اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ فردوس کاویانی پس از مدتها، در جشن بازیگر حاضر شد و تغییر چهرهاش واکنشهای زیادی از سوی مردم و دوستدارانش به دنبال داشت. او در آن جشن نتوانست جز یک جمله در باره خوشحالیاش از حضور در این جمع چیز دیگری بگوید. دو ماه بعد همسر او در گفتوگویی با سایت آپارات خبر داد که او مبتلا به پارکینسون است و مراحل درمان را طی میکند. از آن زمان به بعد گهبهگاه اخباری از احوال او منتشر میشد که گاه خوشحالکننده بود و گاه نگرانی ایجاد میکرد. تا این که شب پیش آخرین خبر رسید.
او را میتوان، اما همچنان با نقشهای ماندگاری که بازی کرده است به یاد داشت. از دانشمند محله بروبیا تا کمال سریال همسران:
مش مهدی، اجاره نشینها:
کمدی به یادماندنی داریوش مهرجویی نقشهای ماندگار زیاد دارد. یکی از آنها مش مهدی است با بازی فردوس کاویانی. مش مهدی با لهجهای که دارد، سرکارگر و بناست و مستأجرین خانه، او و کارگرهایش را به خانه میبرند تا خانههایشان را بازسازی کنند. اما وقتی نماینده صاحبخانه، عباس آقا سوپرگوشت (عزت الله انتظامی) متوجه میشود، در حالی که آپارتمانها مثل منطقه جنگی نیمه خراب شدهاند، کار را متوقف میکند. مش مهدی به کارگرها دستور میدهد وسایل را جمع کنند و بعد برای گرفتن دستمزد در هر خانهای را میزنند آنها را به نفر بعدی حواله میدهد و آنها هر بار ناامیدتر سراغ واحد بعدی میروند. آخرین نفر هم میگوید پول را از طبقه اول و از نماینده صاحبخانه بگیرند. مش مهدی و کارگرها سراغ واحد نماینده صاحب مظلومانه دستش را بلند میکند تا در بزند، اما عباس آقا سوپرگوشت که صداها را از راهرو شنیده، فریاد میکشد پولشان را از همانهایی که برایشان کار کردهاند، بخواهند.
مش مهدی این بار به غرورش برمیخورد و همه را جمع میکند و با خود میبرد. اما چند دقیقه بعد هم صاحبخانه و مستأجرها سوار ماشین میشوند تا کارگرها را پیدا کنند و پولشان را بدهند. سکانس بعدی سکانس معروف مهمانی و کبابپزی در خانه نماینده صاحبخانه است. کاویانی در نقش مش مهدی چنان سادگی و رفتار یک کارگر شهرستانی را نمایش میدهد که تماشاگر فراموش میکند او بازیگر است.
کرمعلی، بانو
دومین همکاری فردوس کاویانی و مهرجویی در «بانو» اتفاق افتاد. فیلم سال ۷۰ ساخته شد، اما توقیف شد و تا چهار سال بعد هم اجازه اکران پیدا نکرد. فیلم داستان زنی به نام بانو است که همسرش او را ترک میکند تا با زن دیگری ازدواج کند. بانو برای تحمل این وضعیت و رفع تنهایی کرمعلی، باغبان همسایه و خانوادهاش را که جایی برای زندگی ندارند، به خانه بزرگ خود راه میدهد. اما کمکم و با باز شدن پای قربانسالار، از فامیلهای کرمعلی، ماجرا شکل دیگری میگیرد. قربانسالار شروع به دزدی وسایل خانه میکند و رفتار بقیه هم آرامش را از بانو میگیرد. در آخر او تمام مهمانان را از خانه اش بیرون میاندازد، همسرش را که با پیشیمانی پیش او برگشته ترک میکند و از خانه میرود. در این جا هم کاویانی نقش یک باغبان شهرستانی ساده را دارد. اما رفتار و حرف زدنش با مش مهدی اجاره نشینها کاملا متفاوت است و این موفقیت بزرگی برای یک بازیگر است.
کمال، همسران
بیراه نیست بگوییم نقشی که فردوس کاویانی را برای همیشه در یادها ماندگار کرد، نقشی بود که در سریال همسران بازی کرد. این سریال به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام سال ۱۳۷۳ از تلویزیون پخش شد. سالهایی که کارگردانهای مطرح برای تلویزیون سریال میساختند و سریالها واقعا دیده میشدند. همسران در اوایل دهه هفتاد سبک جدیدی در سریالسازی بود و ارتباط متفاوتی از آنچه پیشتر در صداوسیما دیده بودیم، بین همسران نمایش میداد. کمال و مهین (با بازی مهرانه مهینترابی)، همدیگر را دوست داشتند، با هم صمیمی بودند، شوخی میکردند و حتی دعوا و قهرشان بامزه و دوستداشتنی بود. همینها به اضافه داستانهای ساده و جذاب سریال را پرمخاطب کرد و فردوس کاویانی به یکی از محبوبترین بازیگران آن زمان تبدیل شد. او این محبوبیت را فقط به دلیل بازی شیرینش به دست آورد و بعد از گذشت سالها، همچنان در یاد تماشاگران مانده است.
آژانس دوستی
سریال آژانس دوستی با بازی فردوس کاویانی سال ۷۸ از تلویزیون پخش شد. سریالی در ۵۳ قسمت با کارگردانی مشترک احمد رمضانزاده، محرم زینالزاده، حمیدرضا صلاحمند، مجید جعفری شیرازی، فرامرز قریبیان، کاوه دژکام و اکبر منصور فلاح که در زمان پخش با استقبال فراوان مخاطبان روبهرو شد. سریال ماجراهای یک آژانس کرایه اتوموبیل بود و رانندگان و مسافرانی که هر بار داستانهای مختلفی را از سر میگذراندند. بازیگران زیادی در این سریال حضور داشتند. از جمله اسماعیل داورفر که نقش آقای رئوفی مدیر آژانس را بازی میکرد. همینطور حسین پناهی، پژمان بازغی، حمید لولایی و اصغر همت. فردوس کاویانی هم نقش فردوس تهرانی، یکی از رانندگان آژانس را داشت که با زبان شوخ و مزه پرانیهایش سریال را دیدنیتر میکرد.
محله بروبیا
یکی از خاطرهانگیزترین برنامههایی که برای کودکان دهه شصت ساخته شد، محله بروبیا به به کارگردانی داریوش مودبیان و نویسندگی بیژن بیرنگ بود که سال ۶۱ از تلویزیون پخش شد. این مجموعه بچهها را با اتفاقاتی که ممکن است در خارج از منزل با آن روبه رو شوند آشنا میکرد و علایم راهنمایی و رانندگی را با زبانی ساده و با داستانهایی بامزه به آنها آموزش میداد.
فردوس کاویانی، محمود جعفری، رضا ژیان، حمید جبلی، اکبر عبدی، آتیلا پسیانی، فاطمه نقوی، حسین افصحی، فاطمه معتمداریا و غلامحسین لطفی از بازیگران این سریال کودکانه بودند که هنوز در ذهن بچههای دهه شصت ماندگار است. کاویانی در محله بروبیا دو نقش داشت. یکی از نقشهایش یک دانشمند یونانی بود که پسرش او را پدر بزرگوارم صدا میکرد و هر بار مسئلهای را طرح میکرد که پدر بیشتر مواقع از پاسخ ناتوان بود. نقش این پسر باهوش را که پدرش پسرعزیزوارم خطابش میکرد، آتیلا پسیانی بسیار جوان بازی میکرد. علاوه بر این یکی دیگر از نقشهای فردوس کاویانی در این سریال یک پلیس راهنمایی و رانندگی بود که علائم رانندگی را به بچهها یاد میداد و کمکشان میکرد رفت و آمد امن تری داشته باشند.