سینمای کمدی در حوزه فیلم سینمایی و سریالهای تلویزیونی همیشه مورد توجه مردم قرار میگیرد و از ژانرهای پرطرفدار و مورد پسند جامعه ما نیز به حساب میآید به طوری که همواره در پایان هر سال با نگاهی به پرفروشترین فیلمهای سینمایی و پرمخاطبترین سریالها قطعاً چند اثر کمدی در لیست به چشم میخورد.
اینکه هنرمندان باید جامعهای را که در آن زندگی میکنند بشناسند و بدانند که مردم برای ارتقای روحیه به چه چیزی نیاز دارند و چه خوراک فرهنگی میخواهند، اصل ثابتشده است، اما اینکه چهکاری ساخته شود که باعث تنزل سلیقه آنها هم نشود، مهم است ... در سینمای کمدی این سالها، روش خنداندن به قیمت از بین رفتن حدود اخلاقی و قیود شرعی امری بدیهی شده در حالی که مردم در سالن سینما زمانی که شوخیهای سالم و بامزه را میبینند بسیار بیشتر از زمانی که شاهد شوخیهای اروتیک هستند، میخندند. در واقع یک فیلمساز مجرب میتواند با استفاده از ظرفیتهای یک قصه خوب شوخیهای سالمی را خلق و در عین حال به مخاطب توهین نکند.
داستانی ساده که مخاطب را میخنداند
ابراهیم عامریان ـ تهیه کننده سینما ـ معتقد است: «شوخیها و طنازیها در آثار کمدی باید به شکلی باشد که اعضای یک خانواده بتوانند با خیال راحت دور هم جمع شده و فیلم را در سینما یا تلویزیون ببینند. متأسفانه در برخی موارد شاهد این هستیم که شوخیها به سمتی رفته که دیگر اعضای خانواده نمیتوانند با خیال راحت کنار هم جمع شده و فیلم ببینند. باید یک فضای امن و به نوعی یک خاطرجمعی برای دیدن فیلمهای کمدی در خانوادهها ایجاد شود.»
در این سالها کارگردانان بسیاری که سابقه ساخت آثار اجتماعی و جدی را در کارنامه خود داشتند به ساخت فیلم کمدی روی آوردهاند. مسعود اطیابی در دهه اخیر پای ثابت همه فیلمهای پرفروش سینمای کمدی ایران بوده است از «تگزاس» و «تگزاس ۲» بگیر تا «انفرادی»، «دینامیت» و «بخارست» و این آخری " هتل" که یکماهی از اکران آن میگذرد. با مروری حتی گذرا بر این فیلمها میتوان دریافت که اطیابی رگ خواب مخاطب را پیدا کرده است و در جدیدترین ساخته خود کوشیده تا یک کمدی سالم به مخاطب عرصه کند.
یک کمدی سالم بدور از فرمولهای کلیشهای، چون لودگی و بلاهت اغراق گونه کاراکترها و کل کلهای بین شخصیتها و تمسخر و توهین آنها به یکدیگر تا تقابل قشر فقیر و غنی و تمسخر قشر مذهبی برای نشاندن خنده بر لب مخاطب. اما اطیابی در جدیدترین ساخته خود یعنی «هتل» به سراغ دو خانواده رفته است و دو مرد این خانوادهها را بعنوان شخصیت اصلی خود قرار داده است. فیلمساز رامین (پژمان جمشیدی) و مسعود (محسن کیایی) را مدام بین چند زن در تقابل قرار میدهد؛ مردانی که در موقعیتهای مختلف که همگی بر پایه تصادف شکل گرفتهاند مجبور میشوند برای حفظ زندگی زناشویی خود به کارهای مختلفی تن در داده و اینگونه مخاطب را بخندانند.
اطیابی که با فیلمهایش رکود فروش را جابه جا میکند، میگوید: «زمانی که مردم در سالنهای سینما به صورت جمعی با هم میخندند و خانوادهها از کنار هم بودن لذت میبرند، شک نکنید تاثیر آن در جامعه به چشم خواهد خورد. نمیتوان از فروش خوب فیلم غافل بود، چون باعث پویایی در بخشهای مختلف سینما میشود، اما بیشتر از آن خنده مردم در کنار هم مهم است. مردم ایران لایق بهترین تجهیزات سینمایی هستند و این زمانی اتفاق میافتد که چرخه اقتصادی سینما در حرکت باشد.»
فیلمنامهای ساده با اجرایی قابل قبول
ساختار و بدنه فیلم از فرمولی مشخص تبعیت میکند، اما فیلمنامه لاغر است. این لاغری فیلمنامه نه به معنای بیداستانی آن بلکه به معنای کمملات بودنش است. فیلمنامه بیش از آنکه به خلق داستان بپردازد و موقعیتهایش را به قصه تبدیل کند کوشیده است تا با ایجاد موقعیتهای کمیک و البته بهرهگیری از قابلیتهای دو بازیگر اصلیاش خصوصاً پژمان جمشیدی (در مواجهه با دیگر کاراکترها) از تن دادن به دشواریهای روایتپردازی و قصهگویی پرهیز کند و داستانی ساده و سرراست را روایت کرده و رضایت مخاطب را جلب نماید؛ چراکه اطیابی از همان ابتدا تکلیف تماشاگر را با فیلم روشن میکند؛ مخاطب میداند که قرار نیست فیلمی پیچیده با داستان قرص و محکم ببیند، بنابراین همین که داستان در اندازهی خود جلو برود، فیلم ریتم خود را حفظ کند، اجراتر و تمیز باشد و بازیگران توقعات مخاطب را برآورده کنند، امری قانعکننده برای فیلمی، چون «هتل» به حساب میآید.
«هتل» به مدد بازی نمکین و دوست داشتنی پژمان جمشیدی با وجود چنین فیلمنامهای در اجرا تبدیل به فیلمی شسته رفته میشود. در زمانهای که فیلمسازان برای فزوش بیشتر به فیلمبرداری در کشورهای همسایه نظیر تایلند و مالزی روی آوردهاند تا ضمن استفاده از جذابیتهای گردشگری از فرمول زنان بی حجاب نیز بهره ببرند، اطیابی داستان خود را به شهر زیبای کیش برده تا با تکیه بر یکی از شهرهای کشور خودمان جذابیتهای بصری فیلم را افزایش دهد.
کسی که بهشت را ول میکند به جهنم میرود
در خلاصه داستان «هتل» آمده است: «کسی که بهشت را ول میکند به جهنم میرود» و سیر داستان هم دقیقا همین مضمون را دنبال مینماید. از یکسو رامین در روز عروسی با همسر مورد علاقهاش به طمع پول بدنبال همسر اولش رفته و در ادامه داستان زندگی جدید زناشویی اش را دستخوش چالش میکند و از سوی دیگر مسعود که هم همسری عاشق پیشه دارد و هم اوضاع مالی خوب، از روی هوی و هوس بدنبال زنی دیگر میرود و خود را به دردسر میاندازد. این دو مرد براستی خودشان را از بهشت به جهنم میبرند و در پایان داستان نیز به سزای خیانت به عشق و اعتماد همسرانشان میرسند و مجبور میشوند با شرایطی سخت و آزادی محدود به زندگی ادامه دهند و اینگونه فیلمساز با زبانی طنز و اتفاقاتی که گرچه در ظاهر مخاطب به آن میخندد، ولی در واقع حقیقتی تلخ است، میخواهد عاقبت دروغگویی و خیانت را به نمایش بگذارد.
در پایان باید گفت مسعود اطیابی پس از ساخت چندین کمدی موفق در جذب مخاطب با ساخت فیلم «هتل» نشان داد که هنوز هم میتوان به دور از لودگیهایی که امروزه در برخی از فیلمهای به اصطلاح طنز و کمدی رایج شده فیلم کمدی سالم ساخت و تماشاگر را با خود همراه و همدل کرد. «هتل» فیلمی است که برخلاف برخی از فیلمهای کمدی اکران شده طی ماههای اخیر شعور مخاطب را به سخره نمیگیرد و نمیخواهد به هرقیمتی، ولو با انجام حرکات زننده و پیش پاافتاده مخاطب خود را به خنده دروغین وا دارد و مهمترین ویژگی «هتل» فضای خانوادگی آن است.
در روزگاری که بسیاری از مجموعههای نمایشی یا با محدودیت سنی برای نمایش مواجهاند یا به دلیل موضوع و محتوا، خانوادهها خودشان تمایلی به دیدن اثر پیدا نمیکنند، توانسته یک کمدی جذاب باشد که خانواده ایرانی بدور از استرس و هیچ نگرانی پای آن بنشیند و از دیدن آن لذت ببرد، یک کمدی موقعیت که داستان ساده و سرراست خود را با طنازی روایت میکند. اطیابی هرچند خلق موقعیتهای کمدی در فیلمهایش موفق بوده و از مخاطب نمره قبولی میگیرد، اما هنوز هم باید در ساختار و قدرت کارگردانی تمرکز بیشتری داشته باشد.