آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بینالملل: میرحسین موسوی، نخستوزیر چپگرای ایران در سالهای 1981 تا 1989 اصلیترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری برای جانشینی محمود احمدینژاد است. نجمه بزرگمهر خبرنگار فایننشال تایمز در ایران در تاریخ 12 آوریل با او در فرهنگسرای هنر مصاحبهای انجام داده. این مصاحبه 18 دقیقهای به این ترتیب است: اخیرا گفتهاید در صورت انتخاب به دنبال تشنجزدایی با غرب خواهید بود. چطور میتوانید بدون مصالحه بر سر برنامه هستهای این رویکرد را با آمریکا داشته باشید؟
من تشنجزدایی را اصلی برای ساختن اعتماد بین ایران و سایر کشورها میدانم. به نظرم گفتمان اخیر بر سر تفاوت میان فنآوری هستهای و سلاحهای هستهای مورد خوبی است. هر قدر روی این تفاوت بیشتر تاکید شود احتمال تشنجزدایی بیشتر خواهد شد.
آیا اگر رییس جمهور شوید ایران برنامه غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درخواهد آورد؟
نه، هیچ کس در ایران تعلیق را نمیپذیرد.
شما هم نمیپذیرید؟
نه. مشکل این جاست که ما تجربه بدی از تعلیق داریم. این کار اولین بار در سالهای 2003 تا 2005 انجام شد و قرار بود در آن هنگام بر سر مسائل بحث شود و سوء ظنها از بین برود، اما تعلیق در عوض ابزاری برای محروم کردن ایران از دسترسی به فنآوری هستهای شد. این خاطره بدی است.
پس چطور تنشها را از بین میبرید؟ پیشرفت در فنآوری هستهای و استفاده صلحآمیز از آن حق تمام کشورها و ملتهاست. این چیزی است که ما با مصائب فراوان با تلاشهای خودمان به آن رسیدیم. باید ببینیم چه راه حلهایی وجود دارد. به عبارت دیگر، چه تضمینهایی میتوان برای تبدیل نشدن این برنامه به تولید سلاحهای هستهای ارائه کرد.
چه راهحلهایی؟ اینها را میتوان در مذاکرات فنی به دست آورد.
یک رییس جمهور چطور میتواند در تصمیمهای هستهای تاثیرگذار باشد، در حالی که آخرین حرف را در این زمینه آیتالله سید علی خامنهای رهبر عالی انقلاب میزند؟ تصمیم بر سر فنآوری هستهای قطعا باید بر مبنای اجماع ملی باشد. روشن است که نقش رهبر معظم هم بسیار تعیینکننده است.
تا حالا هیچ راه حلی پیدا نشده. ریاست جمهوری شما چهطور به پیدا کردن راه حل کمک خواهد کرد؟
این مساله تنها به ما وابسته نیست، بلکه به گفتمان آمریکاییها و مسائلی که آنها دنبال میکنند هم بستگی دارد. هر قدر آنها واقعگرایانهتر به مسائل نگاه کنند و حق ایران را در این زمینه بیشتر به رسمیت بشناسند، روشن است که شرایط برای یافتن راه حلها مساعدتر خواهد شد.
روابط شما با آیتالله خامنهای در گذشته پر از تنش بوده. آیا فکر میکنید این تنش در صورت انتخاب مجدد شما ادامه خواهد داشت؟ آیا میتوانید به ما بگویید در جلسه هفته قبل بین شما چه گذشت؟ در زمان نخستوزیری من (1981 تا 1989) تنش وجود داشت، اما به دلیل مشکلات ساختاری قدرت بود. این مشکلات با بازبینی قانون اساسی در سال 1989 برطرف شد. حالا مدیریت رهبر معظم به عنوان ولی فقیه در کشور ما و روابطش با سایر ارگانها و نهادها، از جمله سازمانهای دولتی کاملا روشن است. بدیهی است چشمانداز همکاری برای پیشرفت کشور بسیار خوب است.
جلسه هفته گذشته شما با او چطور بود؟ بسیار مثبت بود.
آیا مشکلی با کاندیداتوری شما داشت؟ نه، هیچ مشکلی. ایشان موضعی بیطرفانه در انتخابات آتی دارد. ایشان در سخنرانیاش در مشهد به این موضوع اشاره کرد و در دیدار با من هم آن را تکرار نمود. ما رابطه زیادی با هم داریم و بر سر مسائل گوناگون بحث میکنیم. جلسه اخیر هم بسیار خوب و مثبت بود.
آیا آیتالله خامنهای پیشنهاد مشخصی داشت؟ نه، ما تنها درباره مشکلات کشور بحث کردیم.
آیا در برخی زمینهها با او تفاوتهایی اساسی دارید؟ نه.
آیا دلیل اصلی این که در 20 سال گذشته در صحنه سیاسی کشور حضور نداشتید، تفاوتهای شما با ایشان در گذشته بود؟
نه. من اعتقاد داشتم جمهوری اسلامی وضعیتی باثبات دارد و سیاستمداران متفاوت میتوانند بیایند و بروند. دغدغهای درباره این که چه کسی رییس جمهور باشد نداشتم. همچنین به فرهنگ علاقهمند بودم و به همین دلیل به سمت فعالیتهای فرهنگی رفتم. البته در این دوره مشاور مقامات ارشد کشور بودم. همچنین عضو شورای انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بودهام. لازمه داشتن این پستها این بود که مسائل سیاسی و اجرایی را دنبال کنم. این ربطی به مشکلات در دوران جنگ ندارد. آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی کاندیدایی بسیار قدرتمند و قوی بود. بعد آقای محمد خاتمی آمد. اما فکر کردم که بهتر است در این دوره به میدان بیایم.
آیا آقای احمدینژاد را خطری برای ایران و نظام سیاسی جمهوری اسلامی میدانید؟ آقای احمدینژاد رییس جمهور ماست و به همین دلیل به او احترام میگذارم. انتقاداتی درباره نظرات و رفتار ایشان وجود دارد. این در کشورهایی مثل ما، که در آنها آزادی وجود دارد، طبیعی است. من خود آقای احمدینژاد را خطر نمیبینم.
پس چه خطری را مشاهده کردید؟ به نظر من کشور میتواند بهتر اداره شود و سیاستهای مالی، اقتصادی، فرهنگی و خارجی موثرتری میتوان به کار برد. در سیاست خارجی میتوانیم رابطه بهتری با دنیا داشته باشیم و این میتواند برای توسعه کشور ما بسیار مهم باشد.
بسیاری از منتقدان آقای احمدینژاد اعتقاد دارند اگر او مجددا انتخاب شود کشور به بحران خواهد رفت. آیا شما موافقید؟ نمیخواهم این را بگویم و دوست ندارم از کلمات خشن استفاده کنم.
فکر میکنید اگر انتخاب شوید مورد حمایت آیتالله خامنهای خواهید بود؟
کاملا طبیعی است که رهبر معظم هر دولتی که با حمایت رای مردم بر سر کار بیاید را حمایت خواهد کرد. این حمایت میتواند در صورتی که سیاستهای دولت نزدیک به نظرات رهبر معظم باشد بیشتر هم شود.
آیا سعی خواهید کرد سیاستهایتان را نزدیک به نظرات رهبر معظم انتخاب کنید؟
بله. کشور هر قدر در سیاستهای بنیادی بیشتر به سمت اجماع حرکت کند بهتر اداره خواهد شد. اما باید در نظر داشته باشید که یکی از مهمترین مسئولیتهای رهبر تصویب و ابلاغ سیاستهای کلانی است که ابتدا در مجمع تشخیص مصلحت نظام بر سر آنها بحث شده و سپس ایشان بر آنها صحه گذاشتهاند و به سازمانها اعلام کردهاند. تعهد دولت به این سیاستهای عمومی میتواند بهترین روابط را بین دولت و رهبر برقرار کند.
برای مدتی از صحنه سیاسی کشور دور بودید و جوانان ایران شاید شما را نشناسند، چرا آنها به شما رای خواهند داد؟ جوانان به روشنی حق دارند به هر فردی که میخواهند رای دهند. من تا روز انتخابات سیاستهای خودم را در زمینه مسائلی مانند فرهنگ با دقت شرح خواهم داد و درباره دغدغههای آنها مثل مسکن، اشتغال و ازدواج سخن خواهم گفت. اگر جوانان فکر کنند این سیاستها پاسخگوی نیازهایشان است، طبیعی است که به من رای خواهند داد و اگر هم نه که به من رای نمیدهند.
آیا رویکرد خاصی برای این دارید که جوانان را متقاعد سازید که نامزد مطلوب آنها هستید؟ به نظرم باید به جوانان اعتماد کرد. من بدبینی بعضی سیاستمداران نسبت به آنها را ندارم. بعضی تغییرات جزئی در ظاهر جوانان نباید باعث شود فکر کنیم آنها هویتی ضد ملی پیدا کردهاند. فکر نمیکنم آنها ظاهرشان را چنان تغییر داده باشند که نتوانیم بشناسیمشان. فکر میکنم جوانان ما خیلی خوب و خلاق هستند و حقیقتا انسانهای محجوبی هستند که به گذشته و فرهنگ غنیشان میبالند.
چطور آراءشان را جذب میکنید؟
سعی خواهم کرد در این یک ماه باقی مانده بر سر این مسائل با آنها بحث کنم و فکر میکنم آنها سیگنالهایی که به سمتشان میفرستم را با نگاهی مثبت دریافت میکنند.
جامعه تجاری ایران هنوز به یاد دارند که در دهه 80 میلادی قصد داشتید ساختمان اتاق بازرگانی را با بولدوزر خراب کنید تا به آوارگان جنگ پناهگاه بدهید. این باعث میشود مردم نگران سیاستهای اقتصادی شما باشند. ساختمانی که میگویید را یادم نیست. البته ما رابطه خوبی با اتاق بازرگانی نداشتیم، و این به روال انتخابات در اتاق و سیاستهای مربوط به جنگ میشد. ولی ما ساختمان را خراب نکردیم. طبیعی است که در پایان جنگ، دیگر دلیلی برای این رویاروییها وجود نداشت. من اعتقاد به حضور قدرتمند بخش خصوصی، به ویژه در بخش تولید دارم. همچنین به نظر من باید بهترین استفادهها را از امتیازات نسبی ایران در تجارت انجام داد. به نظر من آنهایی که به فکر کشور و اقتصاد هستند، از جمله اتاق بازرگانی، از این رویکرد استقبال خواهند کرد و رابطه خوبی با دولت برقرار خواهند نمود.
پس انتظار ندارید با جامعه تجاری دچار تنش شوید؟ نه. برای رفع مشکل بیکاری احتیاج به بخش خصوصی داریم. تلاش برای حل این مسائل با سرمایهگذاریهای دولتی آینده روشنی نخواهد داشت.
برنامه اقتصادی شما چیست؟ به نظر من فرصتهای متعددی در کشور ما وجود دارد. نقش دولت میتواند راهنمایی به سمت اقتصاد ملی قدرتمند باشد. ما بیش از حد اجازه واردات دادهایم. در این سیاست باید تجدید نظر کرد. باید گامهای بزرگتری برای حمایت از اقتصاد ملیمان برداریم.
آیا قصد محدود کردن واردات را داریم؟ به نظر من نمیتوان یک نسخه واحد تجویز کرد. باید ببینیم چه بخشهایی باید در چه بازهای از زمان محدود شوند. باید به تدریج بخشهایی که در آنها امتیازات نسبی داریم را فعالتر سازیم.
یک مثال میزنید؟ بسیاری از کارخانهها هستند که 50 تا 60 سال پیش ساخته شدهاند و ظرفیت بالایی دارند و عالی کار کردهاند. اما آنها نمیتوانند با محصولات خارجی رقابت کنند، چون این محصولات به روشهای مختلفی وارد کشور میشود. آنها خودشان هم واردکننده شدهاند. باید این روند را متوقف کرد. این را در بخشهای مختلفی میتوانید ببینید.
با یارانهها چه خواهید کرد؟ یارانهها باید هدفمند شوند. اصل دادن یارانهها تا حدی قابل قبول است، اما باید هدفمند شوند و روشن شود چرا داریم یارانه میدهیم. یارانهها باید در خدمت اقتصاد ملی قدرتمند باشند، به حفاظت از منابع کمک کنند و طبقات پایین جامعه را حمایت نمایند. هدفمند کردن یارانهها باید به تدریج انجام شود. به دلیل ساختار اقتصادی ما و یارانههای زیادی که برای کالاهای اصلی متفاوت میدهیم، هر توقف ناگهانی پرداخت یارانهها شوک وارد خواهد کرد.
منظور شما از هدفمند ساختن «تدریجی» یارانهها چیست و چه زمانی را برای انجام این کار در نظر دارید؟ ده سال؟ شاید بتوانیم این را در دو برنامه پنجساله به طور کامل پیادهسازی کنیم. مهمترین بخش، یارانه انرژی است و باید به تدریج روی آن کار کنیم.
سیاستهای اقتصادی خود را چطور اولویتبندی میکنید؟ سه اولویت اصلی خود را نام ببرید. باید مرتبا روی تورم، بیکاری و بهبود تجارت کار کنیم.
چطور محیط تجاری را بهبود خواهید بخشید؟
با آسان کردن صدور مجوز برای شرکتهای جدید. این روالها در حال حاضر در کشور ما بسیار کند هستند. ما مشکلات زیادی در این زمینه نسبت به سایر کشورها داریم.
تورم را چگونه مهار میکنید؟
از طریق سیاستهای پولی، فعال کردن بخش خصوصی و افزایش تولید و مهمتر از هر چیز دیگری، ثبات و استمرار در تصمیمهای اقتصادی.
من به میر حسین موسوی رای میدهم از دوستان عزیز نیز میخواهم که این کار را انجام دهند.