم؛ او به قتل رسیده است! لطفاً برای کمک رسانی اقدام کنید.
با اعلام این خبر، قاضی وحید ناصری؛ بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران بههمراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند و جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که از ناحیه گردن و کمر هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد از زمان مرگ تقریباً ۳۶ ساعت گذشته است و مقتول پس از به قتل رسیدن در مکان دیگر جسدش به پارکینگ بوستان ولایت منتقل شده است.
در نخستین گام مأموران تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی با دستور قاضی جنایی اقدام به انگشتنگاری از روی جسد کردند تا عامل این قتل شناسایی شود که در جریان تحقیقات یک کاغذ شکایتنامه در جیب شلوار مرد جوان پیدا شد که حکایت از آن داشت، مقتول روز پنجشنبه از برادر کوچکتر خود بهدلیل اختلافات خانوادگی شکایت کرده است که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.
بدین ترتیب تیم جنایی برای ادامه تحقیقات پای در خانه برادر مقتول گذاشتند و وی را هدف تحقیق قرار دادند اما در جریان بازجوییهای اولیه با اظهارات ضد و نقیضی مواجه شدند همچنین در جریان بازرسی از صندوق عقب خودروی متهم آثار خون و یک چاقوی خونین کشف شد!
متهم که همچنان منکر جرم خود بود پس از مواجهه با شواهد و مدارک موجود به قتل برادرش اعتراف کرد و ماجرای جنایت را اینطور به بازپرس پرونده توضیح داد: از کودکی با برادرم اختلاف داشتم اما این اواخر او با رفتارهایش بین اعضای خانواده اختلاف ایجاد میکرد؛ ما خانوادگی در یک ساختمان زندگی میکنیم، روز پنجشنبه این ماجرا را با برادرم درمیان گذاشتم اما درگیری بین ما شکل گرفت که منجر به ضربوجرح شد.
مرد جوان مدعی شد: بهخاطر همین تصمیم گرفتم برادرم را به قتل برسانم؛ میدانستم که او صبح جمعه زود خانه را ترک میکند برای همین با چاقویی که داشتم به کمین نشستم؛ برادرم در راهپله ساختمان بود که ضربات چاقو را به کمر و گردنش وارد کردم.
متهم ادامه داد: در ادامه برادرم روی زمین افتاد سپس من جسد را داخل صندوق عقب خودروی پراید گذاشتم و سپس با آب آثار خون را در حیاط خانه شستم؛ پس از اینکه هوا تاریک شد با ماشین سمت بوستان ولایت رفتم و جسد را در پارکینگ شماره پنج شهربانو رها کردم.
پس از اعتراف صریح متهم به قتل برادرش، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مأموریت یافتند با بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان موردنظر و بوستان ولایت ترددهای مشکوک را مشاهده کنند و با اقدامات اطلاعاتی بررسیهای خود را در رابطه با این جنایت ادامه دهند.
گفتوگو با متهم
چند سال از برادرت کوچکتر هستی؟
تقریباً ۱۲ سال از برادرم کوچکتر هستم.
اعتیاد داری؟
نه حتی سیگار هم نمیکشم اما در گذشته قرص اعصاب میخوردم.
با برادرت سر چه موضوعی اختلاف داشتی؟
ما از کودکی با یکدیگر اختلاف داشتیم اما این اواخر درگیریهای ما بیشتر شد؛ او با رفتارهایش در خانواده تنش ایجاد میکرد.
متأهلی؟
نه، ازدواج نکردم.
برادرت چرا از تو شکایت کرده بود؟
روز پنجشنبه ما با یکدیگر در خانه درگیر شدیم که منجر به ضربوجرح شد و برادرم بهخاطر همین موضوع شکایتی را علیه من ثبت کرد.
چاقو را از کجا تهیه کرده بودی؟
سالهای قبل خریده بودم.
چند ضربه به برادرت وارد کردی؟
دقیق بهیاد ندارم اما فکر کنم ۲ یا ۳ ضربه به گردن و کمرش وارد کردم.
چرا جسد را به پارکینگ بوستان ولایت بردی؟
نمیدانم، تنها جایی بود که به ذهنم رسید پارکینگ شماره پنج بود.
پس از رها کردن جسد چهکاری انجام دادی؟
پس از اینکه از پارکینگ شماره پنج برگشتم، برای انجام کار شخصی به جنوب استان تهران رفتم.
پشیمانی؟
بله، خیلی عصبانی بودم. من در آن لحظه کنترل خود را از دست دادم و مرتکب قتل شدم.
با دستور قاضی وحید ناصری؛ بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.