آفتابنیوز : آفتاب: جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور بیانیهای رسما حمایت خود را از مهندس موسوی در انتخابات آتی ریاست جمهوری اعلام کرد. امروز همچنین سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز رسما از موسوی حمایت کرد.
13 دلیل مجاهدین برای حمایت رسمی از میرحسین موسوی [+]به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، متن کامل بیانیه جبهه مشارکت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد. انقلابی که اساس آن مردمسالاری سازگار با دین رحمانی و مقابله با استبدادو استعمار بود. انقلابی که در پی رهائی انسانها از هر قید و بندی جز عبودیت الهی بود و آیندهای ممزوج از رفاه و معنویت را نوید میداد.
ملت بزرگ ایران به ندای حقطلبانه و آزادی خواهانه امام عظیم الشأن خود پاسخ گفت و با تمام وجود نه فقط در خلق بزرگترین انقلاب مردمی توفیق یافت بلکه برای حفظ آن در برابر تمامی توطئهها و دسیسههای دشمنان آن ایستاد و حماسههای بزرگ ایثار و فداکاری را آفرید بدان امید که ایران اسلامی سرآمد انسانیت و مروت، انصاف و عدالت، پیشرفت و کارآمدی در منطقه خود و الگویی برای انسانهای به جان آمده از مادیت بیروح در سرتاسر جهان باشد.
اینک نسل اول انقلاب و نسلهای بعدی با چشمانی نگران ولی دلهایی امیدواربه افقی مینگرند که اگرچه روشن است اما سختی و موانع فراوانی در راه آن وجود دارد که جز با همت بلند تک تک ایرانیان و با اراده مصمم مردان وزنان پیشتاز مخلصی که سربلندی ایران از هر چیز برای آنها مهمتر است تحقق آن آرمانهای بلند محال مینماید.
تأسف از این بالاتر نیست که امروز به سبب سوء مدیریت دولت نهم پایههای توسعه کشور که علیرغم کاستیها و دشواریهای فراوان در مدت ربع قرن استوار شده بود آسیب جدی دیده است و به دلیل سوء استفاده از ارزشهای دینی و شعارهای انقلابی، ذهن نسل جوان کشور را نسبت به شعارها و آرمانهای انقلاب مغشوش کرده است.
امروز در عرصه فرهنگ آنچه بارز است تلاش برای حاکمیت انحصاری یک گفتمان فرهنگی خاص و نادیده گرفتن خلاقیتهای فرهنگی و هنری و اعمال سانسور و فشار روزافزون همه جانبه بر صاحبان اندیشه و فرهنگ و هنر است که نتیجه آن فقر شدید در عرصه تولید فکر و تالیف کتاب و نشر، کاهش چشمگیر مؤسسات مولد فرهنگی غیر وابسته، توقیف پی در پی آثار سینمایی، کتب و نشریات و نیمهجان شدن رسانههای آزاد و مستقلی است که به نوبت در برابر تحمیلهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به نابودی میرسند.
دانشگاهها به عنوان مظهر توسعه کشور آنچنان گرفتار مشکلات گوناگون شدهاند که علیرغم تبلیغات فراوان در باره رشد و توسعه علمی و مصادره همه پیشرفتهای زمانهای گذشته به نام خود حتی برخی مسؤولان فعلی دانشگاهها را به فغان در آورده است.
در عرصه اجتماع، اعمال محدودیت و سرکوب شدید نهادهای مدنی، نادیده گرفتن اولیهترین حقوق شهروندان حتی در حوزه زندگی خصوصی، فشار روزافزون و بهانهجویی های عجیب و غریب نسبت به نسل جوان، بخصوص دختران و زنان، نابرابری حقوقی بین شهروندان ایرانی و نادیده گرفتن حقوق مسلم و قانونی قومیتهای ایرانی و بی توجهی به مطالبات قانونی اقلیت های مذهبی و قومی، نادیده انگاشتن تنوع فرهنگی و نقش فرهنگهای بومی در آفرینندگی پر بار و مولد ایرانی و از همه مهمتر حاکمیت تحجر و توهم و واپسگرایی و عوام فریبی از جمله مشکلاتی است که در سالهای اخیر بروز و ظهور فوقالعاده ای پیدا کرده است. و این همه سبب بروز ناهنجاریهای هولناک فرهنگی و اجتماعی شده است که ما هر روز در عرصههای عمو میو خصوصی و در رسانهها و شبکههای مختلف اطلاع رسانی با آن مواجه بودهایم.
در عرصه سیاست داخلی، از دولتی که اصولاً اعتقادی به دموکراسی ندارد و در بیان و رفتار خود مردمسالاری را به سخره میگیرد جز این انتظار نیست که همه مظاهر مردمسالاری از قبیل رسانههای آزاد، تحزب، تشکلیابی مردم، انتخابات آزاد، آزادیهای مشروع مانند آزادی بیان، آزادی اجتماعات و حتی آزادی عقیده به شدت مورد تهدید قرار گیرد. بر خورد با دانشجویان و دانشگاهیان، زنان و کارگران و اساسا فعالان حوزه مدنی از جمله تبعات این دیدگاه دموکراسیستیز در دولت نهم است. تعطیلی و فشار بر روزنامههای مستقل که مستقیماً توسط وزارت ارشاد و بدون هیچ ظاهرسازی قانونی صورت میگیرد و نیز بستن و اعمال محدودیتهای مختلف نسبت به سایتهای رسمی و غیر رسمی اطلاع رسانی از نگران کنندهترین حرکات آزادی ستیزی است که متأسفانه امروز به یک رویه تبدیل شده است.
در عرصه سیاست خارجی نیز انزوای کم نظیر ایران که در هیچ دورهای از تاریخ پس از انقلاب سابقه نداشته است حاصل بیتدبیری، خاماندیشی، گفتار و کردارهای غیر منطقی و بر خلاف منافع ملی بوده وسبب شده است فشار مضاعفی بر ملت ایران چه از نظر وجهه بینالمللی و چه از نظر تضییقات اقتصادی و معیشتی تحمیل شود.
در عرصه مدیریت اجرایی، شخصی کردن امر مدیریت و سیاست از سوی رئیس دولت و عبور بیمحابا از همه حدود قانونی و امتیازدهیهای بیحساب و کتاب سیاسی و جناحی، حذف و انحلال نهادهای تصمیم ساز و برنامه ریز و از میان بردن سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و بیتوجهی به امر برنامهریزی در توسعه، کارشناسی، تخصص و تجربه که گرانبهاترین دستاوردها و سرمایههای اداره کشور در دهههای گذشته بوده است، همه آنانی را که به سرنوشت ایران میاندیشند، به طور جدی نگران کرده است.
شاید بسیاری از مسائل فوق از دیدگاه صاحب نظرانی که چهار سال پیش مردم را از رأی دادن به رئیس دولت نهم بر حذر داشتند قابل پیشبینی بود اما آنچه امروز ما در عرصه اقتصاد کشور شاهد هستیم به راستی غیر قابل باور است. دولتی که بر اساس تخریب دستاوردهای گذشتگان و متهم کردن زمین و زمان به فساد و ناکارآمدی و گذراندن وقت به دعواهای سیاسی و حزبی و چشمپوشی بر مشکلات معیشتی مردم روی کارآمد امروز به گونهای عمل کرده است که کمتر حامی و مدافعی برای سیاستهای اقتصادی خود باقی گذاشته است و برای سرپوش گذاشتن بر بیکفایتی خود حتی بر چهره متحدان دیروز خود نیز چنگ میاندازد و در صدد است به مدد امکانات تبلیغی کمنظیری که از بیتالمال در اختیار گرفته است (اعم از صدا و سیما و روزنامههای پر هزینه و تریبونهای مختلف) شکست فاحش خود در این عرصه را به خاطر کارشکنی و عدم همراهی دوستان متحد دیروز خود در باور مردم بنشاند و با توزیع مستقیم پول در بین بخش هائی از مردم پرهزینهترین ستاد انتخاباتی را نه فقط در کشور ما بلکه در سرتاسر منطقه براه بیندازد.
تأملی در زندگی روزمره مردم و بررسی شاخصهای کلان اقتصادی بیانگر آنست که دولت نهم هر چند، تا پایان سال 1387 بیش از 220 میلیارد دلار (نزدیک به 5/1 برابر کل دوران دولت اصلاحات)از منابع ارزی کشور را به مصرف رسانده است اما نه تنها پول نفت بر سر سفرههای مردم آورده نشده بلکه سفرههای آنان نیز با تهدید جدی تورم و کمبود روبرو بوده است. سیاستهای غیر علمی و غیر کارشناسانه و تبلیغاتی رییس دولت مدعی مبارزه با مافیای اقتصادی بیشترین رانتهای اقتصادی را نصیب برخی باندها و گروههای ویژه کرده است.
کاهش نرخ رشد سرمایهگذاریهای داخلی و همچنین روند رو به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی در داخل کشور، گسترش حضور نهادهای نظامی و امنیتی در حوزههای سودآور اقتصادی و محدود کردن دامنه فعالیت های بخش خصوصی، کاهش چشم گیر رشد بخش صنعت و افزایش بیرویه نقدینگی کشور نمونههای بارزی از ناکارکردی بخش اقتصادی است که به صورت تورم لگام گسیخته و رو به رشد زندگی روزمره مردم کشور را با مشکلات و نگرانیهای فراوان روبرو کرده است.
آری، آنچه را که حاصل عملکرد چهار ساله دولت نهم است در یک کلمه میتوان تخریب بسیاری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، اعم از مادی و معنوی دانست که ترمیم آن بیشک کار آسانی نخواهد بود. شرایط موجود کشور آنقدر نگران کننده است که دیگر جز عده معدودی از اقتدارگرایان جناح محافظهکار هیچکس مدافع وضع موجود نیست، وحتی برخی از متحدان سابق دولت نهم قبل از هر کس دیگری علم لزوم تغییر و ضرورت تشکیل دولت نجات ملی را برافراشتند که به خاطر ساختار خاص تصمیمگیری درون این جناح در نطفه خفه شد.
اما اصلاحطلبان در این میان با تجربه سیاسی عظیمی که از روند اوضاع پس از دولت اصلاحات کسب کردهاند، با ترمیم نقاط ضعف و تقویت پایگاههای اجتماعی خود به مدد اقبال خوب قشرهای مختلف مردم در جای جای کشور برای ایفای نقش تاریخی نجات کشور از سراشیب سقوط وارد این میدان شدند تا به مدد همت بلند و برنامهای کارآمد و واقعگرا بتوانند به این مهم نائل آیند و حتی بر تخلفات قابل پیشبینی و قابل انتظار انتخابات فائق آیند.
حضور حجتالاسلام والمسلمین خاتمی در روند انتخابات ریاست جمهوری نوید بخش احیای جنبشی بود که گمان میرفت گستردهتر از دوم خرداد 76 باشد. استقبال کمنظیر همه طبقات مردم از روشنفکران و نخبگان گرفته تا مردم دورترین مناطق کشور که به انحای گوناگون به نمایش درآمد آنچنان تأثیرگذار بود که مخالفان اصلاحات را بهتزده کرد و شکست محتوم آنها را در انتخابات پیشرو به نمایش گذاشت. اما جناب آقای خاتمی به دلایلی که بیان کردهاند انصراف خود را با هدف وحدت و اجماع جریان اصلاحات اعلام داشتند و با بیان اینکه دستیابی به «تغییر» در شرایط جدید امکان پذیر است، خود با انصراف از نامزدی، پذیرای نقشی شدند که در آینده ان شاء الله ثمرات پربارتری برای ایران خواهد داشت.
ما هر چند نمیتوانیم تأسف خود را از این کنارهگیری مکتوم کنیم اما خوشحالیم که جناب آقای خاتمی از این پس خواهند توانست در موقعیتی بالاتر از کاندیدای ریاست جمهوری نقش تعیین کنندهای در هدایت و رهبری اصلاحات داشته باشند. و از سوی دیگر خوشبختانه با وجود کاندیداهای اصلاح طلب حصول به هدف «تغییرسازنده» کاملاً امکان پذیر است.
ما امید آن داریم که کاندیداهای اصلاحطلب حاضر در رقابتها با تدبیر و دوراندیشی به گونهای عمل کنند که رقابت اصلی آنها در انتخابات تنها با جناح اقتدارگرا و با هدف پیروزی باشد. و بر این اساس از آنان میخواهیم با تکیه بر نقد وضع موجود و تلاش برای افزایش سطح مشارکت گروههای مختلف اجتماعی و با حساسیت لازم نسبت به برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی مبنا را تغییر سازنده وضعیت کنونی و فراهم ساختن زمینه های هر چه بیشتر فعالیت های مدنی و پیشبرد اصلاحات همه جانبه قرار دهند و به اتکای خواسته های عمومی و سازو کارهای علمی مانع از تکرار تجربه انتخابات دور پیشین ریاست جمهوری شوند.
در این روند جبهه مشارکت ایران اسلامی بر اساس تحلیل همه جانبه شرایط جدید، شناخت تاریخی، مذاکرات متعدد، رایزنیهای فشرده و مواضع اعلام شده نامزدها و پس از کسب نظر از اعضای جبهه مشارکت در سراسر کشور، ضمن احترام به همه نامزدهای محترم جبهه اصلاحات و با قدردانی از احساس مسئولیت آنها، به این جمعبندی نایل آمدیم که نامزد اصلاح طلبی که در شرایط فعلی بیش از هر کس توان «تغییر» در وضع موجود و قرابت و نزدیکی بیشتری با دیدگاهها و برنامههای حزب دارد جناب آقای مهندس میرحسین موسوی است که دورنمای پیروزی ایشان در انتخابات آینده قابل تصور است.
ما بر این باور هستیم که آقای مهندس موسوی با کولهباری از تجربه مدیریت دورانهای سخت در دهه اول انقلاب و با تکیه بر اصول علمی مدیریت میتوانند کشور را از وضع بحرانی فعلی رهایی بخشند و زمینه را برای حضور پر نشاط و مؤثر همه دلسوزان کشور فراهم کنند.
ما بر این اعتقاد هستیم که آقای موسوی مدافع جدی حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی هستند، از تحزب و تشکلیابی مردم در نهادهای مدنی دفاع میکنند. رای ملت را میزان میدانند و انتخابات آزاد را با جدیت پیگیری میکنند و از ایجاد و توسعه رسانههای آزاد و مستقل استقبال خواهند کرد.
ما بر این گمان هستیم که در دولت آقای موسوی حقوق شهروندان در همه زمینهها محترم شمرده و با ناقضان آن برخورد خواهد شد.
ما معتقدیم مهندس موسوی از حقوق برابر تمام ایرانیان دفاع خواهد کرد و مذهب، قومیت، نژاد و زبان و جنسیت سبب امتیاز یک ایرانی بر دیگری نخواهد بود.
ما مطمئن هستیم در سایه سیاستهای دموکراتیک داخلی و تضمین حقوق همه شهروندان ایرانی شاهد آن خواهیم بود تا امنیت بیشتری در مرزهای کشور داشته باشیم و به تبع آن شاهد رفاه و آبادانی بیشتر مناطق پیرامونی باشیم.
ما بر این باور هستیم که در دولت مهندس موسوی نشاط سیاسی و تحرک علمی بار دیگر در دانشگاهها دیده خواهد شد و به جای سرکوب و اعمال محدودیت برای دانشجویان و جنبش دانشجوئی ، حمایت از آزادی اندیشه، آزادیهای آکادمیک و فعالیتهای سیاسی قانونی در دستورکار قرار خواهد گرفت.
ما بر این اعتقاد هستیم که زنان بلند همت ایرانی که بی وقفه پیگیر مطالبات بر حق خود در حقوق مدنی و سیاسی بوده اند در دولت مهندس موسوی از فرصتی مناسب برای تحقق خواستههای تاریخی آنها که در دولت فعلی به عمد نادیده گرفته میشود برخوردار خواهند شد.
ما بر این باور هستیم که در دولت آینده در کنار تلاش برای ارتقای سطح معیشت محرومان، فعالیتهای اقتصادی و تولید رونق خواهد یافت. احترام به مالکیت و تضمین سرمایه و سود حاصل از آن، کوچک کردن دولت و عدم دخالت در امور بخش خصوصی و احترام به بازار آزاد سرلوحه فعالیتهای اقتصادی دولت خواهد بود. در عین حال دولت ایشان برای پر کردن شکافهای عمیق و نابرابریهای اقتصادی بادیدگاه عدالتطلبانه وباروشهای کارآمد تمام همت خودرابه کارخواهدبست تا شاهد حرکت به سوی ریشه کن شدن ریشه های استضعاف و فقر در کشور باشیم.
ما مطمئن هستیم نظامیگری در عرصه اقتصاد که امروز اقتصاد کشور را از مسیر صحیح خود خارج کرده است متوقف خواهد شد.
ما یقین داریم سیاست تنش زدایی و رفع بحرانهای ایجاد شده در دولت فعلی سرلوحه سیاستخارجی دولت موسوی است و تنها معیار تصمیمگیری در سیاست خارجی منافع ملی و رفاه ملت ایران خواهد بود و بازسازی اعتماد و حل مشکلات از طریق روشهای دیپلماتیک و گفتگو با پافشاری بر اصول و حقوق ملی وجهه همت قرار خواهد گرفت.
ما بر این باور هستیم همانگونه که قانون اساسی مقرر میدارد، شأن رئیس جمهور برتر از تنها ریاست بر قوه مجریه است ووی مسؤولیت مهم نظارت بر اجرای قانون اساسی توسط همه ارکان نظام را نیز بر عهده دارد. مسؤولیتی که متأسفانه تنها در دوران کوتاهی از عمر جمهوری اسلامی مد نظر قرار گرفت و شاید بسیاری از انحرافات ناشی از همین قانونگریزی و قانونستیزی است که بحق جناب آقای موسوی در بیانات خود به کرات به آن اشاره کردهاند و این مایه دلگرمی فراوان همه کسانی است که بازگشت به قانون و رعایت همه اصول قانون اساسی را نقطه عطف بازسازی و نوسازی کشور میدانند.
امروز متأسفانه به بسیاری از اصول قانون اساسی بیتوجهی میشود. اصول فراوانی را در قانون اساسی میتوان یافت که متأسفانه مغفول مانده یا به نحو درستی به آنها توجه نشده و شیوه اداره کشور در جهتی مغایر با اصول دوم، سوم، ششم،هشتم، نهم، یازدهم، دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم قانون اساسی است که متضمن جامعهای عدل بنیاد و مستقل و آزاد است. دردناکتر اینکه ما امروز متاسفانه شاهد تعطیلی تقریبا کامل فصل سوم قانون اساسی، "حقوق ملت"، هستیم که اساس مردمسالاری و حاکمیت ملی و نیز مبنای استوار حقوقی حرمت و کرامت مادی و معنوی انسان در جمهوری اسلامی است و قانون اساسی ما را در ردیف قوانین اساسی مترقی جهان قرار داده است. اصولی که سبب اعتلای نام کشور، وحدت و همبستگی ملی و برخورداری همه ایرانیان از امکانات عمومی جهت رشد مادی و معنوی میشود و بدون رعایت این فصل اصولا"مردمسالاری" جز شعاری بی محتوا بیش نیست.
ما مطمئن هستیم همانگونه که در سوگند رئیس جمهور آمده است که رئیس جمهور باید پاسدار قانون اساسی باشد و "خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازد و از هرگونه خودکامگی بپرهیزد و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کند" جناب آقای مهندس موسوی تلاش خستگی ناپذیر خود را معطوف به رعایت و اجرای همه اصول قانون اساسی بخصوص اصول به فراموشی سپرده شده آن خواهند کرد و همانگونه که وعده دادهاند دولت ایشان قانون شکنی از سوی هرفرد یا نهادی را تحمل نخواهد کرد.
شناخت ما از مهندس میر حسین موسوی این گونه است و ایمان داریم که با پیروزی ایشان، شاهد «تغییرات سازنده» در کشور خواهیم بود. نه ما و نه هیچ انسان واقعبین دیگری انتظار ندارد خرابیهای موجود را بتوان در عرض مدت کوتاهی اصلاح کرد اما آنچه مهم است تغییر سمت و سوی اداره کشور به مسیری عقلانی است تا بتوان با ایجاد فضای جدید، از ظرفیتهای فراوان و معطل مانده ملی در جهت نیل به چشم انداز بیست ساله کشور بهره جست. این تغییر مسیر سبب خواهد شد تا عنصری که این روزها در عرصه حکمرانی نایاب شده است یعنی اعتماد بین دولت و ملت دوباره بازسازی شود و با برخوردار شدن از دولتی به واقع مردمی و در خدمت آرمانهای ملی، ایران جایگاه رفیع خود را دوباره در جهان بدست آورد.
بر این اساس جبهه مشارکت ایران اسلامی با حمایت از جناب آقای مهندس موسوی به عنوان نامزد ریاست جمهوری اسلامی ایران در دور دهم امیدوار است بتواند به آرمانهای اساسی خود که در دو شعار همیشه جاوید «معنویت، عدالت، آزادی» و «ایران برای همه ایرانیان» تبلور یافته است جامه عمل بپوشاند.
ما مطمئن هستیم راه آینده راهی سخت و طولانی است. باید با تکیه بر اصول اصلاحات و آرمانهای غیرقابل چشمپوشی آن این مسیر نا هموار را طی کرد و از انتظارات و توقعات خرد چشم پوشید.
باید همه ملت را به حضور پرشور و با شعور در انتخابات دهم ریاست جمهوری دعوت و ترغیب کرد. تغییر در شرایط موجود امکان پذیر نیست مگر با مشارکت وسیع مردم که امروز سیاست های تحقیر آمیز رنج مشکلات مادی و معیشتی آنها را دو چندان کرده است.
ما ایمان داریم که با حضور مهندس موسوی و با همدلی و همراهی همه دلسوزان کشور و با مشارکت آگاهانه آحاد ملت این مهم شدنی است.
برای نیل به این مهم جبهه مشارکت ایران اسلامی از تمامی اعضا و هواداران خود و آحاد ایرانیانی که دل در گرو ایران دارند ونگران سرنوشت کشور هسنند میخواهد که با استفاده حد اکثری از حق خود در تعیین سرنوشت با مشارکت فعال و موثر در عرصه انتخابات و حمایت تام و تمام از جناب آقای مهندس موسوی پیروزی معنا دار و ثمر بخش ایشان در دوره دهم ریاست جمهوری در انتخابات بیست و دوم خرداد را رقم بزنند.
به امید فردایی بهتر
جبهه مشارکت ایران اسلامی
21/1/1388
رای ما اقای میر حسین موسوی است ایشان باید سعی کند اتحاد را در جبهه اصلاحات حفظ کنند من از انصراف اقای خاتمی به شدت ناراحت اما مطمن هستم اقای میر حسین راه ایشان را ادامه خواهند داد