آفتابنیوز : آفتاب: محسن آرمین با تاکید بر اینکه در شرایط فعلی رویکرد افراطی و آوانگارد راه به جایی نمیبرد، گفت: تنها راه ممکن استفاده از راهکارهای قانونی و مسالمتجویانه است بر این اساس انتخابات فرصتی مغتنم برای تغییر به شمار میآید.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در اولین جلسه از سلسله جلسات احزاب و انتخابات که از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: «در شرایط فعلی هر فردی که دغدغه ملی دارد به این فکر میافتد که به عنوان وظیفهی ملی در اندیشه تغییر و پایان دادن به مدیریت ناکارآمد باشد».
وی با بیان این که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در شرایط فعلی به این نتیجه رسید که تغییر وضع موجود و پایان دادن به آنچه آن را مدیریت ناکارآمد میخواند، الزامی است و یک وظیفه ملی به شمار میآید، گفت: «بر این اساس این سازمان در دوازدهمین کنگرهاش که در تیرماه برگزار شد در قطعنامهای به این موضوع اشاره کرد».
آرمین خاطرنشان کرد: «باید به گونهای با انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم مواجه شد که از این پدیده سیاسی به عنوان فرصتی مغتنم برای تغییر استفاده کرد».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ادامه گفت: «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در تحلیلی به این نتیجه رسید که برای پیروز شدن در انتخابات آتی باید کاندیدایی را انتخاب کند که دارای شرایط ویژهای باشد این شرایط شامل داشتن محبوبیت اجتماعی و بیشترین پایگاه رای و داشتن بیشترین ظرفیت برای کاهش بحرانهای کنونی است. همچنین چنین کاندیدایی باید با حضورش در کشور به بحرانهای سیاست خارجی پایان دهد و فردی باشد آنقدر گرایش مردم به او بالا باشد که حتی اعمال نظرها رایشان را نشکند با چنین تحلیلی گزینهی ما آقای خاتمی بود».
آرمین ادامه داد: «بر اساس چنین تحلیلهایی به این نقطه رسیدیم که شایستهترین فردی که امروز کشور به آن احتیاج دارد و حضورش کشور را از چنین وضعیتی نجات میدهد، آقای خاتمی است که بعد از هشت ماه تلاش، ایشان قانع شد که در میدان انتخابات حضور پیدا کند».
وی اضافه کرد: «آقای خاتمی بنا به دلایلی پس از مدتی انصراف دادند و سپس مهندس میرحسین موسوی وارد صحنه شدند. سازمان مجاهدین بر اساس همان تحلیلهای گذشته از وضع موجود و ارزیابیهای به عمل آمده به این نتیجه رسید که مهندس موسوی در بین کاندیداهای مختلف و محتمل در بین اصلاحطلبان شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات دارد. البته دیگر کاندیداها نیز برای ما عزیز هستند و به آنها احترام میگذاریم اما از آنجا که مساله ما تغییر و هدف، پیروزی در انتخابات است نمیتوان به این مسائل فکر کرد که چه کسی شعار قشنگتر یا حتی رادیکالتر میدهد».
آرمین با تاکید بر اینکه در بحث انتخابات آتی باید از منظر ملی و فراتر از منظر حزبی به چنین قضیهای نگریست، گفت: «بر این اساس این سازمان با این نگاه که چه کسی با حضورش میتواند به وضعیت کنونی پایان دهد در بین افراد موجود آقای موسوی را انتخاب کرد».
وی به خصوصیات مهندس موسوی اشاره و خاطرنشان کرد: «علاوه بر خصوصیاتی که بسیاری به آن واقف هستند یک خصوصیت در رابطه با مهندس موسوی مغفول مانده است این خصوصیت همان توان ایشان در مدیریت بحران است. مهندس موسوی از معدود افرادی است که تجربه یک دوره مدیریت بحران را در شرایط کشور داشته است. در شرایطی که کشور در جنگ به سر میبرد و حداکثر درآمد کشور ١٠ میلیارد بود ایشان توانست کشور را به خوبی اداره کند».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ادامه داد: «مهندس موسوی در سال ٦٤ زمانی که بودجه ٢٠ میلیارد دلاری از درآمدهای نفتی در اختیار کشور بود توانست بالاترین شاخصهای اقتصادی کشور را در طول بعد از انقلاب اسلامی ایجاد کند که تاکنون کشور نتوانسته به این شاخصها دست پیدا کند».
آرمین اضافه کرد: «این مشخصه مهندس موسوی غیر از خصوصیات شخصی ایشان شامل فردی سالم، منضبط، شریف و خصوصیات فکری و دارای سرشت اصلاحطلبانهای است و معتقد به مبانی، اصلاحطلبانی که آقای خاتمی نماینده آن هستند میباشد».
در ادامه این جلسه آرمین در پاسخ به پرسشی در رابطه با سازوکارهای به اجماع رسیدن اصلاحطلبان و رسیدن به کاندیدای واحد، گفت: «از همان ابتدا که این سازمان آقای خاتمی را به عنوان کاندیدای خود مطرح کرد در اطلاعیهاش اعلام کرد که بر این اعتقاد است که اصلاحطلبان در نهایت باید بر اساس سازوکاری معتبر به وحدت برسند. این سازوکار معتبر و معقول میتواند برگزاری نظرسنجی مورد قبول همه اصلاحطلبان باشد؛ چرا که در این صورت مشخص میشود کدام کاندیدا دارای بیشترین رای است و در نتیجه همه از آن حمایت میکنند».
وی افزود: «هدف اصلی پیروزی در انتخابات است بر این اساس هر کاندیدایی که بتواند بیشترین آراء و حمایت مردم را کسب کند انتخاب میشود. اعتقاد این سازمان بر آن است که مهندس موسوی از ظرفیت بالای رای برخوردار است و از آرای منفی کمتری نیز برخوردار است یعنی حساسیت کمتری نسبت به ایشان در جامعه وجود دارد. این در حالی است که آرای مثبت ایشان نیز در حال حاضر در حال افزایش است».
وی در ادامه تاکید کرد: «با این وجود ما بر این باوریم که به هیچ وجه نباید از کاندیدایی بخواهیم که از صحنه خارج شود بلکه اصلاحطلبان باید به جای بحث در مورد اجماع بر روی کاندیدایی در رابطه با سازوکارهای رسیدن به وحدت تلاش کنند».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه تاکنون تکثر و تعدد کاندیداهای اصلاحطلب به ضرر اصلاحطلبان نبوده است، گفت: «اصلاحطلبان با چنین تکثری توانستهاند تاکنون فضای انتخابات را در دست گیرند بدان معنا که هر جا بحث از انتخابات در کشور بوده است اصلاحطلبان نیز حضور داشتند البته این موضوع با برنامهریزی از قبل انجام نشده است با این وجود ظرف یک ماه آینده فرصت باقی است تا اصلاحطلبان در مورد سازوکارهای رسیدن به وحدت به توافق برسند تا در نهایت کاندیدایی که از میزان آرای بالایی برخوردار است به عنوان کاندیدای نهایی اصلاحطلبان معرفی و بقیه از او حمایت کنند».
آرمین در ادامه این نشست در رابطه با آنچه راهکارهای اصلاحطلبان برای حضور برخی تشکیلات در برخی ستادها عنوان شد، گفت: «در این زمینه راهکارهای مشخصی با امکانات قانونی موجود وجود دارد. باید تلاش کرد از این امکانات به نحو احسن استفاده کنیم، یکی از این راهکارها حضور ناظران در صندوقهای رای است. امیدواریم بتوانیم در انتخابات آتی از چنین حقی استفاده کنیم».
وی ادامه داد: «از سوی دیگر در حال حاضر توان و ظرفیت اصلاحطلبان برای نظارت بر برگزاری انتخابات بیش از گذشته شده است چرا که علاوه بر حساسیت اصلاحطلبان در این زمینه برخی از چهرههای شاخص و دارای نفوذ در کشور همچون آقای هاشمی رفسنجانی و آقای کروبی نسبت به بحث سلامت انتخابات حساسیت بیشتری نسبت به گذشته پیدا کردهاند. این موضوع در توان مجموعه اصلاحطلبان برای نظارت بیشتر بر چگونگی برگزاری انتخابات کمک خواهد کرد».
آرمین در ادامه ابراز عقیده کرد که عملکرد دولت در طول چند سال گذشته باعث شد که دیگر از حمایتهای گذشته از دولت خبری نباشد، بنابراین همان طور که چنین تکثر و تنوعی در بدنه اصولگرایان وجود دارد این موضوع در بدنه برخی تشکیلات و بدنه سنتیتر جامعه نیز موجود است. از این رو میتوان امیدوار بود که شاهد یک حرکت سازمان یافته سراسری در این زمینه نباشیم».
وی تاکید کرد: «تلاش همه باید برای مشارکت گسترده جامعه در انتخابات باشد؛ چرا که هر چه مشارکت بیشتر باشد تاثیر اعمال نفوذهای احتمالی در نتیجه انتخابات کمتر خواهد شد بنابراین اگر مشارکت از حدود ٥٠ درصد به بالا رود شانس اصلاحطلبان برای پیروزی در انتخابات بیشتر میشود».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ارزیابی از وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: «شما دانشجویان و مردم وضعیت اصلاحطلبان را تعیین میکنید اگر بتوانید به درک دقیقی نسبت به شرایط موجود دست پیدا کنید و به عنوان بخش روشنفکر، فرهیخته و نخبه جامعه به این نتیجه برسید که تنها راه نجات کشور تغییر است و برای این موضوع افکار عمومی را قانع کنید تا در انتخابات مشارکتی فراگیر داشته باشند قطعاً این انتخابات به سود ملت رقم خورده و جریان اصلاحطلب وضعیت مطلوبی خواهند داشت».
آرمین ادامه داد: «اگر نتوان افکار عمومی را برای حضور در پای صندوقهای رای قانع کرد در آن صورت علاوه بر پایین آمدن میزان مشارکت نتیجه انتخابات نیز نا امید کننده خواهد بود و نمیتوان پیشبینی خوبی به آن داشت. قشر دانشگاهی و نخبه کشور به عنوان یکی از گروههای مهم و تاثیرگذار در فضای کشور میتواند تحرک را در فضای اجتماعی ایجاد کند بر این اساس نقش شما دانشجویان از نقش احزاب کمتر نخواهد بود».
آرمین در واکنش به این پرسش که نظر شما در رابطه با مصاحبه بهزاد نبوی یکی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران مبنی بر اینکه گفته بود یا خاتمی یا هیچکس، چیست و سازمان این حمایت را چگونه ارزیابی میکند؟ گفت: «ایشان در مصاحبهای با روزنامه کارگزاران به بیان نکاتی پرداخته بودند که چنین سخنی جزو محتوای مصاحبه ایشان نبود بلکه برداشت آن خبرنگار به حساب میآمد. سخن ما این بوده و هنوز نیز بر آن معتقدیم که تنها فردی که حضورش در انتخابات میتواند باعث پیروزی شود و میزان تاثیر اعمال نفوذهای غیررسمی را بیاثر میکند آقای خاتمی است و برداشت آن خبرنگار انتخاب چنین تیتری بود».
وی ادامه داد: «اکنون نیز ما همان حرف را میزنیم مبنی بر اینکه حضور خاتمی میتوانست چنین کاری را انجام دهد اما در حال حاضر در غیاب آقای خاتمی مناسبترین فرد مهندس موسوی است. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که به رغم عزیز بودن آقای خاتمی ما این انتخاب را به دلیل شخصیتشان انجام ندادیم بلکه بر اساس تحلیلها و با هدف ایجاد تغییر ایشان را انتخاب کردیم».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ارزیابی و تحلیل از اردوگاههای انتخاباتی اصولگرایان و همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا اختلافات آن اردوگاه واقعی یا بازی سیاسی به شمار میآید؟ معتقد است: «در حال حاضر بدترین و تندترین اختلافات در درون جبهه اصولگرایان وجود دارد آنها نمیتوانند در مورد نامزد انتخاباتی تصمیمگیری کنند از سویی این افراد وضع موجود را میبیند و از سوی دیگر در رودربایستی از کانونهای قدرت قرار دارند بر این اساس پنهانی به ما پیغام میدهند که از مهندس موسوی حمایت کنید؛ چرا که آنها نمیتوانند کاری کنند و ما این کار را به پیش ببریم».
وی با بیان این عقیده که اختلافات کنونی در جبهه اصولگرایان شدید و واقعی است به گونهای که بسیاری از بخشهای جریان محافظهکار و متحدان اصولگرا نسبت به وضع کشور نگران هستند، گفت که این موضوع را میتوان از تلاشهای این جریان برای رسیدن به کاندیدایی غیر از آقای احمدینژاد دید. نمونهای از آن تلاش آقای ناطق نوری برای تشکیل دولت ائتلافی است که در این چارچوب قابل ارزیابی است.
وی ادامه داد: «آنها به ما پیغام داده بودند که شما آقای خاتمی را در عرصه انتخابات نیاورید چرا که اگر او وارد شود مجبور میشویم همه به سمت احمدینژاد برویم، اما اگر خاتمی نیاید دست ما برای انتخاب کاندیدای دیگر باز است، البته در آن زمان نیز ما بیان میکردیم که شما در تصمیمگیری مستقل نیستند و اجازه ندارید کاندیدای مستقلی را به صحنه بیاورید. از سوی دیگر بخشی از دوستان اصلاحطلب نیز چنین استدلالی را پذیرفتند مبنی بر اینکه حضور خاتمی در انتخابات باعث اجماع اصولگرایان بر روی احمدینژاد میشود و آنها اجماع نمیکنند مگر آنکه کاندیدایی غیر از خاتمی در صحنه انتخابات حاضر شود».
وی ادامه داد: «بر اساس این تحلیل اصولگرایان نیز بر این باور بودند که در این شرایط شاهد تکثر در سطح اصولگرایان خواهیم بود و انتخاباتی با نتایج از قبل پیشبینی شده انجام میشد. تجربه و دیدگاه ما تا حدودی درست بود مبنی بر اینکه پس از انصراف خاتمی و حضور مهندس موسوی در صحنه شاهدیم که تاکنون اصولگرایان اجازه عبور از احمدینژاد را ندارند و هیچ کاندیدای مستقل دیگری را مطرح نکردند».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران معتقد است: «جریان اصولگرایان با ورود اعتراضات و اختلافاتش نمیتواند کاندیدایی غیر از احمدینژاد را معرفی کند و چنین اجازهای ندارد البته ممکن است شاهد حرکات فردی و شخصیتهای منفرد همچون محسن رضایی و احمد توکلی باشیم، اما اینکه حزب یا گروهی شناخته شده کاندیدای مستقلی را معرفی کنند رخ نخواهد داد».
آرمین در پاسخ به این پرسش که چقدر با این نظریه که آقای هاشمی بازیگردان اصلاحطلبان هستند، موافقید؟ گفت: «زمانی اصلاحطلبان متهم به دشمنی با ایشان بودند مبنی بر اینکه میخواهند آقای هاشمی را از صحنه حذف کنند حالا نیز متهم میشوند که ایشان بازیگردان پشت پرده اصلاحات هستند این حرفها آنقدر بیمعنا است که قابل توجه نیست».
وی ادامه داد: «آقای هاشمی رفسنجانی برای این سازمان همواره شخصیتی محترم به شمار میآمده حتی در آن زمان که میخواستند اختلافات با آقای هاشمی را به مساله عمده در بین اصلاحطلبان مطرح کنند با این امر مخالف بودیم. نقش ایشان به عنوان یکی از چهرههای مهم و شاخص عرصه سیاسی کشور مهم و تاثیرگذار است و نقش موثری دارد. بعضا در دورهی چهار سال گذشته نیز تاثیر ایشان را در برخی از مقاطع در عرصهی سیاسی کشور شاهد بودیم بنابراین نباید از این سرمایه با این تحلیلها که مبنای روشن ندارد تحلیل کرد».
در ادامه این نشست پرسشی مبنی بر اینکه خبر منتشر شده از سوی یکی از سایتهای اینترنتی در این رابطه که انشقاق در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایجاد شده و بر این اساس مجمع مجاهدین تشکیل شده است، درست است؟ مطرح شد و آرمین در پاسخ به این پرسش گفت: «یکی از مشکلات ما در حال حاضر ورود برخی دستگاهها به عرصه اطلاعرسانی است. پایگاهها و کانونهای خبری که با پشتیبانی برخی دستگاهها راهاندازی میشوند فقط وظیفهشان ایجاد عملیات روانی در کشور است».
وی ادامه داد: «در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم نیز این سایت اعلام کرد که در سازمان مجاهدین انشعاب ایجاد و حتی اطلاعیهای در این زمینه منتشر کردند. خبری عجیب در آن زمان منتشر شد و به تبع آن به عملیات روانی دست زدند که پس از انتخابات شاهد بودیم دیگر خبری از این انشعاب وجود ندارد اکنون دوباره در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم چنین خبری منتشرمیشود روش آنها این است که ابتدا این خبر را این سایت کار میکند و سپس برخی خبرگزاریها آن را به عنوان خبری موثق مطرح و بعد از آن برخی روزنامهها و در آخر هم خبر 20:30 آن را اعلام میکند. این شیوه آنها برای ایجاد یک عملیات روانی است».
وی تاکید کرد: «خوشبختانه چیزی که اکنون حتی مخالفان نیز به آن اعتراف میکنند آن است که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران یکی از تشکلهای سیاسی است که بیشترین ضریب انسجام فکری در آن حاکم است و چنین مسائلی در آن نمیگنجد. بنابراین بنده چنین خبری را به شدت تکذیب میکنم چرا که چنین مسائلی نه تنها وجود ندارد بلکه در گذشته نیز وجود نداشته است».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ارزیابی از وضعیت ستاد مهندس میرحسین موسوی با توجه به حمایتهای مجمع روحانیون مبارز و حزب کارگزاران از وی گفت: «آنچه در میان دوستان و حامیان مهندس موسوی مطرح است آن است که همه برای تقویت و کارآمد کردن این ستاد تلاش کنند. نباید ذهن خود را مشغول چنین دغدغههایی مبنی بر اینکه چه تغییری در این ستاد ایجاد میشود یا احزاب دیگر در آن چگونه فعالیت میکنند، کرد؛ چرا که به باور بنده تمام احزاب حامی مهندس موسوی میتوانند به طور جداگانه ستادهایی را در زمینه حمایت از مهندس موسوی داشته باشند».
وی ادامه داد: «طبیعی است که مهندس موسوی دارای طیف گستردهای از حامیانی با سلایق مختلف اجرایی و مدیریتی باشد در این زمینه بخشی از اصلاحطلبان دارای تجربهی کار ستادی و انتخاباتی هستند در این زمینه شاید دلیلی نداشته باشد که همه در کنار هم به فعالیت بپردازند بلکه اصلاحطلبان میتوانند هر کدام ستادهایی در حمایت از مهندس موسوی داشته باشند و نباید تلاش کرد که بخشی را به جای دیگر تحمیل کرد».
آرمین ادامه داد: «ستاد مهندس موسوی ستاد کوچک و جمعوجوری است و نمیتواند تمام کشور را پوشش دهد بنابراین تاکنون در بعضی از استانها قرار شده است ستادهای گذشته حامی خاتمی اکنون به عنوان ستادهای مهندس موسوی فعالیت کنند. در این راستا اصلاحطلبان میتوانند در جاهایی که امکان همکاری با یکدیگر وجود داشته ستادی را تشکیل دهند و مطابق ستاد اصلی مهندس موسوی به فعالیت بپردازند».
آرمین در پاسخ به این پرسش که آیا شما مهندس موسوی را به عنوان یک اصلاحطلب قبول دارید و آیا ایشان تمامی شرایط اصلاحطلبی را داراست؟، گفت: «اصلاحطلبی یک حزب نیست بلکه یک طیف به شمار میآید که شامل تنوعی از سلایق است به گونهای که بارها شاهد وجود دیدگاهها، تحلیلها و حساسیتهای مختلف در بین شخصیتهای اصلاحطلب بودیم که گاهی حتی به اختلاف نیز کشیده شده است ولی اصلاحطلبان در اصولی با یکدیگر مشترک هستند که مهندس موسوی از این لحاظ جز اصلاحطلبان به شمار میآید. در آن اصول هیچ اختلافی با مهندس موسوی احساس نمیشود و ما ایشان را چهرهای میدانیم که دیدگاههایشان با آن اصولی است که اصلاحطلبان را دور هم جمع کرده است».
وی افزود: «ممکن است غیر از این اصول بخشی از اصلاحطلبان دارای سلایقی باشند که این سلایق با مهندس موسوی زاویه داشته باشد اما این موضوع مهم نیست؛ چرا که این مساله در مورد جناب آقای کروبی به عنوان یک چهره اصلاحطلب نیز وجود دارد بدان معنا که این طور نیست که همه بخشهای اصلاحطلب دیدگاههای ایشان را بپذیرند و یا آقای کروبی همه دیدگاههای اصلاحطلبان را بپذیرد. چنین مسالهای را میتوان در مورد آقای خاتمی نیز احساس کرد».
آرمین در پاسخ به این پرسش که آیا مهندس موسوی به اقتصاد آزاد و یا دولتی اعتقاد دارد؟ گفت: «بنده تصور میکنم که پرسش فرد سوالکننده این است که آیا مهندس موسوی به حضور فعال و پرنشاط بخش خصوصی معتقد است و یا از آن حمایت نمیکند؟ که در این زمینه باید گفت طبق نظرات ایشان مهندس موسوی طرفدار این ایده است. عملکرد دولت موسوی در دوره جنگ و در شرایطی که یک ششم خاک کشور در اشغال به سر میبرد و کشور با حرکات براندازی و یا ترور مواجه بود را نباید مدرک قضاوت در بعد اقتصادی در شرایط کنونی دانست».
وی ادامه داد: «در آن شرایط دولت ناگزیر بود برای تامین معیشت مردم از مواردی همچون کوپن استفاده کند در آن روزها اصلاحطلبان و ما نیز از این قضیه دفاع میکردیم اما امروز هیچ کدام از اصلاحطلبان چنین شیوهای را صلاح نمیدانند و معتقدیم تهدیدات کنونی بخش خصوصی بسیاری از مشکلات را برای کشور ایجاد کرده و مهندس موسوی نیز چنین اعتقاداتی را دارند و فکر نمیکنم در این زمینه نگرانی وجود داشته باشد».
آرمین در توضیح مفاد جلسه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با مهندس موسوی گفت: «این جلسه، جلسه بسیار خوبی بود این سازمان برای اینکه به یک تصمیم واحد برسد ناگزیر بود برای دستیابی به اطلاعات کافی نسبت به نقطه نظرات مهندس موسوی و ابهامات ایجاد شده در برخی از دیدگاههای ایشان نقطه نظرات مهندس را جویا شود و برای تصمیمگیری نهایی آن را به بدنهی سازمان انتقال دهد.
وی ادامه داد: «با وجود اینکه مهندس موسوی برای ما و سازمان شناخته شده بود و دیدگاههای ایشان را به خوبی میشناختیم اما برای رفع برخی ابهامات و نوع رویکرد ایشان در انتخابات و رسیدن به تصمیم جمعی، تصمیم به تشکیل جلسهای با مهندس موسوی گرفتیم».
وی گفت: «آن جلسه بسیار خوب و تعیین کننده بود و تقریباً در تمامی موارد مطرح شده از جمله مسائل سیاسی و اقتصادی دیدگاههای نزدیکی به هم داشتیم پس از انتقال نتیجه این جلسه به بدنه سازمان اجماع حاصله سازمان حمایت از مهندس موسوی بود».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ادامه این نشست به تحلیلی از وضعیت موجود کشور پرداخت و انتخابات را مهمترین و بارزترین پدیده سیاسی در سطح ملی کشور خواند و اظهار کرد: «چگونگی راهیافت نسبت به این انتخابات و اتخاذ موضعی مناسب در قبال این پدیده نیازمند تحلیلی همه جانبه در سطح ملی است؛ تحلیلی که بتواند تصویر روشنی از وضعیت و شرایط موجود کشور حاصل کند تا در سایه آن مردم بتوانند دست به انتخابی مناسب زنند».
آرمین با بیان اینکه در بین اقتصادانان کشور در طی سالهای گذشته و حتی در دوره اصلاحات اختلاف نظری نسبت به نحوه رویکرد به مسائل سیاسی و اجتماعی وجود دارد، گفت: «اقتصاددانان لیبرال تاکیدشان بر آن است که مناسبات اقتصادی، شرایط و اقتضائات خاصی دارد که در نهایت شرایط خود را در سایر سطوح اجتماعی و فرهنگی تحمیل میکند حتی اگر به دنبال دموکراسی و جامعه مدنی باشیم باید رهیافت و نقطه عزیمت از اقتصاد باشد چرا که با مدیریت خوب عرصه اقتصادی میتوان سازوکار نظام آزاد اقتصادی را ایجاد کرد».
وی افزود: «مطابق با این نظریه آنها معتقدند که نباید برای ایجاد تحول در جامعه نقطه عزیمت عرصه سیاست باشد؛ چرا که پیگیری و عمل در عرصه اقتصادی خود به خود تاثیر در عرصه سیاسی میگذارد. در مقابل این نظریه بخش عمدهای از جریان اصلاحطلب بر این باورند که درست است که مهمترین مشکلات پیشروی جامعه بحث اقتصادی است و مشکلات اقتصادی بر همه مشکلات مقدم است و مردم دغدغه نان و معیشت دارند اما حل مشکلات اقتصادی در گرو حل مشکلات سیاسی است».
آرمین افزود: «به عبارت دیگر میتوان گفت مشکلات اقتصادی راهکار سیاسی دارد به همین دلیل باید بر مساله تقویت جامعه مدنی، نهادهای مدنی و توسعه سیاسی تاکید کرد در این صورت میتوان مشکلات را در عرصه سیاسی حل نمود».
وی افزود: «پس از تجربه چهار سال گذشته به نظر میرسد به تدریج در حال نزدیک شدن به نظریه اصلاحطلبان هستیم به عبارت دیگر به تدریج به یک وفاق و وحدت نگاه در بین نخبگان و نظریهپردازان اقتصادی و سیاسی میرسیم. البته در بخش منتقدان جریان حاکم چنین دیدگاهی وجود ندارد چرا که آنها بر این باورند که کشور در شرایط کنونی در شرایط بسیار عالی به سر میبرد».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در ادامه با بیان این که در دوران اصلاحات ما توانستیم پنج میلیارد دلار سرمایه خارجی را جذب کنیم که این موضوع به عنوان یک پیروزی تلقی میشود؛ چرا که در تمام دوران پیش از اصلاحات این میزان به زیر یک میلیون دلار میرسید، ابراز داشت: «این در حالی است که این میزان در طول چهار سال گذشته با افول مواجه شده است».
وی با بیان این که از ٢٧٠ میلیارد دلار درآمد نفتی که حاصل کشور شده است حدود ٢٠٠ میلیارد دلار آن در بودجه سالانه این چند سال گذشته صرف شده و هیچ گزارشی از حدود ١٥٠ میلیارد دلار آن در دست نیست و مشخص نیست این میزان چگونه خرج شده است که نتیجه چنین حجم از درآمد متاسفانه چیزی جز تورم شدید نیست چنین تورمی در سال آخر دورهی اصلاحات تقریبا حدود ١٢ درصد بود اما اکنون طبق آمار رسمی به ٥/٢٥ میرسد و طبق پیشبینی همه اقتصادانان در سال جاری به شدت افزایش پیدا میکند.
وی با انتقاد از آنچه بالا بودن فساد اداری در کشور و ورشکستهشدن بانکهای کشور میخواند، معتقد است که چنین مطالب و آمارهایی بیان نمیشود تا فضای روانی جامعه به هم نخورد.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به پروژه عسلویه در دوران اصلاحات اشاره و خاطر نشان کرد: «در آن زمان این پروژه بدون یک ریال هزینه شروع شد که در آن دوران توانستیم ٥٠ میلیارد دلار به این صورت که کشورهای خارجی در کشور ما سرمایهگذاری کنند تا از محل تولید و به ثمر رسیدن پروژهها علاوه بر کسب سرمایه خود، سود سرمایهشان را نیز به دست آوردند سرمایهگذاری کنیم. اثر این پروژه در اقتصاد کشور به گونهای بود که علاوه بر نرخ افزایش صادرات به ٢٠ میلیارد دلار ایجاد اشتغال درکشور نیز حاصل شد».
وی ادامه داد: «در حال حاضر آمارهایی که از افزایش صادرات غیرنفتی اعلام میشود بخشی از آن مربوط به پروژهی عسلویه است و عملکرد دوران اصلاحات است این در شرایطی است که بعد از دوره اصلاحات تاکنون هیچ پروژهای در عسلویه آغاز به کار نکرده است و آنچه در این سالها به اتمام رسیده فازهایی است که از قبل کلید خورده است و یک قرارداد در مورد پروژه عسلویه در این سالها وجود نداشته است».
وی با بیان اینکه در پایان دوره اصلاحات کشور به مازاد تولید برق رسیده بود، گفت: «انرژی برق تاثیر مستقیمی در صنعت کشور دارد ما در آن دوران توانستیم نه تنها برق را در جهت توسعه صنایع استفاده کنیم بلکه برق را صادر نیز میکردیم اما آنچه در این سالها رخ داده افزایش نیاز به برق نسبت به تولید آن است علت این موضوع آن است که باید سالانه ١٠ درصد به تولید برق اضافه میشد، اما در طول سه سال گذشته چنین سرمایهگذاری انجام نشده و نیروگاههایی که به بهرهبرداری نیز رسیده نیروگاههایی است که قراردادهای آن در دولت اصلاحات و توسط بخش خصوصی انجام شده است».
آرمین اضافه کرد: «سازمان مدیریت و برنامهریزی در کشور به عنوان مرکز مغز متفکر اقتصادی و توسعه کشور به شمار میآید که در تنظیم بودجه و تخصیص آن به واحدهای مختلف نظارت دارد. این سازمان با چنین فعالیت مهمی منحل شده است به عبارت دیگر اکنون هیچ ارزیابی روشنی از عملکرد دستگاههای مختلف وجود ندارد و آمارهای قطعی و رسمی موجود نیست».
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان این عقیده که طبق گفته اعضای مجلس اکنون سازمان تامین اجتماعی عملا منحل شده است، از آنچه آن را بیحساب و کتاب هزینه کردن در کشور میخواند، انتقاد کرد.
وی با بیان اینکه میزان فساد با میزان بزرگ شدن دولت نسبت مستقیم دارد، اظهار کرد: «دولت کنونی نیز با شعار صرفهجویی روی کار آمد و دائم شعار کوچک شدن و کم کردن هزینهها را سر میداد. غیر از مبالغی که به بهانههای مختلف داده میشود بر اساس آمار اعلام شده بودجه جاری دولت از سال ٨٤ که ٣٢ هزار میلیارد تومان بود در سال ٨٦ به ٥٢ هزار میلیارد تومان رسید که این موضوع تنها بخش خصوصی را دچار لطمه میکند».
وی با بیان این ادعا که تمام پروژههای ملی و عظیم و پروژههای میلیاردی با طرح تشریفات مناقصه به شرکتهای وابسته به برخی از دستگاهها داده شده و قراردادهای کلان بسته شده است، ابراز عقیده کرد که این موضوع را میتوان در بخش فرهنگی نیز به خوبی مشاهده کرد به گونهای که بخش عمدهای از کتابهای برخی از ناشران را خریداری میکنند اما کتابهای ناشران دیگر را که اصلاحطلب هستند خریداری نمیشود.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با بیان این که تلخی ماجرا در چنین آمار و ارقامی نیست چرا که میتوان گفت ١٥٠ میلیارد دلار از بین رفته قابل جبران است و جایی برای ناامیدی و نگرانی شدید ندارد به گونهای که دولت میتواند با استفاده درست از فرصتها چنین ضرری را جبران کند، معتقد است: «اما آنچه در چهار سال کنونی نابود شد، نابودی زیرساختها و ساختارهای تضمین کننده قدرت اجتماعی و قدرت جامعه مدنی است».
وی ادامه داد: «آنچه میتواند موجب حفظ حداقلهایی از دموکراسی، آزادی، توسعه فرهنگی و نشاط اجتماعی باشد قدرت جامعه مدنی در برابر دولت و حکومت است. هر چقدر قدرت جامعه ضعیفتر شود و ساختارهای تضمین کننده قدرت از بین رود امید به استقلال آن جامعه، آزادی و حداقلهای ایجاد دموکراسی در آن جامعه کمرنگ میشود».
وی به آنچه بحث دانشگاهها، روند بازنشستگی اساتید، اخراج اعضای هیات علمی و استخدام اعضای هیات علمی میخواند نیز انتقاد کرد.
توصیه حقیر بعنوان یک پیشنهاد اینست که کروبی و موسوی ایتلاف کنند . کروبی نقش جلودار (رییس جمهور )را بازی کند و موسوی نقش معاون . وزرا نیز نصف نصف بین این دو تقسیم شوند . احزاب اصلاح طلب برای یکبار هم شده به فکر مردم بیافتند . به این فکر که احزاب در جوامع دمکرات قدرت خود را از مردم بدست می اورند . هاشمی می تواند نقش پدر سالار را بازی کند و انجا که دیگران نتوانند او پا در میانی کند . بیایید قبول کنیم در گذشته اشتباه کردیم و مردم بیشتر از انچه ما فکر می کنیم دارای شعور هستند . هاشمی مثل هر فرد دیگری دارای نقاط و نه نقطه ضعف است . ولی فراموش نکنیم در حال حاضر جایگاه او و حتی در اینده می تواند ایران را از عقب گرد کنونی نجات دهد . اگر کمی فکر کنیم در می یابیم که تمام کارخانه جاتی کهالان افتتاح می شوند در دوران او کلنگ شان زده شده است
فقطخدا به ما رحم کند