قبلتر هر آنچه درباره شهاب شنیده بودیم به صحبتهای مربیان او در همین پرسپولیس یا تیم ب باشگاه محدود میشد. هیچ کس بازیهای او در لیگهای مجارستان، اوکراین و فنلاند را ندیده بود یا هیچ کس کار او را به طور دقیق رصد نمیکرد. از آنجا که مسابقات لیگهای درجه دو پخش تلویزیونی نداشت فقط هفته به هفته ویدیوی گلهای او را هرچند بهصورت محدود تماشا میکردیم و به نظر میرسید او حداقل در آن سطح تمامکننده قابلی است. در عین حال وقتی زاهدی با پرسپولیس قرارداد بست مربیان قبلی او در این باشگاه تأکید کردند زاهدی بیشتر وینگر یا مهاجم سایه است و به درد بازی در نوک حمله نمیخورد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه سیستم پایه پرسپولیس در تمام بازیهای قبلی این فصل یا ۱-۱-۴-۴ یا ۱-۳-۲-۴ بوده و یحیی از یک مهاجم نوک سود برده بود هیچ وقت فرصت نشد ببینیم شهاب زاهدی در کنار یک مهاجم دیگر چگونه کار خواهد کرد یا اصلاً شرایط برایش بهتر خواهد شد یا نه. از طرفی این ذهنیت به وجود آمد که شاید شهاب نیاز به یک مکمل دارد و شاید در کارهای ترکیبی و بازی کردن یک مهاجم همعرض او میتوانست بازدهی بیشتری داشته باشد، اما مرغ یحیی یک پا بیشتر نداشت و تمام مهاجمان سایه همان مهاجم سایه ماندند و خبری از مهاجم مکمل نشد.
البته پرسپولیس مهاجمی هم نداشت که گلمحمدی بخواهد با دو مهاجم کلاسیک بازی کند و هر چه بود وینگرها و هافبکهایی بودند که در شرایط بحرانی مهاجم سایه یا حتی مهاجم نوک شده بودند. عالیشاه، امیری، ترابی و عمری در فصول گذشته این نقش را ایفا کرده بودند و یاسین سلمانی که میتوانست بازیکن دیگری در همین پست باشد بعد از یکی دو بازی در این نقش از دور کنار رفت.
شهاب زاهدی در مصاف با پیکان دوباره بهعنوان مهاجم نوک و تنها مهاجم تیمش به زمین رفت و با سه گلی که به ثمر رساند به یکباره به رده دومی جدول گلزنان لیگ برتر رسید. با وجود نظراتی که مربیان سابق او در پرسپولیس مطرح کرده بودند شهاب درست شبیه یک مهاجم نوک گلزن در این مسابقه حاضر شد و غیر از سه گلی که زد همواره یک تهدید مقابل دروازه حریف بود. به فرار او از کمند مدافع پیکان و کات بکش برای صادقی دقت کنید یا آن لمس توپی که فقط با بدشانسی گل نشد و گلر حریف را مصدوم کرد تا سورگی در ریباند شانس گل پیدا کند.
شهاب در این بازی با سر و پا گل زد و گل دومش با آن کنترل و پیش انداختن توپ و ضربه به زاویه مخالف یک کلاس کامل از مهاجمی پرورش یافته در لیگهای اروپایی حتی از نوع درجه دو و سهاش بود. زاهدی حتی ضربه پنالتی را هم با مهارت نواخت و چنانچه این گلها را کنار آن گل فوقالعادهاش مقابل گلگهر قرار دهید تا حدود زیادی تردیدها درباره او فرو خواهد ریخت و امیدواری جای آن را میگیرد.
در واقع بعضاً پیشبینیهایی مبنی بر اینکه او با گل اول راه خواهد افتاد هم شنیده میشد که به حقیقت پیوست. مشکل او همان گل اول بود که مقابل گلگهر رویید و بار چند میلیون نگاه متوقع و میلیونها منتقد را از روی شانهاش برداشت تا زاهدی راحت بازی کند و راحتتر گل بزند. پرش فوقالعاده او برای ثبت گل اول به منزله رهایی از زیر بار انتقادهای کوبنده در دو ماه گذشته بود، اما گل دوم او همان چیزی بود که میتواند هواداران پرسپولیس را به یافتن یک مهاجم تمام کننده نوخاسته که روی دور افتاده و قرار است از این پس برایشان کار دربیاورد امیدوار کند.
شهاب حالا به یک بازی آسیایی رسیده و نوبت درخشش او در عرصه دیگری است. سهشنبه شب قرار است او مقابل استقلال تاجیکستان دوباره برای پرسپولیس بدرخشد و دومین پیروزی متوالی آسیایی با گل یا گلهای او رقم بخورد. در چنین شرایط روانی و با فراغ بال زاهدی، گلزنی دوباره از شماره ۲۰ پرسپولیس توقع عجیبی نیست و چنانچه این امر محقق شود و او گلزن آسیایی تیمش نیز لقب بگیرد از این پس ایستادن مقابل او برای مدافعان چه در تورنمنت لیگ قهرمانان آسیا چه لیگ برتر خودمان دشوار خواهد شد چرا که این قطار راه افتاده و به این راحتیها ترمز نخواهد کرد.