روال برگزاری کنسرتها با پایان محرم و صفر همه ساله به این صورت بوده که در هفته پایانی این ایام، بلیتفروشی کنسرتهای مختلف آغاز میشده است، اما امسال با وجود اینکه بیش از یک هفته از پایان ایام سوگواری میگذرد، به جز چند کنسرت محدود، شاهد برگزاری اجراهای صحنهای متعددی در کشور نیستم.
شاید در نگاه اول به نظر برسد، به دلیل حضور هنرمندان در خارج از کشور با کمرونقی کنسرتها در کشور به خصوص پایتخت مواجه هستیم، اما پس از پرس و جو متوجه شدیم که برگزاری کنسرتهای پاپ در تهران به اواسط مهرماه موکول شده است.
میلاد ماهانراد (تهیه کننده موسیقی و مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری لیما) علت برگزار نشدن کنسرتهای پاپ در تهران را «همراهی و حمایت نکردن برخی دستگاههای دولتی مسئول» میداند و به ایسنا میگوید: شاید برخی بگویند که مردم علاقه خود را به موسیقی پاپ از دست دادهاند، ولی حقیقت اینجاست که مردم نه تنها علاقه خود به موسیقی پاپ را از دست ندادهاند بلکه اگر حمایتهای مردمی از این طیف موسیقی نبود، به جرأت کور سوی موسیقی پاپ در ایران در این شرایط پیش از این خاموش میشد.
او همچنین توضیح میدهد که بسیاری از مسولان به دنبال محدودسازی شدید موسیقی پاپ هستند و میگوید: متاسفانه مستقل از اثرات حوادثی مانند بحران کرونا و یا ناآرامیهای سال گذشته، ساختار حمایت و هدایت موسیقی پاپ در ایران دارای مشکل ریشهای است؛ زیرا پیش از هر چیزی خود موسیقی پاپ هنوز در میان مدیران ارشد فرهنگی کشور منشأ اختلاف سلیقه، تعارض و تناقض است و هنوز عده زیادی از مسئولان و مدیران ارشد خصوصا در عرصه فرهنگ، شدیدا معتقد به حذف این بخش از موسیقی و یا محدودسازی شدید آن هستند. در حدی که بخاطر این نوع نگاهها و ترس از انتقادها حتی مدیران فرهنگی متولی موسیقی در تهران و شهرستانها جرأت شرکت در اجراهای خوانندههای پاپ را ندارند، اما آیا این انتظار زیادی است که موسیقی پاپ بتواند در فضای صدا و سیما تبلیغ شود و یا برنامههای نقد و نظر مانند سینما و یا ورزش داشته باشد؟
ماهانراد در همین راستا به نتایج سیاستگذاریها در عرصه موسیقی میپردازد و تصریح میکند: متأسفانه نه تنها فضای مناسب و تخصصی جدیدی برای اجراها ایجاد نشده است بلکه همان ظرفیتهای محدود در بخش دولتی و خصوصی، یا کاهش داشتهاند یا اولویت خود را از کنسرت به کاربریهای دیگر مثل همایش و ... تغییر دادهاند. در همین تهران در یکی دو سال اخیر از پنج سالن حداقلی موجود برای اجرا، دو سالن ایرانیان و سالن وزارت کشور از دور برگزاری کنسرت خارج شدهاند و بیش از ۵۰ خواننده باید تنها در سه سالن روی صحنه بروند.
این تهیهکننده درباره دیگر سختگیریها و محدودسازیها در عرصه موسیقی میگوید: در عرصه محتوا و شعرها چندان ضوابط و رویکرد هدایتگری حاکم نیست و سلیقهمحوری و سیاست ممیزیهای بسیار شدید مانند سدی جلوی ارائه ترانههای جدید را گرفته است؛ به همین دلیل چندان شاهد ارائه کار جدید در بین خوانندهها نیستیم. سختگیری برای صدور مجوزها در استانها در سنوات اخیر به حدی شد که منجر به انتشار بیانیه صنف و اعتراض وزیر ارشاد شد که بااین حال چندان نتیجهبخش نبود. سیاستهای حمایت، یارانه فرهنگی، مشوقها و تسهیلگری از فعالیت صنف موسیقی پاپ جای خود را به بی اعتنایی، سختگیری، محدودسازی و حتی بعضا محرومیتهای اجتماعی فعالین صنف داده است، در حدی که هر چند گاهی صرفا با ورود شخص وزیر محترم ارشاد، اندکی روزنه تنفس موسیقی پاپ با هزاران تلاش و جنگندگی فراهم میشود.
او ادامه میدهد: اکنون هم خبری از وزارتخانه در حمایت از صنف به گوش نمیرسد و بدنه مدیریتی وزارتخانه همچون همیشه سیاست سکوت را در پیش گرفته است. خبری هم از نشست خبری اعلان سیاستها و برنامهها نیست. سایر نهادها و دستگاهها هم چندان از موسیقی پاپ حمایت نمیکنند. مالکیت معنوی آثار رعایت نمیشود حتی اپراتورهای بزرگ موبایل بجای حمایت از این صنف، در شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای خود حمایت قابل توجهی از مالکیت معنوی خوانندگان ندارند.
این تهیهکننده موسیقی میگوید که «باوجود چنین شرایطی سرمایهگذاران از عرصه فرهنگی گریزان شدهاند» و ادامه میدهد: به همین دلیل هم اندک علاقهمندان و فعالان صنف به ناچار به سمت اجراهای خارج از کشور رو آوردهاند که هر چند حفظ ارتباط و تعامل با ایرانیان خارج از کشور امری ستوده و ارزشمند است، اما جهتگیری اخیر بیشتر ناشی از فضای بسته و عدم حمایت داخلی است. خیل مشتاقان جوان و علاقهمندان داخلی هم یا با صرف هزینههای گزاف در قالب تورها برای شرکت در کنسرت به خارج از کشور میروند و یا فعالیتهای تفریحی نه چندان سالم را جایگزین محیط مفرح، سالم و خانوادهمحور کنسرت داخلی کردهاند و با این شرایط واقعا چندان امیدی به آینده موسیقی پاپ در ایران وجود ندارد.