تعداد ۴۶ دختر و پسر نوجوانِ خبرنگار جشنوارۀ سیوپنجم که بعد از قبولی در دو آزمون کتبی و مصاحبه حضوری، برای شرکت در جشنواره فراخوانده شدند، پیش از آغاز سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان، برای آشنایی با مفاهیم خبرنگاری و سینما، در کارگاههای آموزشی شرکت کرده و اکنون با شروع جشنواره به همکاری با کمیته خبرنگاران این دوره از جشنواره پرداختهاند.
آنچه در نشستهای رسانهای سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان مشهود است، نشان میدهد که این نوجوانان خبرنگار به خوبی با مسائل خبر و سینما آشنایی داشته و ضمن دقت در تماشای هر فیلم، پرسشهای خود را با همراهی مربیانی که آنها را هدایت کرده و میکنند، در نشستهای رسانهای بیان کرده و درپی یافتن پاسخی مناسب از عوامل فیلمها هستند.
روز یکشنبه (۱۶ مهر) در دومین روز اکران فیلمهای سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان، ۳ نوجوان خبرنگار دختر و پسر، به نگارش نقد، تحلیل و یادداشت خود در مورد فیلمهای بلند داستانی «ایلیا در جستوجوی قهرمان»، «ملکه آلیشون» و «قهرمان من» پرداختهاند که در ادامه این گزارش ارائه میشود:
سیما موسوی، نوجوان خبرنگار ۱۶ سالهای است که یادداشت خود بر فیلم «ایلیا در جستوجوی قهرمان» به کارگردانی سیدعلی موسوینژاد را با عنوان «ایلیای دیروز، آرش امروز» آغاز کرده و در ادامه چنین آورده است:
داستان فیلم «ایلیا، در جستوجوی قهرمان» حول محور پسری گیمر با نام آرش میگردد. او به بهانه بیماری به کلاس نرفته و در خانه مشغول بازی لیگ مهمی از مسابقات برخط است. پیش از آنکه به نقاط ضعف و قوت این فیلم بپردازیم باید در مورد انتخاب موضوع کارگردان این فیلم، سیدعلی موسوینژاد حرف بزنیم.
او با ترکیب پویانمایی و واقعگرایی هوشمندانه سراغ انتقال موضوعی رفته است که نوجوان و جوان امروز و حتی کودک فردای جهان اسلام درگیر آن است. تلاش برای تحریف تاریخ دست نخورده و بکر اسلام آن هم به وسیله فراگیرترین سرگرمی امروز، بازیهای کامپیوتری چیزی است که این روزها زیاد به چشم میخورد. کودک و نوجوان ایرانی با اینگونه فضای فیلمها به خصوص وقتی در ایران میگذرد آشنایی زیادی ندارد. در ابتدای فیلم او جستوجوگرانه در پی شناخت فیلم و قهرمان است.
موسوینژاد توانسته در این مرحله به خوبی زیرساختهای لازم برای هیجان در قسمتهای بعدی فیلم را ایجاد کند. او مخاطبش را با تمام شخصیتها همراه میکند تا واقعا به جستوجوی قهرمان بگردد؛ آرش، پدر آرش در قامت یک آموزگار مشرف بر قصههای تاریخ اسلام یا دیگران؟ به گفته کارگردان فیلم، او سعی بر این داشته تا ایرانی را تصویر کند که به گیمرهایش که جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر را تشکیل میدهند اهمیت دهد و در عین حال توانسته مخاطب را از آسیبهای احتمالی نیز آگاه کند.
وی با پرداختن به داستان خیبر و قهرمان خیبر، امام علی (ع) و تلاش دشمنان برای تحریف این داستان در قالب بازی و مسئولیت سنگینی که بر دوش آرش به نمایندگی از همه نوجوانان ایرانی است؛ انتخاب مسیر درست به سوی قله یا بیراهه داستان خودش را پیش میبرد. فیلم از لحاظ فرمی معمولی است، اما حداقل خطاکار هم نیست، گاهی ابتکاراتی در تدوین با فضای بازیهای کامپیوتری را بهکار گرفته که به فضاسازی فیلمش در دیدگان کودکان کمک بسیاری کرده است.
هرچند از این نکته نباید گذشت که منطق فیلم گاهی دچار مشکلاتی میشود که ممکن است نوجوان آگاه بر مسائل گیم و برنامهنویسی آن را به آسانی نپذیرد. «ایلیا، در جستوجوی قهرمان» سربازان اسلام در قرن ۲۱ را معرفی میکند و این هشدار را میدهد که دشمنان همچنان در پی مقابله و تعارض با آموزههای اسلامیاند، روزی با قلعههای استراتژیک و روزی با بازیها...
همچنین امیرحسین ابراهیمیان به تحلیل فیلم «قهرمان من» ساختۀ مرتضی آتشزمزم پرداخته و آن را با عنوان «داستانی ساده در دل طبیعت با مفاهیم عظیم انسانی» آغاز کرده است. این نوجوان خبرنگار در تحلیل کوتاه، اما دقیق خود چنین آورده است:
فیلم «قهرمان من» روز یکشنبه شانزدهم مهر برای داوران و خبرنگاران سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان اکران شد. این فیلم روایتی شیرین، احساسی و واقعگرایانه از یک ماجرای تلخ را به تصویر میکشد. ادبیات بومی و خودمانی فیلم باعث همزادپنداری مخاطبان کودک و نوجوان میشود.
در «قهرمان من» سادگی، مهمترین عنصر است و این موضوع نه تنها در سناریوی داستان و بازی بازیگران، بلکه حتی در تصویربرداری و مباحث فنی فیلم نیز نمایان است.
"قهرمان من" میان همه سادگیهایش مفاهیم انسانی را مطرح میکند. نشان دادن طبیعت بکر قهدریجان و زندگی روستایی آن نیز از دیگر نکات مثبت این فیلم بود که باعث شناخت شدن این خطه در نگاه مردم میشود. اما در نهایت نکته آزاردهندهای که نه تنها در این فیلم، بلکه در بعضی دیگر از آثار جشنواره وجود داشته، پایانهای کلیشهای، تکراری و قابل پیشبینی است که باید با تلاش روز افزون فیلمنامهنویسانِ این مرز و بوم، این مشکل نیز حل شود.
اما آناهیتا صفدریان نوجوان خبرنگار دیگری است که به نقد فیلم «ملکه آلیشون» به کارگردانی ابراهیم نورآور محمد پرداخته و چنین نوشته است:
«ملکه آلیشون» فیلمی به کارگردانی ابراهیم نورآور محمد، فیلمی در سبک فانتزی - ماجراجویی است که همین سبک فیلم به همراه جلوههای ویژه، گریمها، بازیگران و سبک فیلمبرداری در ابتدا مخاطبان را به فکر فیلمی خارجی با دوبله انداخت؛ اما انتخاب نامهای اصیل ایرانی همچون «آدُر» و «سُرِن»، مخاطبان را متوجه فیلمی ایرانی ساخت.
البته این که مخاطبان از ساخت چنین فیلمهایی در سینمای ایران متعجب شوند، خیلی هم غیرطبیعی نیست. همانطور که این فیلم ساختش ۸ سال به طول انجامیده، نشان میدهد که بضاعت سینمای ایران در کارهای فانتزی همینقدر است. اگرچه از فیلمی که روند ساخت آن ۸ سال طول بکشد، انتظاری بیشتر از این میرفت.
فیلم صرفاً در فرم، رنگ و لعابدار بوده و با اینکه از فیلمنامهای اقتباسی استفاده شده بود، اما در بخشهایی از داستان علیالخصوص شخصیتپردازیِ کاراکترهای مکمل و نیز روند غیر قابل هضم روایت، جای کار داشت.
اگرچه عواملی همچون موسیقی متن و طراحی صحنه در خدمت داستان بود و بهواسطه آنها مخاطب با اکثر سکانسها میتوانست ارتباط برقرار کند. در کل ملکه آلیشون اثر متفاوتی در ژانرشناسی سینمای ایران بهشمار میرود، شاید شروعکنندۀ مسیری باشد که اتفاقات خوبی در انتظار آن است.